الناز كمالي*
افراد معلول بخشي از افراد جامعه هستند كه بايد همچون افراد سالم يك جامعه حقوق آنها محترم شمرده شود. يكي از اين حقوق، حق تحصيل و رفاه آموزشي است. متأسفانه به رغم اينكه قانون داريم كه بايد بهزيستي متولي دانشجويان معلول باشد و اموري همچون مسائل شهريه و اياب و ذهاب آنها را تأمين كند اما اين مسئله به صورت درست و صحيح اجرا نميشود، به طوري كه باعث ميشود دانشجويان معلول علاوه بر درد و رنج معلوليت، غم و غصه شرايط بد تحصيلي را كه گاهي باعث ميشود كرامت انساني آنها هم زير سؤال برود، تحمل كنند. متأسفانه دانشجويان معلول دانشگاههاي آزاد يا شبانه كه بايد شهريه بپردازند به صورت همهجانبه از سوي بهزيستي مورد حمايت قرار نميگيرند، در صورتي كه براي پرداخت شهريه آنها و تحصيل رايگان اين افراد قانون وجود دارد. گاهي پيش ميآيد كه بهزيستي شهريه را به دانشگاه دير پرداخت ميكند يا به توافق مالي نميرسند و همين موضوع باعث ميشود دانشگاه از دانشجوي معلول در آن ترم ثبت نام به عمل نياورد و حتي هر چند در موارد اندك، به شخصيت دانشجوي معلول توهين شود.
از طرفي مسئله بعدي كه دانشجويان معلول همواره با آن مواجه هستند؛ مشكل اياب و ذهاب آنها به دانشگاه است. بعضي مواقع سرويسها بدون اطلاع قبلي به دانشجويان، قطع ميشود و مستلزم پيگيري براي برقراري مجدد سرويس است كه بايد دانشجو براي اين حق به رغم معلوليتش به بهزيستي مراجعه نمايد. اين مسئله باعث شده كه دانشجويان معلول نتوانند بر سر كلاسها يا امتحانات خود به موقع حاضر شوند كه باعث وارد شدن لطمات آموزشي به آنها ميشود. از ديگر مشكلاتي كه جزو موانع تحصيلي دانشجويان معلول است، ميتوان به موضوع معماري دانشگاهها اشاره نمود كه اصلاً وضعيت دانشجويان معلول در آنها در نظر گرفته نشده است. مثلاً در برخي از دانشگاهها مسير رفت و آمد طوري است كه دانشجويان سالم هم به زحمت از آن مسير به علت سربالايي يا سراشيبي بودن رفت و آمد ميكنند، چه برسد به دانشجويان معلول جسمي و حركتي. مسائلي از اين دست نشان ميدهد معماري دانشگاههاي ما بر اساس تفكر و طراحي اصولي نبوده است. مسئله بعدي محل تشكيل كلاسهاست كه آموزش وضعيت دانشجويان معلول را در نظر نميگيرد به طوري كه كلاسهايي كه در آنها دانشجويان معلول حضور دارند در طبقات فوقاني تشكيل ميشود و اين موضوع با توجه به فرسوده بودن آسانسورها و خرابي آنها باعث شده كه در بسياري از موارد دانشجويان معلول نتوانند در سر كلاسها حاضر شوند و اساتيد محترم نيز با توجه به درك نكردن وضعيت و مشكلات اين دانشجويان در بسياري موارد به علت غيبت، درس آنها را حذف ميكنند كه باعث ميشود لطمات زيادي به دانشجويان معلول وارد شود.
از آنجا كه تحصيل و برخورداري از رفاه آموزشي حق مسلم دانشجويان و دانشآموزان معلول است، درخواستمان از مسئولان دانشگاهي و بهزيستي اين است كه شرايط بهتري را براي اين دانشجويان فراهم كنند تا لازم نباشد آنها علاوه بر درد و رنج معلوليت، دغدغه چيز ديگري داشته باشند.
*دانشجوي معلول جسمي و حركتي دانشكده ادبيات دانشگاه علامه طباطبايي