کد خبر: 872489
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۷
گپ‌وگفتي با مريم مقيسه، كارآفرين جوان و توليدكننده آثار تزئيني
ما به كارآفرين‌ها مديونيم. آنها به ما نشان مي‌دهند كه در بدترين شرايط هم مي‌توان پيش رفت و راه را به سمت انزوا و تاريكي يأس نگشود
    آيدين تبريزي

ما به كارآفرين‌ها مديونيم. آنها به ما نشان مي‌دهند كه در بدترين شرايط هم مي‌توان پيش رفت و راه را به سمت انزوا و تاريكي يأس نگشود. پس «داستان كارآفريني» پيش از هر چيز داستان نگاه دوباره افكندن به ظرفيت‌هاي مغفول و معطل مانده است. ظرفيت‌هايي كه به چشم نمي‌آيد و به بازي گرفته نمي‌شود اما گاهي همين ظرفيت‌ها مي‌تواند حتي بازارهاي جهاني را هم تسخير كند. از ميان هنرهاي دستي و سنتي ما آنچه همواره در بازارهاي جهاني درخشيده و رد پاي بزرگي از خود در مبادلات مالي و صادرات غيرنفتي ايران بر جاي گذاشته فرش بوده است، اما با اين همه هنرهاي دستي ديگر ايران همواره زير سايه فرش قرار داشته، هرچند اين هنرها با به روز شدن و تطبيق با ذائقه‌هاي جهاني در بازارها مي‌توانند ارزآوري قابل توجهي براي كشورمان داشته باشند. بدون‌شك ورود به اين عرصه به ويژه تشخيص ذائقه‌ها در دنيا و به يك معنا حتي ذائقه‌سازي نيازمند فكرهاي نو و خلاق است كه بتوانند از بستر هنرهاي دستي ايران استفاده كنند اما در آن بستر متوقف نشوند. به عبارت ديگر با نگاه خلاقانه و بازآفريني دوباره در بازارهاي جهاني حضور پيدا كنند. اگر مي‌خواهيم در اين عرصه دست به برندسازي بزنيم راهي نداريم جز اينكه اول از همه از استعدادهاي جوان و خلاق پشتيباني كنيم كه آنها آرام آرام راه برندسازي را در اين عرصه هموار كنند.
مريم مقيسه را مي‌توان يك كارآفرين موفق و جوان دانست. او كارش را شش سال پيش از دوران دانشجويي آغاز كرده است، يعني همان زماني كه بيشتر ما تصور مي‌كنيم اگر سراغ كار و فعاليت برويم و نيم‌نگاهي هم به درآمدزايي داشته باشيم، تمركزمان از درس خواندن برداشته مي‌شود اما مقيسه چنين باوري نداشته است. او در اين باره مي‌گويد: در همان دوران دانشجويي كارم را با رقم بسيار كوچكي كه در چشم اكثر آدم‌ها ممكن است پيش پا افتاده به نظر برسد آغاز كردم. اول هم اينطور نبود كه يك كار و كاسبي بزرگ در ذهنم باشد. يادم مي‌آيد رفتم با چيزي در حدود 30 هزار تومان مقداري مواد اوليه - شيشه و سنگ و سيم - خريدم و با همين مواد دستبندهايي را ساختم. اولين حلقه مشتريانم هم از ميان دوستان و همكلاسي‌هايم بودند. آنها اولين خريداران كارهايم بودند و حلقه ديگر مشتري‌ها دوستانِ دوستانم بودند، يعني كساني كه از اقوام و دوستان آنها كارهاي مرا را در دست‌هاي دوستانم مي‌ديدند و سفارش كار مي‌دادند. خوشبختانه هنر - صنعت تزئيني اين خصلت خوب را دارد كه در نگاه مخاطب قرار دارد و كار و اثر خودش بهترين تبليغ خودش است.
اما مريم مقيسه امروز از درآمدش از فروش كارهايش راضي است. برخي از كارهاي او در اروپا هم عرضه شده است و مي‌خواهد آرام آرام چند نفر را به صورت دائمي استخدام كند، گرچه هم اكنون هم چند نفر با توجه به زياد بودن سفارش‌ها به صورت پاره‌وقت كمكش مي‌كنند.

  از ظرفيت شبكه‌هاي اجتماعي غافل نشدم
از مقيسه مي‌پرسم اگرچه با اين استدلال تو درباره «تبليغ اثر از سوي اثر» موافقم اما موضوع اينجاست كه ما در دنياي امروز با شبكه پيچيده‌اي از فناوري‌هاي ارتباطي قرار داريم و تا آنجا كه من مي‌دانم تو از اين ظرفيت به خوبي استفاده كرده‌اي، براي توسعه و رونق كسب و كارت چطور از اين ظرفيت بهره بردي؟ او در اين باره مي‌گويد: درست مي‌گوييد. من از همان زمان كه كارم جدي‌تر شد به اين فكر افتادم كه حتماً تبليغات را جدي بگيرم. شما اگر بهترين كارها را هم توليد كنيد تا نتوانيد آن كارها را به بازار بشناسيد به آن وضعيت مطلوب كه دنبالش هستيد، نخواهيد رسيد. از طرف ديگر ما بايد به اين موضوع هم توجه داشته باشيم كه جوان‌ها امروز حضور خيلي پررنگي در شبكه‌هاي اجتماعي دارند، بنابراين من به اين فكر افتادم كه كارهايم را در اين شبكه عرضه كنم. امتياز اين شبكه اين است كه در واقع جغرافيا و محدوديت‌هاي جغرافيايي در آن معنا ندارد و وقتي كارت را مي‌گذاري شبكه اجتماعي، همزمان در ايران و هر نقطه دنيا مي‌توانند كارهايت را ببينند بنابراين بخشي از سفارش كارهاي من به اين وسيله از خارج كشور بوده است.
 
