محمد بيت سياح
بررسي برخي اظهارات فعالان زن اصلاحطلب بيانگر آن است كه آنان در خصوص انتخاب زنان به عنوان وزير در دولت دوازدهم تأكيد دارند كه گرچه روحاني در اين زمينه خلف وعده كرده، اما جامعه زنان نبايد عجله كنند و ميتوان انتظار داشت تا پايان دولت دوازدهم شاهد حضور زنان در رأس برخي وزارتخانهها بود.
پستهايي براي لابيكنندگان
در همين زمينه، فاطمه دانشور، عضو سابق شوراي شهر تهران در گفتوگويي ضرورت حضور زنان در بخشهاي ديگر دولت را مورد اشاره خود قرار داد و اظهار داشت: «اگر آقاي روحاني به هر دليلي نتوانست وزير زن در كابينه داشته باشد، امروز بايد اين مسئله را در سطح معاونت وزرا جبران كند تا زمينهاي براي استفاده از ظرفيت زنان در دورههاي آتي در سطح وزارت فراهم شود.»
نكته قابلتأمل در اين ميان آنجاست كه اگرچه عمده اصلاحطلبان نقش خلف وعده رئيسجمهور را يكي از عوامل عمده حضور زنان در رأس برخي وزارتخانهها تعريف و تفسير ميكنند، اما اظهارات برخي از فعالان زن از جمله فاطمه دانشور بيانگر آن است كه انتقادات دروني نيز در بدنه زنان اصلاحطلب طرح و بيان ميشود كه ناظر به نقش محفلي خاص از زنان اصلاحطلب ميباشد كه به صورت كاملاً رانتي به لابياي با دامنهاي غيراثربخش فعال هستند. در اين زمينه فاطمه دانشور معتقد است: «زناني كه نقش لابيگري با دولت را در ارتقاي جايگاههاي مديريتي زنان ايفا ميكردند، تعداد معدودي هستند و تنها براي افراد معيني لابي ميكنند، آن هم بهصورت كاملاً رانتي و اين بزرگترين ضعف جامعه زنان است.»
دانشور در ادامه اين محفل لابيگر در بدنه زنان اصلاحطلب را مورد اشاره قرار داده و با انتقاد از اينكه آنان تنها به دنبال نفع سياسي و شخصي خود از لابيهايشان هستند، تأكيد ميكند: «اين تعداد معدود در رايزنيهاي خود با دولت تنها خود را در نظر ميگيرند و براي افزايش جايگاه خود تلاش ميكنند. در حالي كه بايد زنان فعال حوزههاي ديگر نيز مورد شناسايي قرار بگيرند. فعالان سياسي، بانوان كارآفرين و توانمند اقتصادي و اجتماعي و بانواني با مدارج بالاي علمي و در عين موفقيت خارج از اين گردونه هستند، اما در عمل ميبينم لابيكنندگان حامي ارتقاي جايگاه زنان، خودشان به پست ميرسند و معرفي میشوند، يعني دايرهاي محدود از زنان شايد 10 نفر كه به هم پست تعارف ميكنند و غير از خود كسي را نميبينند و در ضمن كسي را هم درون خود راه نميدهند.»
سهمخواهي براي اين حلقه خاص سياسي
از ديگر سو بررسي لايههاي ديگري از اظهارات فاطمه دانشور مؤيد آن است كه ماجراي حلقه خاص زنان كه به صورت سياسي عمل كرده و ضمن آگرانديسمان از فعاليتهاي خود دايره بستهاي را شكل دادهاند، مسئلهاي بوده كه پيش از انتخابات وجود داشته و تلاشي بوده در راستاي سهمخواهي براي اين حلقه خاص سياسي.
