روزنامه قانون در مطلبي با تيتر «ظريف، اميركبيري ناكام!» آورده: «پيشبيني مقام معظم رهبري مبني بر اينكه امريكا به هيچ عهدي پايبند نيست، اينك در حالي به حقيقت ميپيوندد كه تيم مذاكرهكننده ظريف ميپنداشتند همه راهها را براي تقلب و عهدشكني بستهاند و به اصطلاح، مو لاي درز برجام نميرود. به زودي موضع امريكا درباره پايبندي ايران به برجام اعلام خواهد شد؛ موضعي كه تاحدودي از پيش مشخص شده و نيازي به منتظر ماندن براي انتشار آن نيست. حال، در چنين شرايطي چه بايد كرد؟ آيا همانگونه كه ظريف ميگفت ايران دوباره و بسيار سريع ميتواند در صورت خلف وعده طرف مقابل به غنيسازي برگردد؟ چگونه ميتوان رآكتورهاي مملو از سيمان و برنامههاي رها شده هستهاي را دوباره به كار انداخت؟»
روزنامه قانون كه خود از حاميان ظريف محسوب ميشد، در ادامه آورده است كه «ظريف ميرفت تا به اسطوره زمانه ما بدل شود. او را اميركبير لقب دادند و براي رئيسجمهوري آينده كانديدايش كردند. روحاني كه از اين دستاورد وزارت خارجه دولتش سرمست و خرسند بود، وعده داد همه تحريمها به زودي رفع خواهد شد و روابط ايران با دنيا به سطح عادي بر خواهد گشت.»
اين روزها نقد برجام خيلي ساده است، حالا همه ميدانند امريكا قابل اعتماد نبود اما همين روزنامه قانون از رسانههايي بود كه ذوقزده اجراي برجام بود و با عكسي از يك كبوتر، تيتر يكزده بود كه «خلاص شديم». روزهاي ذوقزدگيشان زود تمام شد، اما حالا ميخواهند اداي نقد برجام دربياورند؛ ميخواهند بگويند ما با ظريف نبوديم. اين گردش نظر از آن فتحالفتوح ناميدنهاي برجام بدتر است. از شرافت سياسي به دور است كه وقت پيروزي خود را شريك بدانيم و وقت شكست پا پس بكشيم، بدون آنكه اذعان به اشتباه اولمان كنيم. رسانههاي حامي برجام بايد اين روزها جواب پس بدهند كه چرا با افكار عمومي بازي كردند، الان براي آنها وقت گرفتن ژست منتقد برجام نيست.