کد خبر: 869203
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۷
گونه‌شناسي روابط اداري از منظر جامعه‌شناختي
امروزه از مهم‌ترين مصاديق عيني توسعه‌يافتگي در هر كشوري كيفيت و كارايي سازمان‌هاي آن است. سازمان‌هايي كه بتوانند در جامعه كاركرد خودشان را به خوبي ايفا و نيازهاي مادي و معنوي جامعه را به خوبي برآورده كنند.
   سيد مصطفي رنجبر*

امروزه از مهم‌ترين مصاديق عيني توسعه‌يافتگي در هر كشوري كيفيت و كارايي سازمان‌هاي آن است. سازمان‌هايي كه بتوانند در جامعه كاركرد خودشان را به خوبي ايفا و نيازهاي مادي و معنوي جامعه را به خوبي برآورده كنند.
يكي از مصاديق عيني اين موضوع سرعت و كيفيت رسيدگي به مشكلات و مسائل ارباب رجوع توسط اين سازمان‌هاست. در جوامعي مانند ايران به دليل برخي نارسايي‌هاي فرهنگي و اجتماعي در ارتباط با مشاغل، ميزان رضايت شغلي و در نتيجه وجدان كاري با چالش روبه‌رو شده است.  اگر تكريم ارباب رجوع را به عنوان بخشي از اخلاق و فرهنگ كار در نظام اجتماعي و روابط اجتماعي قلمداد كنيم در اينجا تحليل اجتماعي اين موضوع اهميت پيدا مي‌كند كه در سطوح خرد و كلان قابل بررسي است. آنچه در ادامه مي‌آيد به تعبير فانتزي روايت «جنگ» و «صلح» كارمند و ارباب رجوع در ادارات و سازمان ها، از منظر جامعه‌شناختي است.

    اهميت جهت‌گيري رفتاري در روابط اجتماعي
در سطحي كلان چگونگي تعامل كارمندان و به طور كلي سازمان‌ها را با ارباب رجوع مي‌توان با نظريه جهت‌گيري رفتاري در روابط اجتماعي به عنوان يك پديده اجتماعي اين‌چنين تبيين كرد كه آيا جهت‌گيري رفتاري در روابط اجتماعي به سمت كمك متقابل و تعامل اظهاري يا به سمت دشمني‌ها و جنگ‌ها (تضادها) مي‌رود؟
به عبارت ديگر تعامل اجتماعي و جهت‌گيري رفتاري را مي‌توان در دو بعد بررسي كرد. در بعد ابزاري تعامل، كارمندان و مردم، روابط نامتقارن سرد و مبتني بر زور و پرخاشگري، حسابگري و غيرعاطفي است.  در اين نوع از تعامل، دستور و تنبيه و كالا مبادله مي‌شود. در بعد اظهاري تعامل كارمندان و مردم، ضمن تبادل اطلاعات، تفاهم، تعهد، تكليف و عاطفه روابط متقارن گرم از نوعي دوستي، صميميت و اعتماد حاكم است و پيامد اين نوع از تعامل، دگرخواهي و روابط گفتماني به عنوان يكي از پايدارترين روابط اجتماعي ميان مردم و كارمندان سازمان‌هاست.
 
