کد خبر: 873150
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۰
دفاع مقدس مهم‌ترين منشور فكري پس از انقلاب براي ترسيم اهداف و آرمان‌هاي ايران اسلامي است.
زینب عامری
زینب عامری
 
دفاع مقدس مهم‌ترين منشور فكري پس از انقلاب براي ترسيم اهداف و آرمان‌هاي ايران اسلامي است. اين مهم كه جمهوري اسلامي چرا و از چه طريق توانست هشت سال در سخت‌ترين شرايط ممكن از بقا، امنيت و ماهيت خود در مقابل دشمنان پشت پرده و عاملان تطميع شده منطقه‌اي دفاع كند، نقش بسزايي در مسير آينده براي دولت‌ها و نسل‌هاي بعد دارد. در اين نوشتار به درس‌هاي دفاع مقدس براي دولت‌ها - كه خود به مثابه يك مكتب فكري سازنده است- مي‌پردازيم:
 
1- مردمي بودن و اتكا به مردم: جنگ با رژيم بعث در شرايطي بر ايران اسلامي تحميل شد كه هنوز انقلاب اسلامي تثبيت نشده و كشور در شرايط مناسب و باثباتي از لحاظ نظامي، اقتصادي، سياسي و ... قرار نداشت اما امام خميني(ره) در همان سال آغازين جنگ با اشاره به عامل كليدي در پيروزي انقلاب اسلامي، يعني مردم، تصويري اميدبخش پيش‌روي ملت ترسيم كردند. ايشان از همان ابتدا بر اين مسئله تأكيد كردند كه با استفاده از ظرفيت مردمي و نيروي انقلابي كه به فعليت رسيده‌اند، مي‌توان در مقابل متخاصم ايستادگي كرد و بر آن پيروز شد. تأكيد و راهبري امام در بسيج كردن اقشار مختلف مردم از هر طبقه اجتماعي و فكري ظرفيتي را براي ايران اسلامي به ارمغان آورد كه نقشه تصرف 10 روزه ايران را توسط صدام نقش بر آب كرد. اين «مردم‌باوري و اتكا به نيروي مردمي» مي‌تواند به عنوان يك پتانسيل ارزشمند براي كشور، به دولت‌ها در مسير اجرايي كردن برنامه‌ها و حراست از اهداف انقلاب اسلامي كمك شايان توجهي كند. چنانچه دولت‌ها به جاي قشري‌گرايي و اپوزيسيون‌زدگي، به مردم به عنوان مهم‌ترين سرمايه‌هاي اجتماعي تكيه كنند و اين ظرفيت را به نحو احسن در قدرت و مديريت جامعه به كار گيرند و دخيل كنند، بدون شك گام مهمي به سمت پيشرفت، توسعه و عدالت به زير چتر انقلاب خواهد بود.
 
2- خودباوري و خودكفايي: ايران در حالي هشت سال جنگ تحميلي را تاب آورده و استقامت ورزيد كه هيچ كشوري - به علت جو ارعابي كه استكبار بر جامعه جهاني در مقابل كشور حاكم كرده بود - حاضر به فروش قطعات، ادوات نظامي يا تعمير تسليحات جنگي ايران نبود. در نتيجه ايران اسلامي با خودباوري تلاش كرد تا به دانش لازم در اين حوزه دست يابد؛ دانشي كه نه رهاورد آموزش غرب كه ماحصل تلاش جوانان و متخصصان ايراني در خلال سال‌هاي سخت جنگ بود. اين «خودباوري» ايران را در اين زمينه به سمت يك «خودكفايي» نسبي برده و قدرت دروني انقلاب اسلامي و تفكر انقلابي را به رخ جامعه جهاني كشيد. در حقيقت ايران اسلامي با اتكا بر ظرفيت‌هاي داخلي خود، تهديد جنگ را به يك فرصت در مسير خودكفايي توليد و تعمير تسليحاتي نظامي و دفاعي بدل كرد. اين مسئله پيام مهمي براي دولت‌هاي آتي به يادگار گذاشت كه چنانچه به ظرفيت‌هاي داخل كشور اعتماد و بر لزوم خودباوري و خودكفايي در تمامي زمينه‌ها تأكيد كنند، حركتي درون‌داد و رو به جلو خواهند داشت كه ايران را به سكوي قدرت اول اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ... در جهان اسلام و فراتر از آن خواهد رساند، در جهت عكس، ناباوري و بي‌اعتمادي به ظرفيت‌هاي داخلي، وابستگي و دست‌درازي به سوي ممالك غربي - به جاي خودكفايي – بي‌شك از ايران يك قطر دوم خواهد ساخت كه تنها مظاهر پيشرفت را خريداري كرده اما هيچ گونه بن‌مايه ترقي و توسعه و عدالت اسلامي در آن وجود ندارد و عملاً به جاي پيشرفت، عقبگرد داشته است.
 
