کامران حاجیحسنی
بيپولي دانشجو جماعت، تبديل به اصلي پذيرفته شده در جامعه ما شده است. به باور همگان از دانشجو نميتوان توقع فعاليت اقتصادي و درآمد چنداني داشت. در همين فضا، بدهي نجومي دانشجويان به صندوق رفاه دانشجويي، واقعيت تلخي است كه خبرهاي آن كمتر مورد توجه قرار ميگيرد؛چراكه چنين موضوعي اساساً صبغه سياسي ندارد و بنا بر قانوني نانوشته-كه شايد بتوان ريشههاي آن را در قطببندي كاذب اصولگرا-اصلاحطلب دانست- مسائل غيرسياسي كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. با اين حال، اينها در واقعيت قضيه تغييري ايجاد نخواهد كرد. واقعيت همين است كه بهرغم اطلاعرسانيهاي مكرر صندوق رفاه و اتخاذ طرحهاي بخشش بدهي دانشجويان، هنوزهم بخش قابل توجهي از وامهاي پرداخت شده به دانشجويان بازپرداخت نميشود.
مسئولان صندوق رفاه دانشجويي البته طي سالهاي قبل مكرر در پي حل اين معضل بودهاند. مثلاً مهرماه 94، ذوالفقار يزدانمهر رئيس صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم به رسانهها گفته است: «با توجه به تصميمات گرفته شده، دانشجوياني كه از 12 تا 22 بهمن بدهكاريهاي خود را به صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم به صورت يكجا پرداخت كنند، جرايم آنها بخشيده ميشود.» يزدانمهر در همان تاريخ گفته بود:«تعداد بدهكاران معوقه صندوق رفاه دانشجويان 465هزار و 168 نفر و به مبلغ 1620ميليارد ريال است.» رقمي كه براي درك بهتر ميزان آن بايد نگاهي به رقم بودجه صندوق رفاه در متن قانون بودجه سال 96 داشت. در لايحه بودجه سال ۹۶ كه از سوي رئيسجمهور به مجلس تقديم شد، دولت از محل اعتبار سازمان امور دانشجويان مبلغ ۷۵ ميليارد و ۶۵۰ ميليون ريال براي صندوق رفاه دانشجويان درنظر گرفت.
اين يعني اینكه مجموع وامهاي معوق صندوق رفاه در سال 94، چيزي بيش از 21 برابر! بودجه صندوق در سال جاري بوده است. بنا به گفته مسئولان صندوق رفاه دانشجويي البته طي دو سال اخير، بخشي از اين بدهي از سوي فارغالتحصيلان بازپرداخت شده است. يزدان مهر در همين زمينه گفته است:«در طرح بخشودگي 50 درصدي جرايم، حدود 497هزار نفر شركت كردند و مبلغ 640 ميليارد ريال از بدهيهاي معوق و جاري صندوق رفاه دانشجويان وصول شد.» با اين حال، اصل مشكل همچنان پابرجاست. بر همين اساس رئيس سابق صندوق رفاه دانشجويي مهر فروردين ماه سال جاري نيز تأكيد ميكند:« يكي از موضوعاتي كه در سال 96 به طور جدي دنبال ميشود بحث پرداخت معوقات صندوق رفاه است كه برنامه صندوق اين است كه بتواند معوقاتي كه تا سال 95 وصول نشده را دريافت كند.»
حالا اما جديداً خبر ميرسد در روزهاي منتهي به شروع سال تحصيلي جديد، مسئولان صندوق رفاه باز هم ناچار شدهاند مانند سال 95 به تمديد طرح بخشودگي جرايم ديركرد بدهيهاي دانشجويان اقدام كنند. يزدان مهر در همين زمينه اخيراً به رسانهها گفته است:«براي دريافت معوقات از دانشجويان دانشآموختگان بدهكاري كه معوقه وامهاي خود را به صندوق پرداخت نكردهاند فقط تا پايان مهرماه فرصت دارند در غيراينصورت مشمول جريمه ۱۲درصدي ميشوند.» با اين حال به نظر ميرسد راهحل اساسي هيچ كدام از اين طرحها نباشد. راهحل اساسي اين است كه اولاً مجموعه مديريت آموزش عالي كشور خود را در قبال اشتغال دانشجويان مسئول بداند و رسالت خود را تنها در صدور مدرك خلاصه نكند. پيش از اين بارها گفته شده است، عملياتي كردن هر چه سريعتر طرح آمايش آموزش عالي و پيگيري مجدانه طرحهاي كلان شوراي عالي عتف، دو شاهكليد حل مسئله اشتغال دانشجويان و پيوند زدن دانشگاه و صنعت است.
