کد خبر: 871771
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۸
براي كنترل خود تمرين آرامش كنيم
چند وقت پيش در سايت‌هاي خبري در حال گشت‌زني بودم و خبرهاي مختلف را مي‌خواندم. در لابه‌لاي خبرهاي منتشر شده، خبر از محاكمه مردي كه زنش را به دليل حضور در شبكه‌هاي اجتماعي كشته بود، توجهم را جلب كرد. اين مرد در اعترافاتش گفته بود:«دوست نداشتم زنم در تلگرام و اينستاگرام باشد. يك مدتي به حرفم گوش داد و تلگرام را از گوشي همراه خود پاك كرد ولي بعد از چند وقت متوجه شدم كه نه تنها تلگرام را دوباره دانلود كرده كه اينستاگرام را هم در گوشي خود دارد.
   حسين گل‌محمدي
 
چند وقت پيش در سايت‌هاي خبري در حال گشت‌زني بودم و خبرهاي مختلف را مي‌خواندم. در لابه‌لاي خبرهاي منتشر شده، خبر از محاكمه مردي كه زنش را به دليل حضور در شبكه‌هاي اجتماعي كشته بود، توجهم را جلب كرد. اين مرد در اعترافاتش گفته بود:«دوست نداشتم زنم در تلگرام و اينستاگرام باشد. يك مدتي به حرفم گوش داد و تلگرام را از گوشي همراه خود پاك كرد ولي بعد از چند وقت متوجه شدم كه نه تنها تلگرام را دوباره دانلود كرده كه اينستاگرام را هم در گوشي خود دارد. وقتي مخالفت من را ديد، با هم دعوا كرديم و من آنقدر از دستش عصباني بودم كه با ضربات محكم به سرش او را كشتم.»
به اين ترتيب به همين راحتي عصباني شده و زن جوان خود را كشته است. در ادامه خبر، حرفي از ندامت و پشيماني اين شوهر عصباني نيامده بود. البته اگر هم پشيمان باشد، ديگر فايده‌اي ندارد زيرا او حالا يك قاتل است.
      
  خشم‌هايي كه به خشونت مي‌رسد
چند سالي است بسيار شاهد خشم و عصبانيت‌هايي هستيم كه به راحتي به خشونت تبديل شده است.از نزاع‌هاي خياباني بگيريد كه از يك درگيري‌ لفظي به يك قتل تبديل شده يا دعواهاي خانوادگي كه در نهايت به فجيع‌ترين قتل‌ها ختم شده است. تقريباً اكثر مردم معتقدند كه اين همه عصبانيت به دليل فشارهاي اقتصادي و اجتماعي است كه روان همه را پريشان كرده است. از شكاف طبقاتي حاكم بر جامعه گرفته تا تورم بالا و فشار اقتصادي كه به واقع همه را ناتوان ساخته است. فقط كافي است سري به آمارهاي منتشر شده از پزشكي قانوني بزنيم تا متوجه شويم كه چه تعداد از افراد به دليل ضرب و جرح به اين مراكز مراجعه كرده‌اند و چه تعداد از نزاع‌هاي خياباني و خانوادگي به كشته شدن يكي از طرفين دعوا يا همان قتل عمد تبديل شده است. اين آمارها نشان‌دهنده اين است كه جامعه ما و به عبارت بهتر بخشي از جامعه ما نياز به درمان دارد. از سويي درست است كه دولت و حاكميت سهم مهمي در بسامان كردن اوضاع اقتصادي و اجتماعي بر عهده دارد ولي درست نيست كه همه تقصيرها را به گردن دولت و مشكلات موجود در جامعه بيندازيم و مسئوليت‌هاي فردي خود را فراموش كنيم. هر يك از افراد جامعه در ايجاد امنيت اجتماعي جامعه خود در كنار مسئولان دولتي و حكومتي مسئول است و بايد در ايجاد آن كمك كند. همه عصباني مي‌شويم ولي شناخت دلايل ايجاد عصبانيت و راه‌هاي كنترل آن مهم‌تر از هر قدم ديگري است.
 
