سلمان كوناني *
اغلب باور داريم كه اتفاقي ممكن است با كسي يا كساني دوست شويم كه چهبسا سالهاي سال هم بتوانيم با هم دوست بمانيم. آري، در حقيقت چنين احتمال و امكاني هرگز ترديد نداريم، زيرا در عالم واقع آدمي ابزارهاي واقعي مختلفي در دسترس دارد كه به واسطه آنها ميتواند رفتارهاي ديگران را مورد آزمون، راستيآزمايي و اصالتسنجي قرار داده و در صورت احراز اصالت و درستي آنها را معياري براي انتخاب يك دوست قرار دهد.
دوستگزيني معيارهاي مختلفي داشته و فرآيندي كاملاً شخصي است و من نميتوانم براي همگان يك نسخه واحد تجويز كنم، اما باور دارم در اغلب دوستيها يكسري شاخصها ايفاي نقش ميكنند كه عموميت دارند؛ مثلاً دوست واقعي كسي است كه به وقت نياز و اضطرار تا حد توان ياريگر و مددرسان دوست باشد، به باور و اعتماد او خيانت نكند، به او احترام متقابل بگذارد، پاسدار ارزشهاي او باشد و از ايراد ضررهاي مادي و معنوي به او برحذر باشد. چنين محاسن اخلاقي و رفتاري در عالم واقع قابل شناسايي و ردگيري هستند، اما سؤال اين است كه در فضاي مجازي و در بستر تعاملات شايع در فضاي شبكههاي اجتماعي چطور؟ آيا ميتوان معياري براي شناخت يك دوست واقعي كه فقط در فضاي مجازي با او در تعامل هستيم ارائه داد؟
با اجتناب از بدبيني و نيز با پرهيز از سادهنگري معتقدم دشواري انتخاب يك دوست واقعي در فضاي مجازي به مراتب بيشتر از فضاي واقعي و در تعاملات چهره به چهره است. حقايقي چون امكان گمنامي در فضاي مجازي، نامشخص بودن ابتدايي شخصيت و هويتهاي مجازي بسياري از افراد، دشواري تعريف حريم و حد و مرز براي روابط و تعاملات مجازي و از همه مهمتر فرصتهاي بيشمار سوءاستفاده و ارتكاب جرم در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي باعث شده است كه بسياري از مجرمان بالقوه با انگيزههاي مالي، عاطفي، سياسي و... ورود در روابط دوستانه را پل و بستري براي زمينهسازي به منظور فعاليت بخشيدن به انديشههاي شوم و مجرمانه خويش قرار دهند، لذا امروزه ديگر ترديدي نيست كه «دوستيهاي مجازي و آنلاين» خود به يك فرصت جرم و چارچوبي براي تعرض مغرضانه به حريم خصوصي اشخاص مبدل شدهاند.
البته در فضاي واقعي هم احتمال نقض قواعد دوستي و سوءاستفاده از روابط دوستانه وجود دارد، مسئله اينجاست كه در فضاي واقعي افراد ملاكها و معياري واضح و مشخص در دسترس دارند تا بتوانند نسبت به رفتارهاي افراد و دوستان خويش قضاوت كنند، اما در فضاي مجازي واقعاً چنين ملاكي به سادگي دستيافتني نيست. آمارهاي جنايي موجود هم نشان ميدهد كه نرخ جرائمي كه بستر اصلي رخداد آنها اعتماد بيدليل به اشخاص ناشناس در فضاي مجازي و شكل دادن دوستيهاي مجازي است، بسيار بالا بوده و در قياس با فضاي واقعي نرخ نگرانكنندهاي را به تصوير ميكشد. مثلاً به دفعات ديده ميشود كه فردي به واسطه اعتماد به ديگري در فضاي شبكههاي اجتماعي تعدادي از فيلمها و عكسهاي شخصي خود را براي او ارسال ميكند مدتي بعد با اخاذي و سوءاستفاده همان فرد از عكسهاي مذكور مواجه ميشود و حتي بعيد نيست به تن دادن به روابط نامشروع هم تهديد شود يا مثلاً بعضاً ديده ميشود افرادي با سوءاستفاده از اطلاعات ديگري كه به واسطه يك دوستي مجازي آنها را به دست آورده است، رو به كلاهبرداري و سوءاستفاده مالي از اشخاص ميآورند.
دليلي وجود ندارد وقتي كسي را نميشناسيم و حتي براي يكبار هم از وجود و شرايط او در عالم واقع آگاه نشدهايم، به صرف ردوبدل شدن تعدادي پيام با مضامين دوستانه، عاطفي و... روي به اعتمادورزي آورده و اطلاعات و عقايد خويش را با او به اشتراك بگذاريم. آشنايي اتفاقي در فضاي مجازي با شخص يا اشخاصي و برقراري مكالمات و گفتوگوهاي متني با آنها در اين فضا، هرگز نميتواند يك دوستي حقيقي توصيف شود و عقلانيت جنايي و هنجاري ميطلبد كه ما و شما در نگاه نخست به چنين تعاملاتي اعتماد حداكثري نداشته باشيم و با منطق و عمل به راستيآزمايي رو آوريم. مضافاً بايد توجه داشت بسياري از افراد بالقوه خطرناك و بزهكار، در شرايط ديدارهاي واقعي اساساً قادر به اجراييسازي نقشههاي شوم خويش نيستند، اما در فضاي تعاملات مجازي چون امكان پنهانكاري و دروغگويي به نحو زايدالوصفي وجود دارد، چنين بزهكاراني فرصتها و انگيزههاي بيشتري براي گشتزني و يافتن قربانياني بالقوه دارند و اغلب از فنون فريب و تطميع نيز آگاهي دارند. بايد توجه داشت تعاملات مجازي ناخواسته سبب شده است افراد بخش وسيعي از حريم خصوصي خويش را عاري از حفاظ داشته و به ديگران اجازه دهند آشكاراً و مكرراً آن را نقض كنند. مثلاً بايد دقت كنيم همانطور كه اخلاق اجازه نميدهد ما در ساعات پاياني شب و هنگام خواب و استراحت به آنها پيامك بدهيم يا تماس تلفني برقرار كنيم، بدين سان هم نبايد اگر مثلاً در چنين ساعات و لحظاتي متوجه حضور و آنلاين بودن فردي در فضاي مجازي و شبكهاي اجتماعي شديم، بيدليل به او پيام داده و فوراً وارد بحث و مكالمه با او شويم. پس بايد مراقب باشيم كه يكي از آثار نامطلوب شبكههاي اجتماعي همين بازگذاردن امكان ورود به حريم خصوصي اشخاص و نقض آن در زمانهايي است كه شايد بسياري از ما متوجه محظورات آن نباشيم.
اعتياد به حضور در فضاي شبكههاي اجتماعي و احساس مسئوليت مبهمآميز براي پاسخگويي به پيامهايي كه دريافت ميكنيم، از جمله مضرات و آسيبهاي تبعي شبكههاي اجتماعي مجازي است كه به موازات فرصتهاي هنجارشكني و جرم ناشي از آن بايد به آن توجه عميق داشت.
*جرمشناس، آسيبشناس و استاديار دانشگاه