   روابط عمودي، روابط افقي
در تبيين جهت‌گيري رفتاري كارمندان در هر يك از سازمان‌هاي دولتي و خصوصي در تعامل با مردم لازم است به ساخت روابط اجتماعي توجه كرد و تحليل ساخت روابط اجتماعي در اين جا از اهميت اساسي برخوردار است،چراكه بسياري از مسائل جامعه ما از ساخت روابط اجتماعي نشئت مي‌گيرد.
اگر در جايي اين ساخت عمودي باشد، كساني كه در بالا هستند، احساس برتري و غرور خواهند كرد و تمايل دارند به ديگران دستور دهند و ديگران نيز از دستوراتشان اطاعت كنند و در جايي كه برخلاف عادتشان با عدم پيروي از دستور مواجه شوند، سخت بر آشفته مي‌شوند. در مقابل، افرادي كه در پايين قرار دارند، احساس حقارت و شكست مي‌كنند.
در نتيجه ساخت روابط اجتماعي عمودي، زير دستان، در ظاهر بله قربان مي‌گويند اما در باطن اينچنين نخواهند بود. در اين نوع ساخت آن نوع انعطاف سازماني كه لازم است در تعامل با مردم وجود داشته باشد نخواهد بود و نارضايتي، بدبيني و بي‌اعتمادي در روابط اجتماعي ريشه پيدا مي‌كند.
در مقابل، در روابط اجتماعي كه ساخت آن بيشتر از نوع افقي است، افراد يك گروه يا جامعه به يكديگر علاقه قلبي و الفت پيدا مي‌كنند و بدون چشمداشتي مادي، با جان و دل در جهت رسيدن به هدف جامعه و گروه مي‌كوشند.  در يك جامعه ايده‌آل ساخت روابط اجتماعي بيشتر از نوع افقي است. اين نوع ساخت را در دوران جنگ هشت سال دفاع مقدس داشتيم كه بين فرماندهان و سربازان الفت و برادري حاكم بود،اما با وارد شدن ارزش‌هاي مادي از جمله پول، مقام و درجه به جامعه ايران و درجه‌بندي شدن مردم با ارزش‌هاي مادي احساس محروميت نسبي در بين شاغلان و كارمندان، فردگرايي و جست وجوي نفع فردي، خودخواهي و ژست گرفتن‌ها، به جاي روحيه ايثار و فداكاري براي جمع جايگزين شد.
بنابراين اگر بخواهيم جامعه‌اي داشته باشيم كه در آن حقوق انساني مورد تكريم واقع شود لازم است به لحاظ ساخت روابط اجتماعي از حالت عمودي به حالتي افقي پيش برويم و اين ميسر نمي‌شود مگر از طريق تغيير فرهنگ و باورهاي نسل جديد. از طريق نوعي نظام آموزش و پرورش لازم است به كودكانمان ياد دهيم براي تمامي مشاغل كه جامعه بدان نيازمند است ارزش قائل شوند، از يك سرايدار مدرسه گرفته تا شغل يك چوپان كه حيات اقتصادي و اجتماعي بسياري از روستاهاي اين مملكت بدان وابسته است.
اما متأسفانه در وضعيت كنوني وقتي از كودكان پرسيده مي‌شود در آينده مي‌خواهي چه كاره شوي اكثراً سه الي چهار شغل را مي‌گويند يا مي‌خواهند خلبان شوند يا مي‌خواهند دكتر يا پزشك شوند يا مهندس، در حالي كه براي ساير مشاغل كه حيات اقتصادي و اجتماعي جامعه بدان‌ها وابسته است كمترين جايگاه اجتماعي قائل نيستيم.
اين ذهنيت و فرهنگ محدود نسبت به مشاغل باعث مي‌شود كه صاحبان اكثر مشاغل به لحاظ منزلت و شأن اجتماعي احساس حقارت كنند.   اينجاست كه نارضايتي شغلي شكل مي‌گيرد و نارضايتي شغلي نيز باعث مي‌شود كيفيت نيروي انساني در جامعه ايران تنزل پيدا كرده و يك كارمند ساده كه نسبت به درآمد و شغل خود در مقايسه با مديران و ساير مشاغل دست بالا احساس نارضايتي مي‌كند در تعامل با مردم و ارباب رجوع كم رمق و با حالتي سست رفتار كرده و كاري كه يك روزه انجام شود را يك هفته طول بدهد و ارباب رجوع را سر بدواند.
 
*كارشناس ارشد جامعه‌شناسي

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۷
0
0
آفرين جناب رنجبر
گفته هاي جنابعالي نشان از بالا بودن سطح معلومات و مطالعه جنابعالي دارد . فقط نكته اي جهت تكميل مطالب مفيد شما .
ايكاش جامعه شناسان كشور كه با مهم ترين بخش علم جامعه شناسي يعني مهندسي جامعه social engineering آشنايي كامل داشته و كار بلدند . در واقع داراي know how ميباشند و موضوع مهندسي جامعه را عملا ميدانند . به عنوان مشاورين مديران مسؤول درجه يك كشور در كنار آنها قرار ميگرفتند تا عملا ارتقاء سطح سرويس دهي و خدمات به أرباب رجوع در كشور ايجاد ميشد .
ببينيد . مثالي ساده مقصود را بيشتر آشكار ميكند .
در ورزش فوتبال از باب مثال . هر باشگاه فوتبال يك مدير يا رييس باشگاه دارد كه اگر چه ممكن است خودش اطلاعات مفيدي در مورد فوتبال به طور كلي داشته باشد . . اما جهت آموزش و ارتقاء كيفيت بازي بازيكنان باشگاه هاي فوتبال شخص متخصصي را به عنوان مربي فوتبال استخدام ميكنند كه عملا دانش و سابقه ارتقاء كيفي و كمي تيم هاي فوتبال را دارد . فوت و فن اصلي و فني فوتبال را ميداند و در اين مورد تخصص علمي و عملي و سابقه كاري عملي اثبات شده دارد .
اوست كه كار بلد است . خلاصه از نظر علمي و عملي به قول معروف " فوت زرگري فوتبال " در زمينه روش هاي ارتقاء سطح كيفي و كمي بازيكنان فوتبال را ميداند . حاذق و خبره است . اوست كه در اين زمينه عملا كار بلد است . اوست كه عملا داراي know how ميباشد .
داود سجادی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۷
0
0
سازمان ها باید برای پاسخگویی به نیازهای افراد جامعه یا نیازهای سازمانهای دیگر ایجاد گردنند.سازمانها مانند سایر موجودات زنده دارای چرخه حیات هستند(تولد-کودکی-جوانی-میانسالی-پیری-مرگ) این موضوع در مبحث رفتارشناسی سازمانی در علوم مدیریت جای دارد. سازمانهای اداری ایران اکثرا در دوران پیری و مرگ قرار دارند. بهمین علت نه تنها قادر به پاسخگویی به نیازهای نیستند و باعث ایجاد نارضایتی اربابرجوع میگردنند بلکه قادر به پاسخگویی به نیازهای کارکنان خویش هم نیستند و باعث ایجاد نارضایتی کارکنان خویش هم میگردنند.اصلاح نظام اداری از اصول نظریه اقتصاد مقاومتی است.بعبارت دیگر تا نظام اداری کشور اصلاح نگردد ،هیچ دولتی قادر به اجرای هیچ استراتژی نخواهد شد ودستیابی به چشم اندازد افق 1404 نا ممکن خواهد بود. نظریه اقتصاد مقاومتی، در اولین کنفرانس بین المللی مدیریت و اقتصاد مقاومتی بشماره IC 2016-043 70693 بتصویب کمیته داوران ودبیر علمی کنفرانس اقای پرفسور سید مهدی الوانی رسیده است.برای مطالعه بیشتر: http://resistiveeconomic7.blogfa.com
پاسخ ها
داود سجادی
| Iran, Islamic Republic of
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۷
باید در نهاد ریاست جمهوری یک معاونت استراتژی ایجاد گردد که در بر گیرنده سازمان برنامه و سازمان امور استخدامی و معاونت منابع انسانی و مرکز امار و مدیریت تفکر استراتژیک باشد و سازمان ها را در مرحله جوانی ومیانسالی حفظ نماید تا وارد مرحله پیری و مرگ نگردنند.
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۶:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۸
0
0
با پوزش از جناب داود سجادي
آدم ياد كمدي هاي مهران مديري مي افته .
براي رفع برو كراسي موجود بايد چند سازمان ديگه بروكراتيك ديگه درست كرد كه برن جلسه بگذار ند تا معلوم بشه چند تا سازمان ديگه احتياج هست كه موضوع
" ًجنك و صلح كارمند و أرباب رجوع " را حل كنند ؟
اتفاقا ريشه موضوع
" جنگ و صلح كارمند و أرباب رجوع. "
همينه .
" بروكراسي بيش از حد در نظام مديريتي "
از قضا . همه كشور هاي داراي سيستم مديريتي بروكراتيك كه سالها در جهان مرسوم بودهاز نظر مديريتي كم و بيش شبيه هم اند .
از كشور هاي منطقه تا هند و پاكستان و تركيه تا كشور هاي عربي . از كشور هاي آمريكاي لاتين تا كشور هاي افريقايي تا روسيه و گرجستان و آذربايجان و كشور ها منطقه قفقاز ووو .
در نظام مديريتي همه اين كشور ها چه در سطح دولتي يا خصوصي بزرگترين ضعف مديريتي . وجود بروكراسيه .
بروكراسي . كاغذ بازي . تشكيل پرونده جهت تشكيل پرونده .
در اينگونه سيستم هاي مديريتي همه رييس اند . همه متخصص اند و همه قانون دانند . همه . همه .
هيچ كس كارمند يا كارگر يا مستخدم نيست . همه مدير اند و رييس .
از كارمند جزئي و خرد گرفته تا رييس دفتر يا رييس بخش يا رييس اداره يا رييس سازمان يا وزير وزارت خانه و و و .
همه از خرد و كلان صاحب امضاء و راي اند . مانند يك شير آب در يك شاه راه بزرگ اند . هر وقت اراده كنند و تصميم بگيرند . ميتوانند شير آب را ببندند و تمام شريان آب در سيستم قطع ميشه .
أرباب رجوع بيچاره هم دستش به هيچ جا بند نيست . تازه اگه شكوه يا شكايتي هم داره بايد بره به يك سازمان بروكراتيك ديگه شكايت كنه .
خلاصه اين چرخه معيوب تا ابد آدامه داره .
آنچه بايد اصلاح و قطع بشه اتفاقا همينه .
بروكراسي برود .
بجاش چي بياد ؟
پروتكل . Instructions
مثلا . اگر الف . بعد . د .
If A Then D
اين اتفاق توي كشورهاي پيش رفته جهان امروز افتاده و پروتكل ها جاي بروكراسي را گرفته اند . جنگ كارمند و أرباب رجوع هم به موضوعي در تاريخ مديريتي تبديل شده . احترام و اعتماد خاصي بخصوص بين أرباب رجوع و كارمند برقراره كه واقعا ديدني و مثال زدني ايه .
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر