كبري فرشچي
تمايل به زندگي مجردي موجب شده تا شكل و شمايل و تعاريف تازهاي از خانواده ارائه شود بهگونهاي كه در حال حاضر از 24 ميليون خانوادهاي كه در سرشماريها محاسبه ميشوند، 3 ميليونشان «خانوادههاي تكنفره» و افرادي هستند كه زندگي مجردي را براي خود برگزيدهاند. در برابر چنين پديدهاي برخي معتقدند «اوضاع خانواده در كشور بحراني است»، اما برخي ديگر نگاه واقعبينانهتري دارند و افزايش خانوادههاي تكنفره را لزوماً به معناي افزايش خانههاي مجردي نميدانند.
آيينه آمار، نمايشگر رخدادهاي ناخوشايندي در خانواده ايراني است. آنطور كه رئيس سازمان بهزيستي خبر داده است،47 درصد طلاقها در پنج سال اول زندگي رخ ميدهند.
شهلا كاظميپور، جمعيتشناس با اشاره به روند رو به رشد تعداد خانوارها در كشور معتقد است: بر اساس گزارشهاي مركز آمار ايران، تعداد خانوارهاي كشور در سال ۹۰، ۲۱ ميليون بوده است، در حالي كه با افزايش ۳ ميليوني اين رقم در سال ۹۵، شاهد افزايش اين ميزان بودهايم.
اين جمعيتشناس درباره افزايش تعداد خانوارها در كشور تحليل جالبي دارد. از نگاه وي اين افزايش تنها به دليل افزايش جمعيت نيست. كاظميپور تصريح ميكند: بر اساس جديدترين آمارها، رشد تعداد خانوارها در ايران 7/2 درصد است. اين در حاليست كه رشد جمعيت رقمي در حدود 24/1 درصد را نشان ميدهد و به اين معناست كه با رسيدن متولدان دهه ۶۰ به سن ازدواج، آمار مرتبط با تشكيل خانواده افزايش داشته است. از سوي ديگر همزمان با افزايش سن ازدواج، بالا رفتن سن، فوت همسر و همچنين افزايش تمايل به «زندگي تجردي » در مجموع تعداد خانوارهاي كشور با رشد روبهرو بودهايم.
از نگاه اين جمعيتشناس يكي ديگر از دلايل افزايش تعداد خانوارها، افزايش تمايل به «زندگي تجردي» است. ممكن است فردي در سنين پايينتر همراه با خانواده اوليه و پدر و مادرش زندگي كند، اما با بالا رفتن سن به لحاظ محل زندگي و همچنين وابستگي اقتصادي از آنها جدا شود. در اين حالت اين افراد يك خانوار جديد را تشكيل ميدهند و مشمول آمار جديد خانوار ميشوند.
دكتر محمدجواد محمودي هم در تحليل وضعيت بعد خانوار ميگويد: در سال 1355 بعد خانوار پنج و در سال 1365، 1/5 بوده؛ يعني افزايش يافته است. پس از آن با كاهش روبهرو بوديم. به طوريكه در سال 1375، بعد خانوار 8/4، در سال 1385، چهار، در سال 1390، 5/3 و در سال 1395، 3/3 شده است. اين تغييرات نشان ميدهد كه بعد خانوار كوچك شده است. در تحليل كاهش بعد خانوار بايد به افزايش ازدواجها و تشكيل خانوارهاي جديد نيز اشاره كرد. دخالت دولتها، شهرنشيني، افزايش سواد زنان، اشتغال زنان و توسعه اقتصادي - اجتماعي بخشي از علل كاهش باروري است كه در نهايت منجر به كوچكشدن بعد خانوار شده است.
نگاه محمودي به خانوادههاي تك نفره متفاوت است. وي در تحليل اين خانوارها معتقد است كه تجرد قطعي، طلاق و افزايش زنان سرپرست خانوار سه عامل مهم تأثيرگذار در اين زمينه است. از نگاه اين جمعيتشناس نميتوان همه خانوادههاي تكنفره را به خانههاي مجردي نسبت داد زيرا اين خانهها هنوز آنقدر گسترده نشده است. ممكن است چنين مواردي در شهرهاي بزرگ ديده شود. بايد جزئيات افزايش خانوارهاي تكنفره منتشر شود تا ببينيم اجزايش كدام است، زيرا هر خانه مجردي را نميتوان آسيب تلقي كرد. از نگاه محمودي افزايش سن اميد به زندگي زنان، يكي از دلايل افزايش خانوارهاي تكنفره است كه نشانه زنانهشدن سالمندي است. همچنين سهم زنان سرپرست نيز رو به افزايش است؛ بهطوريكه طبق سالنامه آماري كشور سهم خانوادههاي زنسرپرست از حدود 7 درصد در سال 1365 به حدود 12 درصد در سال 1390 رسيده است.