3- عزت‌طلبي و اقتدار: عاملي كه ايران را در هشت سال جنگ همه‌جانبه در مقابل كشورها و جريان‌هاي ضدانقلاب اسلامي، به رغم تمامي مشكلات و كمبودها سر پا نگه داشت و مانع از سقوط زودهنگام انقلاب اسلامي شد نرفتن به زير بار زور و در مقابل، اقتدار‌خواهي و عزت‌طلبي بود. يكي از گزينه‌هايي كه استكبار را در خلال جنگ پيش روي جمهوري اسلامي قرار داد «عدول از انقلاب اسلامي و همگرا شدن با خواسته‌هاي غرب در منطقه و بخشيدن امتيازاتي براي پايان جنگ» بود كه از جمله آن سخنان هلموت كوهل صدراعظم آلمان را مي‌توان يادآور شد كه نخست اعلام بي‌طرفي كرده و سپس در يك چرخشي استراتژيك ادامه جنگ را ناشي از سياست‌هاي نادرست و غيرمنطقي جمهوري اسلامي دانست و كمك‌هاي سياسي و مالي فراواني به حزب بعث كرد. ليك جمهوري اسلامي به زير بار زورگويي و سياست‌هاي فرمايشي و ناعادلانه حاميان بعث نرفت و از اقتدار و عزت خود در ميدان نبرد با تمام قوا دفاع كرد. اين پيام مهمي را به دولت‌ها رسانده و مسئوليت بسيار سنگيني را بر دوش آنان مي‌گذارد. عزت و اقتدار ايران اسلامي امانتي از دوران هشت ساله دفاع مقدس است كه براي حفظ آن جان‌ها و رشادت‌ها خرج شده است و هر دولتي با هر لول فكري مسئول پاسداري و حراست از آن و كمك به حفظ اقتدار و آبرو و عزت ايراني است و چنانچه با اِعمال هر سياستي عزت و اقتدار ايران را لكه‌دار كند، پشت به آرمان‌هاي اصيل انقلاب و دفاع مقدس كرده است.
 
4- وحدت و انسجام: دفاع مقدس يكي از آشكار‌ترين جلوه‌هاي وحدت ملي - فارغ از دين، مذهب، قوميت و ‌نژاد - بود. اين مسئله نشانگر اين است كه «منافع ملي» خط قرمز و فصل مشترك ميان تمام طبقات فكري، قومي و سياسي در ايران است كه مي‌تواند به عنوان يك سرمايه فكري ارزشمند و تعيين‌كننده و اتحادساز در تصميمات كشوري مطرح باشد. وحدت و انسجام ملي در هشت سال دفاع مقدس و همچنين پيش و پس از آن، برگي از يك تجربه ممكن و موفق پيش روي دولت‌هاست. دولت‌ها مي‌توانند از نقاط مشترك ميان طبقات مختلف جامعه براي تزريق بيشتر روحيه اتفاق و تعاون و همكاري فراجناحي بهره ببرند. سياست‌زدگي و قشري‌گرايي دو آفت بزرگي است كه برخي دولت‌ها را پس از انقلاب اسلامي نيز گرفتار كرده است و از مسير حقيقي آنها يعني خدمت به آحاد ملت دور كرده است. ظرفيت‌هايي كه از سال‌هاي دفاع مقدس به مثابه يك منشور و الگوريتم فكري براي نسل‌ها و دولت‌هاي بعد باقي مانده است، مي‌تواند درماني براي اينگونه مسائل و مشكلات در بدنه مديريت اجرايي كشور باشد. امروزه از وظايف دولت‌ها اهتمام به مسائل تمام مردم و كاهش فاصله اجتماعي و حركت به سمت يك اتفاق ملي است. تجربه دفاع مقدس مي‌تواند بهترين راهنما و تضمين براي اين هدف مهم باشد.
 
درس‌ها و تجربيات ملت ايران در هشت سال دفاع مقدس محصور به آن زمان تاريخي و داراي تاريخ انقضا نيست بلكه يك مكتب رفتاري با قابليت بازتوليد و استفاده در هر زمان و مكاني است. دولت دوازدهم يا هر دولت ديگري چنانچه اين آموزه‌ها و تجربيات تاريخي را چراغ راه خود كنند مي‌تواند يك روند رو به جلو، توسعه‌مدار، پيشرفت‌خواه، رفاه و عدالت‌گستر همراه با پايبندي و وفاداري به مردم و اهداف انقلاب اسلامي را محقق سازد و در صورت بي‌توجهي و عدول از آن روز به روز بيشتر از مردم و انقلاب فاصله خواهد گرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار