جعفر تكبيري
اين روزها سرتيتر بسياري از اخبار رسانهها به ويژه در كشورهاي اسلامي به فجايع ميانمار و آنچه بر مسلمانان روهينگيا ميگذرد، اختصاص دارد. اين موج اطلاع رساني در داخل كشور نيز با شيب تندي ادامه دارد و توجه افكار عمومي را به سمت فجايع روي داده در ميانمار سوق ميدهد. اما واقعيت آن است كه به رغم جريحهدار شدن افكار عمومي به خاطر شرايط وحشتناك انساني در ميانمار، دولت و ساير اركان مؤثر در كشور، در عرصه اقدام عملي براي توقف اين وقايع اقدام اساسي نکردهاند؛ اتفاقي كه اين سؤال را نزد افكار عمومي كشور به وجود ميآورد كه چرا جمهوري اسلامي به عنوان يكي از بزرگترين و قدرتمندترين كشورهاي مسلمان، هنوز حرکتی اساسي براي توقف اين جنايات نكرده است؟
اين سؤال در حالي افكار عمومي را به خود مشغول ساخته كه خبرها از سفر امينه اردوغان همسر رئيسجمهور تركيه و داوود چاووش اوغلو وزير خارجه اين كشور به بنگلادش و بازديد از مسلمانان روهينگيا كه به اين كشور پناهنده شدهاند، حكايت دارد.
تحليل يك سفر
حال سؤال اصلي اين است كه چرا به رغم حضور وزير خارجه تركيه در اين سفر، محوريت سفر بر دوش همسر رئيسجمهور تركيه بوده است؟ براي پاسخ به اين سؤال ابتدا بايد بر اين نكته تأييد كرد كه بر اساس عرف بينالمللي همواره همسران رؤساي جمهور و مقام اول هر كشور، در امور خيريه و انساندوستانه فعال هستند و وظيفه تصويرسازي انساندوستانه به نفع كشور خود را بر عهده دارند. اين موضوع در خصوص همسر رئيسجمهور تركيه نيز صادق است.
در همين حال بايد گفت كه جداي از تصويرسازي انساندوستانه كه امينه اردوغان از عهده آن برآمده است، نكته مهم ديگر تثبيت پرچمداري تركيه بر جامعه بزرگ مسلمانان جهان است؛ جامعهاي كه كشورهاي قدرتمندي همچون ايران، عربستان، عراق، قطر، امارات و دهها كشور ديگر عضو آن هستند اما اين تركيه است كه با ترتيب دادن اين سفر و رسانهاي كردن آن، اين پيغام مهم را به جامعه اسلامي مخابره ميكند كه «دلسوزترين عضو خانواده» تركيه است؛ اتفاقي كه شايد در آينده بتواند زمينهساز تقويت لابي تركيه نزد كشورهاي اسلامي و مسلمانان شود.
اين در حالي است كه نگاهي به واقعيت و بطن اين سفر نشان ميدهد حضور امينه اردوغان در بنگلادش، هيچ دردي از مسلمانان آن كشور درمان نميكند و فقط يك پز تبليغاتي به نفع تركيه است اما توانسته بعد ديپلماسي عمومي تركيه را تقويت كند.
چه خبر از ايران؟
اما همزمان با اين رويدادها كه تركيه پرچمداري آن را به عهده دارد، ايران نيز دست به اقدامات مهمي زده كه اگرچه اساسيتر از اقدام تركيه است و ميتواند كمك بيشتري به مسلمانان ميانمار كند اما در پشت اخبار اين سفر قرار گرفته و نتوانسته بعد برجستگي را به كشورمان بدهد و علاوه بر اين به دليل ضعف رسانهاي موجود در كشور، از عرصه رسانهاي در اين حوزه عقب ماندهايم.
بر اين اساس محمدجواد ظريف وزير امورخارجه كشورمان در نامهاي به آنتونيو گوترش دبير كل سازمان ملل خواست «براي پاسخ به نگرانيهاي بينالمللي درباره وضعيت وخيم در ميانمار» اين سازمان به سرعت وارد عمل شود و اقدامات لازم را انجام دهد. اين دومين نامه ظريف به دبيركل سازمان ملل در واكنش به خشونتهاي اعمال شده عليه مسلمانان روهينگيايي ميانمار است؛ اتفاقي كه باعث واكنش گوترش نيز شد و وي اقدامات در ميانمار را فاجعه انساني دانست.
ايران چه بايد بكند؟
حال واقعيت آن است كه تمامي اين اقدامات، چه ساختاري باشد و چه تظاهر رسانهاي، نكته مهمش تلاش براي توقف كشتار مسلمان در ميانمار و كاستن از آلام و دردهاي آنان است، از اين رو دو پيشنهاد اساسي كه ميتواند به روند توقف كشتار مسلمان كمك كند و بعد رهبري ايران بر جامعه اسلامي را برجسته سازد، از اين قرار است: نخست تلاش جمهوري اسلامي ايران براي برگزاري نشست اضطراري سازمان كنفرانس اسلامي.
واقعيت آن است كه سازمان كنفرانس اسلامي با داشتن 57 عضو در چهار قاره جهان، دومين سازمان بزرگ بينالمللي پس از سازمان ملل است.
سازمان كنفرانس اسلامي توان بالايي از نظر اقتصادي و سياسي دارد و تشكيل نشست اضطراري اين سازمان به درخواست ايران، ميتواند توان اين 57 عضو را براي توقف كامل خشونتها در ميانمار بسيج كند. علاوه بر اين، اين امكان نيز وجود دارد كه با بهرهگيري از توان اقتصادي سازمان، كمكهاي انساندوستانه را در قالبي منظم در اختيار آوارگان و ساير مسلمان رنجديده ميانمار قرار دهد.
دوم تقاضاي جمهوري اسلامي ايران براي برگزاري نشست اضطراري سازمان ملل و ارائه قطعنامه در خصوص توقف جنايتها در ميانمار است.
بر اين اساس، جمهوري اسلامي بايد به پشتوانه سازمان كنفرانس اسلامي و همچنين جنبش عدمتعهد، سازمان ملل را وادار به توقف درگيريها در ميانمار كند و در اين حوزه قطعنامهاي را نيز تقديم نشست عمومي سازمان ملل كند.
در مجموع بايد به اين نكته اشاره كرد كه جمهوري اسلامي ايران كه يكي از اهداف اصلي انقلاب خود را كمك به مردم مظلوم دنيا به ويژه مسلمانان معرفي كرده و همچنين داعيهدار پرچمداري جهان اسلام است، بايد همواره همه ابزارهاي خود را براي توسعه اين اهداف به كار ببندد و در اين مسير بر حوزه رسانه و ديپلماسي عمومي تأكيد كند.