بیژن یانچشمه
رئيس كميته امداد با بيان اينكه ۱۰ تا ۱۲ ميليون نفر در فقر مطلق به سر ميبرند از افزايش آمار فقرا و شاخصههاي فقر در كشور خبر داد. اين در حالي است كه به دليل سياستهاي ناكارآمد دولت در حوزههاي اجتماعي و اقتصادي همچون تعطيلي كارخانهها و مراكز توليدي بيكاري افزايش يافته است كه به تبع اين نابسامانيها افزايش حاشيهنشيني، طلاق و اعتياد به فقر هم دامن زده است. بر اين اساس دولت به جاي كاهش فقر گام در مسير فقرزايي برداشته است.
متأسفانه در كشور به دليل سياستهاي ناكارآمد سليقهاي، ابتر و شعارگونه دولت، جمعيت زيرخط فقر در كشور در لايههاي اجتماعي و اقتصادي در حال افزايش است. درحال حاضر تبعات نادرست و بعضاً ناكارآمد سبب شده است تا يكچهارم جمعيت كشور به نوعي زيرخط فقر يا آسيبهاي فقر قرار بگيرند. لنگزدن چرخه اقتصاد با تصميمهاي سليقهاي از يكسو و افزايش تبعات آسيبهاي اجتماعي از سوي ديگر به افزايش فقر در كشور دامنزده است.
افزايش بيكاري ناشي از تعطيلات مراكز صنعتي و توليدي و نبود حمايتهاي دولتي كار را به جايي رسانده است كه جوانان ديگر حتي قادر نيستند خرج خود را تأمين كنند، چه رسد به ازدواج. خانوادهها هم كه به دليل رشد قيمتها و افزايش بهاي سرانههاي خدماتي ديگر نميتوانند چرخ خانواده را بگردانند. اين درحالي است كه در بسياري از خانوادهها بيش از يك نفر به كار مشغول است، اما باز هم هشتشان گرو ی نهشان است.
در حقيقت با افزايش بيكاري هم آسيبهاي اجتماعي افزايش يافته و هم جمعيت زير فقر كه قادر نيستند خرج و مايحتاج روزانه خود و خانواده را تأمين كنند در حال افزايش است. وجود زنان سرپرست خانواره و بدسرپرست و همچنين افزايش حاشيهنشيني به 12 تا 16 ميليون نفر مؤيد گسترش فقر در كشور تحت عناوين مختلف است.
۱۲ميليون نفر در فقر مطلق به سر ميبرند
متأسفانه در كشور به وضوح ميتوان دامنههاي گسترش فقر را ديد. افزايش تعداد افراد نيازمند كه به مراكز امدادي و خيريه پناه ميبرند نمونهاي از فقرزايي در كشور است؛ در اين زمينه رئيس كميته امداد گفت: هماكنون 5/1 دهك جامعه (۱۰ تا ۱۲ ميليون نفر) در فقر مطلق به سر ميبرند و اگر بخواهيم سطح رفاه مردم را بالا ببريم اين عدد خيلي بيشتر هم خواهد شد؛ حتي به ۱۶ يا ۲۰ ميليون نفر هم افزايش خواهد داشت. سيدپرويز فتاح گفت: تعيين تعريفي از فقر مطلق در كشور بسيار سخت شده است، چون اگر بخواهيم تعريف دقيقي ارائه كنيم همراه با بار سياسي خواهد بود. وزارت تعاون، كار، رفاه و امور اجتماعي بايد تعريف دقيقي از فقر مطلق ارائه كند و طبق قانون اساسي چتر حمايت خود را بر سر همه مردم كشور بگستراند.
وي با اشاره به اينكه اقشار مختلفي تحت حمايت اين نهاد قرار دارند، گفت: دانشآموزان مهمترين قشر تحتحمايت كميته امداد هستند؛ چراكه نميخواهيم فقر به فرزندان نيازمندان به ارث برسد.
3 ميليون مددجو تحت حمايتهاي كميته امداد
فتاح با بيان اينكه تمامي 3 ميليون مددجوي تحتحمايت كميته امداد از بيمه درمان، تكميلي و حوادث برخوردارند، افزود: سال گذشته ٤٠٠ ميليارد تومان براي درمان افراد تحت حمايت هزينه شد. اين در حاليست كه بيمه پايه كميته امداد هزينههاي درمان مددجويان را به صورت صددرصد تأمين ميكند. رئيس كميته امداد با اشاره به بودجه 6 هزار ميليارد توماني كميته امداد براي كمك به نيازمندان گفت: از اين رقم هزار و ٤٠٠ ميليارد تومان كمكهاي مردمي است كه در قالب ١٨ نوع خدمت براي حل مشكل نيازمندان هزينه ميشود.
لزوم اصلاح پرداخت يارانهها
فتاح با بيان اينكه نظام اسلامي ايران از بدو انقلاب اسلامي براي ريشهكني فقر تلاش كرده است، گفت: من هر هفته به نقاط دور دست كشور كه شايد كمتر مسئولي رفته باشد سفر ميكنم. روستاهاي كرمان، كهنوج و سيرجان را در هفته پيش بازديد كردهام. هرجا ميروم مردم برق، آب سالم و بهداشتي، تلفن و اداره پست دارند كه اين نشاندهنده اقدامات انقلاب اسلامي در چهار دهه گذشته است. وي بر لزوم اصلاح پرداخت يارانه تأكيد كرد و گفت: درست نيست يارانه به همه مردم پرداخت شود. البته دولتمردان نيز با اين موضوع موافق هستند. مسئله اين است چرا 40 هزار ميليارد تومان اعتبار يارانهها را هزينه ميكنيم. پيشنهاد ميدهم واريز يارانهها به كميته امداد واگذار شود تا يارانهها به درستي ميان نيازمندان توزيع شود. رئيس كميته امداد درباره اقدامات اين نهاد براي اشتغال مددجويان تحت حمايت هم گفت: براي اشتغال ابتدا بايد جامعه هدف به خوبي شناسايي شود. منظور از جامعه هدف محصلان، زنان سرپرست خانوار يا سالمندان نيست، چون اين افراد وظايف مهمتري برعهده دارند يا توانايي انجام كار ندارند. هماكنون 700هزار سالمند بالاي 65 سال تحت حمايت كميته امداد قرار دارد كه توانايي اشتغال را ندارند. تيم دولت فعلي كه پنجمين سال مديريتي خود را سپري ميكند، تاكنون نتوانسته است اقدام در خوري در مبارزه با فقر و كاهش فاصله طبقاتي انجام دهد. اين كمكاري باعث شده مؤلفههايي مانند تكديگري، زنان آسيبديده، طلاق و بيكاري در جامعه افزايش يابد.
سلامت اجتماعي كه كارشناسان از آن به عنوان يكي از شاخصههاي پيشرفت نام ميبرند، در چند سال اخير سير نزولي پيدا كرده و همه اين موارد در كنار هم منجر به فقرزايي در كشور شده است.