کد خبر: 873288
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱
عدالت و آموزش، 2 ركن درمان ونداليسم
مطابق با آن چيزي كه در دايره‌المعارف‌ها از جمله در ويكي‌پديا آمده است: «وَنداليسم به‌ معناي تخريب كنترل ‌نشده اشيا و آثار فرهنگي باارزش يا اموال عمومي است كه يك ناهنجاري اجتماعي به حساب مي‌آيد و دلايل متعددي براي آن عنوان مي‌كنند. ونداليسم را در زمره انحرافات و بزه‌كاري‌هاي جوامع جديد دسته‌بندي مي‌كنند و آن را عكس‌العملي خصمانه و واكنشي كينه‌توزانه نسبت به برخي از فشارها، تحميلات، ناملايمات، اجحاف‌ها و شكست‌ها تحليل مي‌كنند
  محمد مهر

مطابق با آن چيزي كه در دايره‌المعارف‌ها از جمله در ويكي‌پديا آمده است: «وَنداليسم به‌ معناي تخريب كنترل ‌نشده اشيا و آثار فرهنگي باارزش يا اموال عمومي است كه يك ناهنجاري اجتماعي به حساب مي‌آيد و دلايل متعددي براي آن عنوان مي‌كنند. ونداليسم را در زمره انحرافات و بزه‌كاري‌هاي جوامع جديد دسته‌بندي مي‌كنند و آن را عكس‌العملي خصمانه و واكنشي كينه‌توزانه نسبت به برخي از فشارها، تحميلات، ناملايمات، اجحاف‌ها و شكست‌ها تحليل مي‌كنند. يكي از نابهنجاري‌ها گرايش جوانان به تخريب است، كه در نوع خود مي‌تواند شامل تخريب اموال عمومي، فضاي سبز، جاده‌ها، ديوارها و... باشد. كسي را كه دست به چنين كارهايي مي‌زند در اصطلاح جامعه‌شناسان «وَندال» مي‌گويند، و گرايش به اين‌گونه تخريب‌ها ونداليسم ناميده مي‌شود. تخريب اموال عمومي از سوي جوانان و نوجوانان داراي عوارض و پيامدهاي مادي و معنوي است اما در نگاه دقيق‌تر به اين قضيه، مي‌توان ابعاد عوارض انساني را بسيار فراتر ديد؛ بنابراين با توجه به اينكه اكنون به دفعات شاهد تخريب اموال عمومي هستيم، تخريب اموالي مانند كيوسك‌هاي تلفن، اتوبوس‌ها، كندن جاده‌ها، خراب‌كردن ديوارها، شكستن شيشه‌هاي مغازه‌ها و به‌‌هم‌ ريختن ورزشگاه‌ها از سوي جوانان و نوجوانان در زمره ونداليسم به‌شمار مي‌روند.»

تصور كنيد سر سفره يا ميز شام نشسته‌ايد و با همسرتان بگو مگويتان مي‌شود. كنترل خودتان را از دست مي‌دهيد و به يك باره ليوان را از سر سفره يا ميز برمي‌داريد و پرت مي‌كنيد به گوشه‌اي در خانه و ليوان خرد و خاكشير مي‌شود. خشم‌تان هنوز فروكش نكرده و خنك نشده‌ايد. دنبال اشياي ديگر مي‌گرديد. راحت‌ترين كار پرتاب كردن بشقاب است. بشقاب غذايتان را كه برنج و خورشت داخل آن ريخته‌ايد با همه محتويات آن پرتاب مي‌كنيد به گوشه ديگري از خانه. حالا يك ساعت بعد شما دراز كشيده‌ايد در گوشه‌اي از خانه و به كاري كه انجام داده‌ايد فكر مي‌كنيد. از آنچه رخ داده آشكارا پشيمان هستيد، اما زمان به عقب برنمي‌گردد چون آن بشقاب‌ها شكسته و آن ليوان خرد و خاكشير شده و لكه‌هايي روي مبل افتاده كه گمان نمي‌كنيد كامل پاك شود.
اين يك اتفاق روزمره است كه ما گاهي خشم‌مان را روي اشيا خالي مي‌كنيم و حتي به اموال خودمان آسيب مي‌زنيم. شيشه خانه را مي‌شكنيم و ممكن است حتي دست‌مان را هم زخمي كنيم. بشقاب و ليوان مي‌شكنيم يا چنان محكم به در خانه لگد مي‌زنيم كه در بشكند. آدم‌هايي كه آستانه تحمل‌شان پايين است آدم‌هاي خطرناكي هستند و علاوه بر اينكه در معرض آسيب به اشيا قرار دارند مي‌توانند به خود و ديگران هم صدمات جدي وارد كنند، نمونه‌اي از اين آدم‌ها را در مسابقات ورزشي و در قامت تماشاگران اين مسابقات مي‌بينيم.
