کد خبر: 873903
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
فوتبال اروپا در تسخير ثروتمندان آسيايي
حضور ثروتمندان و ميلياردرها در فوتبال دنيا مسئله‌اي نيست كه مربوط به چند سال اخير باشد. سال‌هاست كه متمولان روس و امريكايي سعي دارند تا با به دست گرفتن مالكيت تيم‌هاي بزرگ فوتبال جهان، عملاً قدرت خود را به ديگران ديكته كنند.
فريدون حسن
  حضور ثروتمندان و ميلياردرها در فوتبال دنيا مسئله‌اي نيست كه مربوط به چند سال اخير باشد. سال‌هاست كه متمولان روس و امريكايي سعي دارند تا با به دست گرفتن مالكيت تيم‌هاي بزرگ فوتبال جهان، عملاً قدرت خود را به ديگران ديكته كنند. اما اگر تا همين چند سال گذشته رومن آبراموويچ‌ها و جان دبليو هنري‌ها فوتبال دنيا را با پول‌هاي هنگفت خود تحت‌تأثير قرار مي‌دادند امروز ثروتمندان آسيايي تقريباً گوي سبقت را از آنها ربوده‌اند. حركتي كه علاوه بر استفاده‌هاي سرشار مالي و جابه‌جا شدن ميلياردها پول، اهداف سياسي،‌اجتماعي زيادي را هم در پشت خود پنهان دارد. حضور شيوخ عرب منطقه خاورميانه در مالكيت باشگاه‌هاي اروپايي، مسئله‌اي است كه نبايد تنها به آن از چشم فوتبال و ورزش نگاه كرد. وقتي در سال 2008 شيخ منصور اماراتي با پرداخت 307 ميليون پوند منچسترسيتي را خريد، مي‌شد  تصور اين روزها را داشت. خانواده منصور با ثروتي معادل 60 برابر ثروت آبراموويچ مالك روسي و يهودي‌تبار چلسي عملاً جاده صاف‌كن ورود شيوخ ديگر به دنياي مالكيت باشگاه‌هاي فوتبال اروپا شدند.
    بقيه هم عقب نماندند
 دو سال بعد از خريد منچسترسيتي توسط شيخ منصور، دو عرب متمول ديگر هم در فوتبال اروپا سر برآوردند، اولي عاصم علام مصري بود كه در سال 2010 با تزريق 36 ميليون پوند به باشگاه رو به انحلال هال سيتي مانع از فروپاشي آن شد. بعد از عاصم علام، شيخ عبدالله ثاني قطري بود كه  در همان سال با پرداخت 36 ميليون يورو مالاگا را به مالكيت خود درآورد. اما اوج كار را ناصر الخليفي قطري انجام داد. وقتي در سال 2012 با مبلغي معادل 298 ميليون پوند پاري‌سن ژرمن فرانسه را خريد، تيمي كه براي بزرگي در فوتبال اروپا بي‌محابا خرج مي‌كند و آخرين خريد آنها هم نيمار برزيلي 222 ميليون يورويي است.
    باز هم چين وارد مي‌شود
 فوتبال تنها جا و مسئله‌اي بود كه تا همين سال قبل پاي چيني‌ها به آن باز نشده بود. چشم‌بادامي‌هاي سرزمين اژدها در هر عرصه‌اي وارد شده بودند و جايي از جهان را دست نخورده نگذاشته بودند الا فوتبال، تا اينكه به اين مقوله هم وارد شدند، هدفشان هم تقويت و محبوب شدن فوتبال در كشورشان بود. لي يانگ هونگ با پرداخت 740 ميليون يورو باشگاه بزرگ آث‌ميلان را خريد، 209 ميليون يورو هم براي خريد بازيكن خرج كرد تا ميلان بحران‌زده و زمين خورده را سرپا كند اما اينكه موفق مي‌شود يا نه بايد به انتظار نشست و ديد.
    اين همه خرج براي چيست؟
 اما اين همه خرج و اين همه ريخت و پاش براي چيست و چرا آسيايي‌ها و به ويژه اعراب تا اين حد خود را مشتاق مالكيت باشگاه‌هاي بزرگ فوتبال نشان مي‌دهند؟  بهترين پاسخ به اين پرسش را جيمز مونتاگيو، محقق و نويسنده ورزشي انگليسي و مؤلف كتاب باشگاه ميلياردرها مي‌دهد. او مي‌گويد:«كشورهايي مثل قطر، امارات و حتي چين از اين سرمايه‌گذاري به دنبال رسيدن به اهداف سياسي، اجتماعي و استراتژيك هستند.» مونتاگيو ادامه مي‌دهد:«در مورد مالكان امريكايي و روسي دلايل كاملاً مشخص است. آنها دنبال سود هستند، اما وقتي در مورد مالكان آسيايي حرف مي‌زنيم، داستان متفاوت است. آنها دقيقاً دنبال اهداف سياسي هستند. ترديدي نيست كه پاري‌سن ژرمن ابزار تبليغاتي براي قطر است، آنها براي رسيدن به اين هدف با ساركوزي و پلاتيني ديدار كردند و حتي براي گرفتن ميزباني جام‌جهاني نيز با آنها لابي كردند. قطري‌ها وقتي در رابطه با عربستان و امارات هم دچار مشكل شدند با خريد نيمار سعي در برگرداندن اوضاع به سود خود داشتند. در مورد اماراتي‌ها هم همين‌طور است. شيخ منصور مالك منچسترسيتي به خوبي توانسته با مالكيت، هدايت و خرج كردن براي تيم از آنچه در امارات رخ مي‌دهد، فاصله بگيرد. اكنون ديگر كسي نام او را در كنار نقض حقوق بشر در امارات نمي‌آورد.» اين نويسنده در مورد چيني‌ها مي‌گويد:« آينده فوتبال آنها مبهم است، چون علاقه‌اي وجود ندارد، البته نبايد از اهداف حزب كمونيست در اين ميان به سادگي گذشت؛ هدف‌هايي كه شايد به از هم پاشيده شدن فوتبال اين كشور ختم شود.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار