نیره ساری
شرط جذب هيئت علمي، گذراندن پست دكترا در خارج و تجربه بينالمللي است! اين را سامانه جذب اعضاي هيئت علمي نشان ميدهد كه با پر كردن فيلد درخواست دانشگاهها، بعد از انتخاب دانشگاه شريف، توضيحاتي درج شده مبني بر اينكه «متقاضي بايد يكدوره پسادكتري در خارج از كشور گذرانده و داراي تجربه بينالمللي باشد.»
البته گروكشي اعطاي امتياز در سايه تحصيل خارج از كشور منوط به همين قضيه نيست، پيشتر از اين نيز برخي اساتيد دانشگاههاي تهران و صنعتي شريف از برخي امتيازهاي ويژه در پس قانون «فقط از خارج» اعتراضاتي را مطرح کرده بودند.
استادي تعريف ميكرد وقتي متوجه ميشود كه براي تمام اساتيد جايزهاي ويژه از سوي وزارت علوم تعيين شده كه طبق آن ميتوانند پسادكتري بگيرند به سراغ يكي از اساتيد دانشگاههاي برتر كشور ميرود تا در صورت امكان پسادكتري مشتركي با وي بگيرد، اما وي در پاسخ ميگويد اين جايزه هم براي افرادي است كه در خارج از كشور تحصيل كرده باشند.
جالب اين است كه خود اين فرد هم بهرغم تحصيل در خارج از كشور از اين قانون رضايت نداشت؛ چراكه معتقد بوده بسياري از دانشجوياني كه در كشور موفق به قبولي در دكتري نميشوند به يكي از كشورهاي خارجي براي تحصيل ميروند و در نهايت بعد از بازگشت موفق به گذراندن دوره پسادكتري ميشوند و در مقابل كساني كه قبولي دكتري در داخل كشور هستند از امتيازات ويژهاي برخوردار نيستند.
چنين پروسهاي كه تبليغ رفتن به خارج از كشور را براي تحصيل ميكنند اساساً به چه دليلي بايد صورت بگيرد؟ آيا شرط فرهيختگي و سواد الزاماً اين است كه عضو داوطلب هيئت علمي در خارج از كشور تحصيل كرده باشد؟ واضح است كه آنچه ملاك براي عضو هيئت علمي شدن است، سواد و علم است كه راه احراز آن هم درس خواندن در فرنگ نيست.
وقتي دانشگاههاي دولتي تا اين حد به غرب اهميت و بها ميدهند كه فقط تحصيلكردههاي آنها را استخدام ميكنند، انتظار بومي شدن دانش و خيزش نهضت علمي انتظار نابهجايي است. خود كوچكپنداري مسئولان وزارت علوم و دانشگاه شريف، علاوه بر حس تأسف، احساس حقارت را هم به هر ايرانياي منتقل ميكند. نانوشته پيداست كه پس زدن تحصيلكردههاي داخل كشور در زمينههاي گوناگون، آن هم بدون برگزاري هيچ آزمون و بدون هيچگونه معياري و تنها براساس يك ذهنيت غربزده، آفتي است كه نگذاشته و نميگذارد «علم» در ايران بسط و نضج يابد.