اما آيا همه تماشاگران مسابقات ورزشي وندال هستند؟ پاسخ منفي است. آيا همه تماشاگران مسابقات به ويژه مسابقاتي كه عواطف و احساسات ملي و ميهني ما را بيشتر درگير مي‌كنند و ابعاد منطقه‌اي و بين‌المللي دارند واكنش‌هاي يكساني در برابر شكسست‌ها و باخت‌ها دارند؟ شواهد متقن به ما مي‌گويد واكنش‌ها يكسان نيست، چون في‌المثل در همين مسابقات مهم مثل مسابقات جام جهاني مي‌بينيد تماشاگراني هستند كه نهايت عكس‌العمل آنها در برابر باخت تيم محبوب‌شان بهت و اشك ريختن است. اين همان تماشاگري است كه هزاران كيلومتر آن طرف‌تر، از قاره‌اي ديگر به محل برگزاري مسابقات آمده و كلي هزينه هم كرده تا بازي و برد تيم محبوب خود را تماشا كند و حالا آن تيم باخته است، اما او در نهايت با بهت و ناباوري و اشك، سوگ خود را آرام برگزار مي‌كند و تمام. اما مي‌بينيد كه تماشاگري ديگر كه از همان كشور بلند شده و آمده، بعد از پايان بازي در بيرون همان ورزشگاه و در همان روز آشوب به‌پا مي‌كند و به اموال عمومي و ديگران آسيب وارد مي‌كند.
اين كه گفته مي‌شود وندال‌ها يا كساني كه به اموال عمومي آسيب مي‌زنند به خاطر شكست‌ها، سرخوردگي‌ها، ناكامي‌ها، عقده‌ها و بغض‌هاي فرومانده و صداهاي شنيده نشده اين كار را مي‌كنند از يك جهت درست است، چون همچنان كه در مثال ميز يا سفره شام آورديم ما به خودي خود با يك بشقاب يا ليوان به مشكل برنمي‌خوريم اما انعكاس دعوا و جنجال ما بر سر آن بشقاب و ليوان فرود مي‌آيد و او را هم درگير مي‌كند. اينجا هم وقتي آدم‌ها اين فرض را - درست يا غلط - داشته باشند كه صداي آنها در جامعه شنيده نمي‌شود و حق آنها خورده شده و همه دارند به منافع ملي و مشترك آسيب مي‌زنند در آن صورت فرد ممكن است به اين نتيجه برسد كه من هم گوشه‌اي شروع كنم و در حد و اندازه خودم تخريب كنم. اما اين اتفاق رويه و وجه ديگري هم دارد و آن اينكه نمي‌توان شنيده نشدن صداي كسي در جامعه يا حق‌كشي را دقيقاً با وندال معادل دانست، چون آدم‌هايي كه در درون، خودكنترلي قوي دارند و از دام سفسطه و مغلطه رهيده‌اند، مي‌توانند در بدترين شرايط هم خود را كنترل كنند و اجازه تخريب اموال عمومي را به خود ندهند، مثل همان مردي كه سر سفره يا ميز شام با همسرش بگو مگو مي‌كند اما مي‌تواند خودش را كنترل كند مثلاً بلافاصله ليوان آبي بخورد و نفسي عميق بكشد به جاي آن كه آن ليوان را به سمتي در خانه پرتاب كند. همين مثال در حوزه‌هاي عمومي و مشترك هم صادق است. شما به عنوان تماشاگر به يك ورزشگاه رفته‌ايد و تيم محبوب‌تان مي‌بازد اما آن قدر غناي فكري داريد كه همه زندگي را به اين باخت گره نزنيد و نگاه كنيد به اينكه زندگي با اين باخت تمام نشده است. در واقع هر قدر كه افق نگاه شما بلندتر باشد باجنبه‌تر رفتار خواهيد كرد و از پس هضم شكست‌ها و ناكامي‌ها برخواهيد آمد و فرصت را براي خود تمام‌نشده تلقي نخواهيد كرد، اما به هر اندازه كه شما در سطح آن بازي متوقف شويد و افق ديدتان آن‌قدر تنگ باشد كه باخت در آن بازي را مساوي با پايان زندگي تصور كنيد در آن صورت شما در معرض خود آسيب‌زني يا ديگر آسيب‌زني قرار خواهيد گرفت. بسته به اينكه تيپ رواني و شخصيتي شما خودآزار يا ديگرآزار باشد، ممكن است بعد از پايان بازي سكته كنيد همچنان كه گاهي در اخبار مي‌شنويم كه پسر جواني يا مرد ميانسالي به خاطر هيجان‌هاي زياد ناشي از باخت تيم محبوبش جان خود را از دست مي‌دهد و اگر ديگرآزار باشيد ممكن است تلويزيون خانه را خرد كنيد چون او متهم است و تصاوير باخت را بي‌شرمانه براي شما به نمايش گذاشته است يا اينكه برويد بيرون و درختان كوچك پارك را از ريشه دربياوريد يا شيشه‌هاي ورزشگاه را بشكنيد.
بنابراين نكته اينجاست كه اگر ما مي‌خواهيم روند آسيب به اموال عمومي را متوقف كنيم در دو ميدان بايد كار كنيم: اول اينكه كاري كنيم آدم‌ها بتوانند حرف‌هاي خود را در سطح جامعه به راحتي مطرح كنند تا دچار فروخوردگي نشوند، كاري كنيم كه رانت‌ها و رابطه‌بازي‌ها در سطوح اجتماعي، اقتصادي و سياسي برچيده يا كم‌رنگ شود و ديگر اينكه به جامعه و افراد آموزش دهيم كه چطور خودكنترلي بالايي داشته باشند و آستانه تحمل خود را بالا ببرند. با اين وصف عدالت و آموزش را مي‌توان دو ركن مهم براي درمان ونداليسم ذكر كرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر