زهرا هنربخش*
در يك تعريف مجموعهاي از قواعد حاكم بر روابط اشخاص در جامعه شهري را حقوق شهروندي ميگويند كه حق ذاتي و فطري همه انسانها بوده و غير قابل انتقال و صرف نظر ميباشد. از سويي ميتوان گفت حقوق شهروندي آن بخش از حقوق اساسي است كه در قانون اساسي هر كشوري شكل ملي به خود ميگيرد و فقط شامل حال شهروندان همان كشور ميشود.
حقوق از نظر لغوي جمع حق است و آن اختيارات، تواناييها و قابليتهايي است كه به موجب قانون، شرع، عرف و قراردادي براي افراد لحاظ شده است و در اصطلاح اصول، قواعد و مقرراتي است كه روابط انسانها را با هم در حقوق خصوصي تنظيم ميكند.
شهروند صرفاً كسي نيست كه در شهر زندگي ميكند هرچند در لغت اين معنا از آن ادراك ميشود. ميتوان حقوق شهروندي را به نوعي حقوق انساني شناخت و شهروند را به تك تك افرادي كه در يك جامعه يا كشور زندگي ميكنند، اطلاق كرد. شهروندي وصفي است عادلانه براي تمام افراد و آحاد يك ملت كه در آن همه از حقوق و وظايف يكسان در مقابل يكديگر برخوردارند. حقوق مدني و سياسي، حقوق اقتصادي، اجتماعي و... از جمله حقوق شهروندي است.
حفظ كرامت انساني از جمله مصاديق حقوق شهروندي است كه در دين و مذهب ما جايگاه ويژهاي دارد و در حقوق جزا نيز نمود پيدا ميكند، در واقع مبناي مجرم دانستن يا ندانستن انسانها، نوع و ميزان مجازاتها در قبال ارتكاب جرائم نسبت به افراد اعمال ميشود. بر اساس اصل سي و هفتم قانون اساسي جمهوري اسلامي، هيچ كس از نظر قانون مجرم نيست مگر اينكه جرم او در دادگاه صالح اثبات شود.
حقوق مردم بر يكديگر يكطرفه نيست بلكه هركس هر اندازه كه از اجتماع و افراد طلبكار است و افراد را در برابر خود موظف ميداند، به همان نسبت نيز مديون اجتماع است.
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند: «از رحمت الهي محروم است كسي كه سنگينياش بر دوش ديگران باشد.»
در تمامي جوامع بشري خلق نيكو، گشادهرويي، صبر و بردباري، مدارا كردن با همنوعان، تواضع، از خودگذشتگي و... صفاتي پسنديده و مورد قبول هستند و در مقابل نيز صفاتي نظير دروغ، خيانت، تضييع حقوق ديگران، بداخلاقي، تكبر و... از جمله رذايل اخلاقي ميباشند. دين اسلام از آغاز تا كنون همه انسانها را به نيكي و آزادگي و حسن معاشرت با ديگران دعوت نموده و همواره مردم را به صفات پسنديده و فضايل اخلاقي رهنمون ميكند.
همه انسانها با هر مقام و منصبي در مقابل يكديگر از حقوقي برخوردار ميباشند كه رعايت آن وظيفه عيني و ديني شهروندان است. رعايت حقوق افراد در همسايگي، محل كار، روابط دوستانه و غيره از جمله احكام و قوانين اجتماعي است كه بايد همانند احكام فردي مورد توجه قرار گيرد.
حقوق شهروندي داراي اصول و شرايطي است كه همه انسانهاي مسلمان در جهت پايمال نكردن حقوق مردم و احترام به آن و همچنين احساس مسئوليت نسبت به رفتار خود با همنوعان و داشتن زندگي سالم و مسالمتآميز در كنار ديگر افراد جامعه ملزم به رعايت آن هستند. رعايت حقوق شهروندي منوط است به شناسايي اين حقوق در جامعه، چگونگي عمل به آنها و نحوه تضمين اجرايي آنها و در اين صورت است كه رعايت حقوق شهروندي عاملي در جهت فراهمسازي زمينه رشد شخصيت فردي و اجتماعي خواهد بود.