  خشم و برخي دلايل آن
خشم يك بيماري نيست، بلكه احساس و هيجان عادي انسان‌هاست، مانند غم و شادي، اضطراب، ترس و لذت. هر انساني در واكنش به بعضي شرايط دچار عصبانيت و خشم مي‌شود. پس، همه انسان‌ها عصباني مي‌شوند ولي هيچ كسي حق ندارد با ديگران با پرخاش و تندي برخورد كند. نكته ‌مهم ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه بين خشم و خشونت تفاوت مهمي وجود دارد. خشم يك احساس و خشونت يك عمل است، بنابراين بايد احساس خشم را پيش از آنكه به عمل خشونت تبديل شود كنترل و برطرف كنيم. خشم به دلايل مختلفي ايجاد مي‌شود و در افراد مختلف اين دلايل ممكن است متفاوت با ديگري باشد ولي عمدتاً مردم به چند دليل مهم عصباني مي‌شوند.
هنگامي كه فردي احساس مي‌كند از چيزي محروم يا در دستيابي به هدف ناكام شده است، معمولاً خشمگين و عصباني مي‌شود. خشم و عصبانيت مي‌تواند به دنبال افكار منفي ايجاد شود. گاهي افراد از يك اتفاق معمولي تفسيرهاي منفي مي‌كنند كه نتيجه آن عصبانيت است. والديني كه به صورت نامناسب خشم خود را تخليه مي‌كنند به طور غيرمستقيم اين روش را به فرزندان خود مي‌آموزند. استفاده از مواد مخدر روانگردان نيز يكي ديگر از دلايل عصبانيت و خشونت در جامعه است كه ذهن و روان افراد را تخريب كرده و قدرت تصميم ‌را از آنها مي‌گيرد و نتيجه خشونت اين افراد چيزي فراتر از يك فاجعه است. اما در جامعه امروزي عامل جديدي از عصبانيت مشاهده مي‌شود كه مي‌توان از آن به عنوان عامل« بي‌احساسي رواني»(apathy) نام برد. افرادي كه فاقد احساس صميمیت و عاطفه مثبت هستند، استعداد و آمادگي بيشتري براي دست زدن به كنش‌هاي خشونت‌آميز دارند. اين افراد به سبب ناتواني در ايجاد پيوندهاي دوستانه و صميمي با ديگران به درون خويش عقب‌نشيني مي‌كنند و به تدريج در شمار افراد اسكيزوئيد (گريزنده از روابط صميمي) جاي مي‌گيرند. اين افراد به سبب ناتواني در شكل‌دهي و استمرار پيوندهاي دوستي هر انتقادي را تهديد و تحقير معنا مي‌كنند و لاجرم به انتقادكننده مي‌تازند.
 
  خشم خود را كنترل كنيم
مسئولان و برنامه‌ريزان جامعه قطعاً مي‌توانند با عملكرد بهنجار، سالم، انطباقي و سازنده خود در كنترل خشم و خشونتي كه جامعه را بيمار كرده است نقش بسزا و كاهنده‌اي داشته باشند، اما اين كافي نيست و هر يك از ما بايد از خود شروع كنيم و خشم و عصبانيت خود را با آرامش تحت كنترل بگيريم. بهتر است در هنگام عصبانيت حمله نكنيم، توهين و اهانت نكنيم، تهديد نكنيم، اغراق در موضوعات نكنيم، صداي خود را بالا نبريم، مسائل و موضوعات قديمي را به ميان نياوريم ، حق را كامل به خود ندهيم و افكار منفي خود را كنار بگذاريم. در هنگام مشاجره بهتر است محل دعوا را ترك كنيم. حواس خود را از موضوع مشاجره پرت كنيم. نفس عميق بكشيم. به هر روشي كه ما را آرام مي‌كند مثل شمارش از يك تا صد، ذكر نام خدا، قدم زدن و ... خود را آرام كنيم. فعاليت‌هاي مفيدي را كه عصبانيت را در وجود ما كمرنگ مي‌كند،ْ روزمره انجام دهيم تا به تدريج اين خشم از وجود ما رفع شود. فعاليت‌هايي مثل ورزش خاصي را كه به آن علاقه‌منديم، انجام دهيم يا همين نرمش صبحگاهي، خود بهترين روش براي آرامش ماست. خود را به كارهاي هنري مشغول كنيم. با افرادي كه حال ما را خوش مي‌كنند معاشرت كنيم. با آنها درددل كنيم. به موضوعاتي كه ما را ناراحت و عصباني مي‌كند، فكر نكنيم. به خود دلداري بدهيم كه دنيا به آخر نرسيده و اتفاق مهمي نيفتاده است. در صورتي كه نمي‌توانيد به تنهايي بر مشكل خود غلبه كنيد حتماً از كمك‌هاي مشاوره و تخصصي استفاده كنيد. خشم و عصبانيت همانطور كه اثرات منفي بيروني دارد تأثيرات به مراتب مخرب‌تري روي جسم شما دارد، پس مراقب قلب و روح خود باشيد، شما فقط به خودتان تعلق نداريد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر