وی افزود: پرونده قاتل آتنا اصلانی با دستور رئیس قوه قضاییه و با پیگیری‌های دادستانی و دادگستری استان و نیز دادستان پارس‌آباد به صورت فوق‌العاده انجام و بررسی شد.
دادستان عمومی و انقلاب اردبیل با مثبت ارزیابی کردن همکاری‌های مردمی و تعاملات بین بخشی نهادهای مختلف در این پرونده بیان کرد: با لحاظ دقت و سرعت این پرونده رسیدگی شد دادگاه کیفری یک استان اردبیل موضوع را خیلی دقیق بررسی کردند.
عتباتی همکاری مثبت سایر نهادهای محلی را نیز یادآور شد و گفت: پلیس آگاهی پارس‌آباد و دادستانی این شهرستان موضوع را به صورت دقیق بررسی کردند و هماهنگی خیلی خوبی بین مجموعه قضایی و انتظامی انجام شد.
وی با قدردانی از دستور ریاست قوه قضاییه در رسیدگی به این پرونده نیز اظهار کرد: این دستور بسیار راهگشا بود و از لطف ایشان از جانب مردم بسیار تشکر می‌کنیم که در رسیدگی فوق‌العاده به این پرونده موثر بود.
دادستان عمومی و انقلاب اردبیل ادامه داد: نهایتا امروز این حکم اجرا شد و انبوهی از مردم پارس‌آباد و منطقه در محل اجرای حکم حضور داشتند و از اقدامات سریع و فوق العاده دستگاه قضایی نهایت تقدیر و تشکر را داشتند که اجرای حکم بازخورد بسیار موثری داشت و امیدواریم دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
عتباتی با اشاره به اینکه دستگاه قضایی با مخلان آرامش و امنیت مردم و افرادی که قصد آزار و اذیت جنسی را به هر نحوی دارند براساس قوانین باجدیت برخورد می‌کند افزود: برقراری امنیت و آرامش اجتماعی مهمترین اولویت دستگاه قضایی است.
وی تصریح کرد: پرونده قاتل آتنا اصلانی در کمتر از سه ماه به فرجام رسید و مردم پارس‌آباد مغان امروز با چشم خود شاهد به دار آوبخته شدن قاتل این دختر هفت ساله بودند که از دستگاه‌های امنیتی و قضایی، نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری و مردم کمال تشکر و قدانی را داریم که ما را در مسیر رسیدگی به این پرونده و تسهیل انجام این امر یاری و همراهی کردند.
اواخر بهار بود که دخترکی شیرین زبان توسط داعش صفتی انسان‌نما به وحشیانه‌ترین شکل ممکن حیاتش ربوده شده و به شکل ناجوانمردانه‌ای به قتل رسید.
این خبر سر و صدای زیادی ابتدا در داخل استان و بعد در کشور به راه انداخت و واکنش‌ها و برخوردهای زیادی را هم به همراه و در پی داشت که هرکدام در جای و نوبه خود نیاز به تفکر و تامل داشتند.
دختری که روزها در کنار بساط دست‌فروشی پدر کمک‌حال وی بود و به مانند یک همراه و همدل گاه دوشادوش پدر تا شب کار می‌کرد و با لبخندهای خود دلگرمی خاصی به پدر می‌داد که این خنده‌های معصومانه التیام‌بخش غصه‌های روزمره پدر می‌شد.
عمر به همین روال و زندگی بدین منوال می‌گذشت تا اینکه کفتاری در لباس آشنا دامنی پهن ساخت تا پدر در حسرت آن لبخند یک عمر را به تلخی اشک بگذراند.
اما از همه این حرفها گذشته "آتنا"ی کوچک قصه ما، یعنی همان دختر هفت ساله پارس‌آبادی که معصومانه و شیرین زندگی خود را پیش گرفته بود و کاری به بی‌مهری‌ها و پلیدی‌های این دنیا نداشت به لحظه طعمه بی‌دفاع بازی‌های سخت و زشت دنیا شد.