داشتن رفتاري نيك و پسنديده و احترام به حقوق افراد باعث تقويت روحيه همدلي، عامل پيشرفت جوامع بشري، كاهش ميزان جرائم و گسترش عدالت در جامعه ميشود.
اجراي عدالت كيفري نيز در راستاي حمايت از حقوق شهروندان صورت ميگيرد تا جايي كه دست متجاوزان و متعديان به حقوق افراد كوتاه شده و ارتكاب جرائم و رفتارهاي ضد اجتماعي و مغاير با اخلاق شهروندي كاهش يابد.
آيه شريفه «و لقد كرمنا بني آدم... و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا» دلالت بر كرامت و ارزش والاي انسان ميكند و اقتضا دارد رفتارهاي مغاير با كرامت انساني از جمله تحقير، توهين، هتك حرمت، خيانت و... بر شهروندان تحميل نشود. با توجه به اصولي از قانون اساسي همه افراد در حقوقي نظير امنيت عمومي، حيثيت، جان، مال، شغل، مسكن و مواردي از اين قبيل با هم برابر ميباشند.
در حمايت از حقوق و كرامت انساني شهروندان در قانون مجازات اسلامي ضمانت اجراي كيفري پيشبيني شده است. بدون شك اكثر مردم جامعه از حقوق متقابل شهروندي بياطلاعند و به آن اهميتي نميدهند، در حالي كه معاشرت ما انسانها و نوع برخورد و رفتارمان جامعهساز ميباشد. دور شدن از آداب اسلامي و انساني ميتواند اثرات منفي و زيانبار بسياري داشته باشد و همچنين سبب عوامل وقوع جرائم عليه اشخاص و اجتماع را شود. با توجه به اينكه هر كس خود را بسازد، جامعه را ساخته است پس ميتوان گفت تلاش در جهت خودسازي، حفظ حقوق ديگران و رعايت حقوق متقابل فردي و اجتماعي بين افراد سبب پيشرفت و ارتقاي جامعه در سطوح مختلف ميشود.
درست زندگي كردن و نوعدوستي در اجتماع، احترام، گذشت، صبر و بردباري، متانت رفتار، ياري رساندن به اشخاص، درك متقابل و عشق ورزيدن به همنوعان ميتواند زمينهساز رشد و بالندگي در جهت احترام به حقوق يكديگر و داشتن شهري خوب با مردمي فهيم و مهربان باشد و در مقابل نيز قهر و كينهورزي، زير پا گذاشتن حريم افراد، خشم و غضب، عداوت و موارد مشابه از جمله عواملي است كه جامعه را به سوي نيستي و هرج و مرج ميكشاند.
همه ما بارها شاهد انجام كارهايي خلاف اخلاق عمومي و انساني از ديگران بودهايم كه بر خلاف ظاهرشان، شايسته و مطلوب به نظر نميرسد. افرادي كه براي رسيدن به خواستههاي خود حقوق ديگران را ناديده گرفته و زير پا ميگذارند، مانند رعايت نكردن صفها، پارك كردن خودرو در مقابل پاركينگها و...
بيتوجهي به قواعد، مقررات و قوانين باعث برهم خوردن نظم اجتماع و تنش در روابط بين افراد و رعايت نكردن حقوق شهروندي سبب بينظمي و هرج و مرج ميشود كه آسيبهاي اجتماعي را براي تمامي افراد جامعه در پي دارد.
فراموش نكنيم رعايت حقوق شهروندي و احترام به شخصيت و حقوق انسانها مستلزم ايفاي مطلوب و متناسب نقشهاي مختلف در بين اعضاي جامعه است. خداوند در آيه 10 سوره مباركه حجرات ميفرمايد: «انما المومنون اخوه فاصلحوا بين اخويكم»: «در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد». بنابراين نه تنها مؤمنان برادر يكديگر شمرده شدهاند، بلكه ايجاد صلح و آشتي هم از وظايف همه شهروندان است.
*كارشناس ارشد حقوق