  آدم‌هايي كه از زندگي كارمندي عبور كرده‌اند
آدم‌هايي هستند كه به هر دليل نمي‌توانند به سقف كوتاه زندگي كارمندي اكتفا كنند. البته زندگي كارمندي مزايا و معايبي دارد. اينكه روحيات كسي ممكن است با اين زندگي همخواني داشته باشد. مثلاً آدم‌هايي كه دوست دارند يكسري كارهاي روتين را انجام دهند يا ريسك‌پذيري بالايي ندارند يا اهل بلندپروازي نيستند اما افرادي هم هستند كه نمي‌خواهند در قيود و چارچوب‌هاي بيروني قرار بگيرند. آدم‌هايي كه مي‌خواهند پروژه خود را پيش ببرند.  مقيسه در اين باره مي‌گويد: تفكري در كشور ما وجود دارد كه آدم‌ها دنبال يك ميز دولتي براي گرفتن حقوق باشند. اين تفكر امروز در دنيا يك تفكر منسوخ شده است. به اين موضوع فكر كنيد كه همه ما بخواهيم كارمندان دولت باشيم اين كار شدني نيست اما اكثر ما هنوز مي‌خواهيم در ادارات دولتي استخدام شويم چون شايد احساس امنيت بيشتري مي‌كنيم تا اينكه خودمان بخواهيم ايده‌اي را دنبال كنيم. البته خوشبختانه من امروز در ميان جوان‌ها مي‌بينم كه آنها اينطور فكر نمي‌كنند و اين جاي اميدواري دارد.
 
  رموز دنياي جذاب اما دشوار كارآفريني
مقيسه در ادامه به مهم‌ترين مؤلفه‌هاي كارآفريني هم اشاره مي‌كند: نكته مهم در اين باره اين است كه كسي ايده‌هايش را دست كم نگيرد. البته اين يك موضوع روانشناختي و جامعه‌شناختي است كه ما ايده‌هاي كارآفريني را كه به ذهنمان مي‌رسد، تحقير نكنيم. گاهي ممكن است يك فرد ايده خودش را تحقير نكند اما اين ايده از سوي اطرافيان يعني دوستان، همكاران، خانواده و جامعه تحقير شود و او نتواند آن ايده‌اش را محقق كند.
نكته بعد صبوري و پشتكار در دنبال كردن ايده‌هاست. مطمئناً بستر جامعه يك بستر هموار و بدون تنش و عاري از اصطكاك نيست. هميشه ممكن است ايده‌هاي شما دزديده شود يا ايده‌هاي شما آن مسيري كه به دنبالش بوديد را طي نكند يا شما نتوانيد نبض بازار را آن گونه كه واقع‌بينانه باشد در اختيار داشته باشيد. در واقع يك كارآفرين، اول از همه بايد آزمون و خطا را بپذيرد. كم پيش مي‌آيد كسي در همان تير اول درست به هدف بزند ما در واقع آرام آرام به آن دايره مركزي نزديك مي‌شويم بنابراين نبايد اين انتظار را داشته باشيم كه در همان تير اول درست به وسط خال بزنيم.
مطلب ديگر اين است كه كارآفرين‌هاي جوان به ويژه زنان و دختران كه احتمالاً ممكن است آسيب‌پذيري بيشتري داشته باشند به اين امر توجه كنند كه كارشان را بزرگ شروع نكنند. يعني حتماً اينطور نيست كه ما در گام اول كارگاه و دفتر بگيريم يا خودمان را زير بدهي و وام قرار دهيم و به اصطلاح خيلي شيك و چشم‌درآور شروع كنيم. اين كار جز اينكه ما را در آينده با مخاطرات زيادي مواجه كند عايدي ديگري نخواهد داشت. پس توصيه من به كساني كه ايده‌اي دارند و مي‌خواهند در حوزه كسب و كار اين ايده را عملي كنند، اين است كه حتماً  ازكوچك شروع كنند.
اين حرف‌هاي مقيسه تصويري را در ذهن من روشن مي‌كند، مثل يك گلوله برف كه وقتي روي غلتك رشد قرار مي‌گيرد تبديل مي‌شود به يك بهمن. كارآفرين‌هاي كوچك هم مي‌توانند مثل گلوله برف جلو بروند و به حجم خود بيفزايند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر