به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سه‌شنبه 28شهريور‌ماه امسال بود كه قاضي محسن مدير‌روستا، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران باتماس تلفني مأموران كلانتري 152 خاني‌آباد از قتل زن جواني به نام شب‌بو و دختر چهار‌ساله‌اش به نام آیلین با خبر و راهي محل شد. بررسي‌ها نشان داد در اين حادثه دختر 10 ساله مقتول هم به شدت زخمي شده و به بيمارستان منتقل شده است. همچنين مشخص شد آذين هنگام انتقال به بيمارستان به مأموران پليس گفته است كه عمويش او را زخمي کرده و مادر و خواهرش را به قتل رسانده است. بنابراين مأموران عموي دختر زخمي را به عنوان مظنون به قتل بازداشت كردند. متهم در بازجويي‌ها با اعتراف به قتل مدعي شد: همسر برادرم با مردي ارتباط داشته و قصد داشتم مرد مزاحم را به قتل برسانم كه اين اتفاق افتاد.
صبح ديروز پدر آذين و دايي‌اش به دادسراي امور جنايي تهران آمدند و براي متهم درخواست مجازات كردند.
پدر آذين گفت: حرف‌هاي برادرم دروغ است. برادرم هرگز درباره همسرم با هم حرف نزد. من در اين چند ماه فقط يك‌بار برادرم را ديدم و اصلاً در اين باره با هم حرف نزديم. او ادعا كرده همسرم را به خاطر ارتباط پنهاني با مردي به قتل رسانده در صورتي كه ما با آن مرد ارتباط خانوادگي داريم و از دوستان صميمي من است. چند ماه قبل وقتي آپارتمان محل زندگي‌ام را اجاره كردم برادرم پيشنهاد داد يكي از طبقات آن را در اختيارش قرار بدهيم كه همسرم مخالفت كرد. همسرم گفت كه اكبر در تهران مجردي زندگي مي‌كند و درست نيست ما با او در يك آپارتمان زندگي كنيم و من هم قبول كردم. بعد از آن بود كه اكبر از همسرم كينه به دل گرفت. من درخواست مجازات دارم.
دايي آذين هم گفت: من از طرف پدر و مادرم به دادسرا آمدم و براي متهم كه خواهرم را به قتل رسانده است، درخواست قصاص دارم هر چند به زودي مادر و پدرم از شهرستان به تهران مي‌آيند و درخواست كتبي خود را درباره قصاص متهم ارائه مي‌دهند.
آذين تنها شاهد ماجرا هم تلفني به خبرنگار ما درباره حادثه گفت: عمويم از مادرم كينه به دل داشت و چندين بار گفته بود انتقام سختي مي‌گيرد. مدتي قبل عمويم قرار بود زن جواني را به خانه ما بياورد كه مادرم مخالفت كرد و آنها را به خانه‌اش راه نداد. مادرم به زن جوان گفته بود كه عمويم زن و فرزند دارد به همين دليل عمويم از مادرم كينه به دل گرفت. شب حادثه من در خواب بودم كه با صداي مادرم از خواب بيدار شدم و ديدم مرد نقابش‌داري بالاي سر مادرم است. وقتي او را از پشت گرفتم نقابش كنار زده شد و عمويم را شناختم كه او، من را با چاقو زخمي كرد. تحقيقات درباره اين حادثه به دستور قاضي مدير روستا ادامه دارد.