وي در اين زمينه توضيح ميدهد: «به شخصه به عنوان يك كارآفرين كه تا حدودي با عنايت خداوند مورد مقبوليت جامعه قرار دارم، بدون هماهنگي با ستاد روحاني در مجامع مختلف حضور پيدا و در حمايت از روحاني سخنراني كردهام. از سويي حلقه معدودي از زنان كه در ستاد رسانهاي رئيسجمهور حضور داشتند مسئله حمايت از روحاني را در بوق و كرنا ميكردند تا از دولت دوازدهم سهم بگيرند و همانها اكنون بحث عدمحمايت روحاني از زنان را در رسانههايشان مطرح ميكنند؛ بيشتر با هدف سهمخواهي از دولت و وزرا. در حالي كه زناني خارج از اين محدوده بدون سهمخواهي انتخاباتي بيمنت در حمايت از روحاني سخنرانيها و تلاشها كردند ، زيرا منافع ملي حكم ميكرد كه روحاني رئيسجمهور شود. در مرحله بعدي انتظار ميرفت كه فضاي بيشتري به زنان اختصاص پيدا كند. با اينكه اين اتفاق در كابينه دوازدهم براي زنان رخ نداد، اما با اين حال زنان به دليل مصالح و منافع ملي فارغ از نگاه جنسيتي به او رأي داده و تا پايان راه دولت نيز از او حمايت خواهند كرد. در چنين شرايطي بهتر آن است كه از روحاني در طول دوره دوازدهم همه گونه حمايت شود، وليكن زنان بسيار پرتلاش و فداكار هستند و باز هم به تلاش خود ادامه ميدهيم تا تابوها را بشكنيم.»
اظهارات فاطمه دانشور به همين محورها خلاصه نميشود. وي در بخش ديگري از اظهارات خود شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان به ويژه محمدرضا عارف رئيس آن را مورد خطاب قرار داده و با اشاره به اينكه اين شورا مشخص نيست با چه معياري به سنجش عيار اصلاحطلبي ميپردازد، از ليست انتخابات شوراها نيز كه دانشور را در ليست نهايي محروم كرده بودند، انتقاد كرد.
تنشهاي دروني اصلاحات
گفتني است دانشور اولين كسي بود كه در جريان انتخابات شوراي شهر اخير تأكيد كرده بود كه برخي از چهرههاي مؤثر در چينش ليست شوراهاي شهر از وي درخواست مبلغ ميلياردي براي گنجاندن وي در ليست شوراي شهر تهران كرده بودند.
دانشور در انتقاد از عارف تلاش كرد كه وي را مورد مقايسه با روحاني قرار دهد و تأكيد كند كه با اين وضعيت مديريت عارف اگر روزي وي به جاي روحاني رئيسجمهور شده بود، كشور با نحوه مديريت وي دچار مشكل ميشد. وي در اين زمينه تصريح كرد: «زماني كه عملكرد روحاني را در دولت يازدهم مشاهده كردم، نسبت به حضور روحاني به عنوان كانديداي رياستجمهوري و انصراف عارف به نفع روحاني از رقابت انتخاباتي 92 خوشحال شدم، زيرا اگر امروز عارف به جاي روحاني، رئيسجمهور بود كشور به دليل نحوه مديريت او دچار چالش ميشد. همانطور كه در شوراي عالي نيز نسبت به رياست عارف بر اين شورا انتقادات بسياري وجود دارد كه به اعتقاد من درست است. به همين دليل خوشحالم كه عارف در انتخابات 92 به نفع روحاني انصراف داد، زيرا روحاني با قاطعيت بيشتري در برابر مشكلات كشور تصميم ميگيرد و در عين حال عقلاني رفتار ميكند تا كشور را در اين برهه حساس مديريت كند.»
گفتني است بررسي اظهارات فاطمه دانشور مؤيد آن است كه:
- تنشهاي دروني ميان زنان اصلاحطلب در خصوص مديريت اين طيف وجود دارد.
- برخي از انتقادات موجود در اين زمينه در چارچوب انحصاري كردن لابيهاي زنان اصلاحطلب با مديريت برخي از زنان است كه عمده دغدغههاي آنان براي سهمخواهي از دولت و نيز دستيابي به جايگاه مديريتي براي خود است.
- اين انتقادات بيانگر آن است كه غلبه نگاه سياسي و نگاه صرف به قدرت از سوي برخي از چهرههاي زن اصلاحطلب به آفتي تبديل شده كه عملاً اثربخشي فعاليت زنان را براي فعاليت مدني- سياسي با مشكل
مواجه ساخته است.