طرحهايي كه متأسفانه در دولت يازدهم حال و روز خوشي نداشتند و اميد است در دولت جديد مهمترين اولويت وزارت علوم تلقي شوند. مسئله دوم اما به خود دانشجويان بازميگردد. دانشجويان بايد كار كردن همراه با تحصيل را وظيفه خود بدانند. اين در حالي است كه متأسفانه در سايه فرهنگسازي غلط، بعضاً مشغول شدن دانشجو به كارهاي غيرعلمي و غيرتخصصي براي تأمين هزينههاي شخصي خود عار محسوب ميشود. دانشجويان غالباً ترجيح ميدهند در دوره دكتري نيز از جيب خانواده خرج كنند، ولي فرضاً دستفروشي كردن براي تأمين مخارج خود را ننگي ناپذيرفتني ميدانند! اين در حالي است كه دولت در كشورهاي پيشرفته مسئوليت چنداني در قبال تحصيل رايگان دانشجويان ندارد و آنها خود موظف به تأمين هزينه تحصيلشان هستند. واقعيت سخت ولي سازندهاي كه دانشجو را اهل كار كردن بار ميآورد و كار نكردن براي تأمين هزينههاي شخصي توسط خود فرد را عار و ننگي غيرقابل قبول ميداند.
محمدرضا اسلامي، دانشآموخته رشته مهندسي سازه در مقطع دكترا از دانشگاه كوبه ژاپن و پژوهشگر مقطع پسادكترا در دانشگاه ايالتي ميشيگان امريكا چندي پيش مطلب قابل تأملي در همين زمينه در صفحه شخصي خود منتشر كرده است. اسلامي مينويسد: «ديروز عصر با فرزند يكي از اساتيد گروه سازه صحبت ميكردم كه در دانشگاه خودمان دانشجوي كارشناسي است. پدرش يكي از بهترين اساتيد درسهاي محاسباتي سازه است و دروس مهمي مثل ديناميك را درس ميدهد (نام نميبرم چون به يك كليك قابل شناختن است). گفتم: چطوري؟ گفت: امروز پوستم كنده شده است. پرسيدم: چرا؟ گفت:روز خيلي گرمي بود و رستوراني كه در آن كار ميكنم سر ظهر خيلي مشتري آمد (برخلاف روالِ معمول سهشنبهها) و توي گرماي آشپزخونه آبپّز شدم. سه روز در هفته آشپزخونه اونجا هستم. اين روزها كه گرمه اصلاً جاي غيرقابل تحملي شده است.»
اين دانشجوي مقطع پسادكترا در دانشگاه ايالتي ميشيگان در ادامه نوشته است:«راجع به كار كردن دانشجوها در امريكا قبلاً هم چند نوبت يادداشتهايي نوشته شده بود. ولي ديروز واقعاً انتظار نبود كه پسر پروفسور «... »گرماي مردادي اين روزهاي كارولينا را در آشپزخانه به كار مشغول باشد. همه ميدانيم كه پدر وي علاوه بر تدريس، با يكي دو شركت محاسبات ساختمان هم همكاري دارد!دانشجوهاي ژاپني هم براي پرداخت شهريه دانشگاه و هزينههاي زندگيشان كارِ پارهوقت (پارت تايم جاب يا در اصطلاح ژاپني «آروبايتو») ميكردند ولي استنباط شخصيام اين است كه آنها قدرى پول اضافه ميآوردند.آماري در اين باب ندارم ولي نوعاً در طول 12 ترم بارها ديدم بچهها با اضافه پسانداز سالشان، به يك سفر يك هفتهاي خارج از ژاپن ميرفتند تا دنيا را ببينند، ولي از بچههاي امريكايي (شايد به خاطر كمتر بودن درآمد، يا شايد هم به خاطر گرانتر بودن شهريه دانشگاه) كمتر اينگونه گشادهدستيها ديده مىشود.» اي كاش سيستم آموزش ما دانشآموزان و دانشجويان را پيش از متخصص شدن، مستقل ميكرد. كاش!