يكي از چالشهاي آموزش عالي توانايي به كارگيري علم و دانش در فضاي اجرايي و مراكز صنعتي است. علم و دانشي كه در دانشگاهها آموزش داده ميشود بايد به گونهاي باشد كه دانشجويان بتوانند از آن در فضاي عملي استفاده كرده و اين دانش را حين فعاليت در مراكز صنعتي به كار گيرند.
در بعضي دانشگاهها و رشتههاي فني بدون آنكه شيوه كاربرد آن در فضاي صنعتي كشور را ارائه كنند، صرفاً مواد نظري را انتقال ميدهند و شرايطي براي ارتباط بين دانش و صنعت فراهم نميشود. در حالي كه وقتي به عنوان مثال موضوع آنتن را آموزش ميدهيم بايد ضمن آموزش اين پديده، كاربرد پديده آنتن در صنعت را نيز آموزش دهيم تا دانشگاه با تربيت نيروي فعال و داراي سطح علمي بالا نيازمندي بخش صنعتي كشور را تأمين كند. ما اساتيد بايد يادمان باشد كه كار ما در دانشگاه به درس دادن و نمره دادن محدود نميشود و بايد به تربيت دانشجو هم بپردازيم. دانشجويان بايد صنعت كشور را آباد و آن بخش را از كشورهاي خارجي بينياز كنند. محققان دانشگاهي بايد با توليد نمونههاي خاص و انجام تحقيقات گسترده نيازهاي صنعت كشور را پاسخ دهند.
يكي از راهكارهاي تحقق ارتباط صنعت با دانشگاه اصلاح شيوه آموزشي است و ارائه فرصت مطالعاتي در قالب اجراي طرحهاي پژوهشي در مراكز صنعتي. فعاليت در بخشهاي صنعتي كشور ميتواند در اين زمينه بسيار مؤثر باشد.
با اين روش اساتيد با حضور در فضاي صنعتي كشور و بررسي و مطالعه دقيق اين شرايط به كاستيهاي آن واقف شده و در كلاسهاي درس كاستيهاي موجود را به دانشجويان انتقال ميدهند. به اين ترتيب دانشجوياني كه وارد فضاي صنعتي كشور ميشوند با اشرافي كه نسبت به ايرادات اين فضا دارند درصدد رفع آن برميآيند. ما بايد به اين نكته توجه كنيم كه به روز كردن علم و دانش در فضاي داخلي واجبتر از سفر به كشورهاي خارجي است و شناخت صحيح از فضاي صنعتي كشور و ايرادات موجود و ارائه آن در كلاسهاي درسي يكي از مهمترين راهكارهايي است كه با استفاده از آن ميتوان ارتباط بين دانشگاه و صنعت را تقويت كرد.