امير حسين سقفي*
دانشجوي دكترا يك عنوان بسيار زيباست كه به رغم افزايش تعداد دانشگاهها و پذيرش تعداد بالاي دانشجويان همچنان شأن خود را حفظ كرده و يك پرستيژ محسوب ميشود. اما اين مسئله پرستيژ نيست كه فارغالتحصيلان كارشناسي ارشد را به سمت دكترا خواندن سوق ميدهد بلكه علاقه به پژوهش تخصصي است كه باعث ميشود دانشآموختگان كارشناسي ارشد به ادامه تحصيل بپردازند.
اما مسير آنچنان كه بايد هم هموار نيست چراكه يك دانشجوي دوره دكتري در ايران به طور متوسط از سن حداقل 25 سالگي در اين دوره مشغول به تحصيل ميشود و دانشگاههاي سراسري از دانشجويان دكترا تعهد ميگيرند كه شغلي نداشته باشند و اين در حالي است كه فردي با اين سن بايد مستقل زندگي كند يا حتي سرپرست خانواده باشد. در كشورهاي اروپايي و امريكايي نيز دانشجوي دوره دكتري بودن يك شغل محسوب ميشود و دانشجو اصولاً نميتواند در جاي ديگري مشغول به كار باشد اما از طرف دانشگاه به دانشجو حقوق داده ميشود كه متأسفانه در كشور ما چنين مسئلهاي مرسوم نيست و همين موضوع باعث شده كه تمركز روي تزهاي دوره دكتري كاهش پيدا كند و هدفمند نباشد.
مسئله ديگري كه دانشجويان دكتري با آن درگير هستند و البته براي آن كمپيني 4هزار نفره تشكيل دادهاند مشكل عدماعطاي تسهيلات ويژه به دانشجويان دكتراست كه حذف شده و عدم پرداخت وام پژوهانه است.
با توجه به اينكه دانشجويان دوره دكتري از حق اشتغال محروم شدهاند و بابت پژوهش و تحصيل در عاليترين دوره آموزش عالي حقوقي دريافت نميكنند، وام ويژه دوره دكتري و تسهيلات پژوهانه ميتوانست نقطه اميدي براي دانشجويان اين دوره باشد اما طبق قوانين جديد وامها قرار است هر سه ماه يكبار آن هم با شرايط سخت پرداخت شود كه زندگي را بيش از پيش براي دانشجويان دكتري سختتر مينمايد. از طرف ديگر دانشجويان دكتري در ايران حداقل در يك سال اول نميدانند كه قرار است روي چه پروژهاي كار كنند و سردرگم هستند و همين امر باعث ميشود كه بخشي از عمر آنها هدر رود. در حالي كه در خارج از كشور دانشجو با توجه به پروژههاي در دست اقدام دانشگاه و استاد جذب ميشود و از همان ابتدا ميداند كه در طول دوره دكتري قرار است چه پروژهاي را به سرانجام برساند.
بنابراين با توجه به شرايط به وجود آمده و مسائلي كه مطرح شد سرنوشت دانشجويان دكترا از دو حال خارج نخواهد بود. در حالت اول به احتمال زياد با توجه به نيازهاي مالي و سردرگميهاي كه وجود دارد، تمركز دانشجويان روي تزها كاهش پيدا خواهد كرد و اين مسئله باعث خواهد شد كه رشد علمي كشور با توجه به اينكه بيشترين توليد علم در اين مقطع صورت ميگيرد، كاهش مييابد و در حالت دوم مسئله مهاجرت و فرار مغزها بيش از پيش مطرح خواهد شد. بنابراين مسئولان آموزش عالي و دولت براي اعتلاي علمي كشور بايد به فكر حل مشكلات دانشجويان دكترا و پژوهشگران باشند.
*دانشآموخته كارشناسيارشد دانشگاه صنعتي شريف