بهزاد گراوند
«سعودي، جيش‌الاسلام، جيش‌الحر و گروه‌هاي ديگر را عليه ما ساخت، اما ايران منشأ ثبات سوريه شد. ما با مذهب جلوي جنگ مذهبي آنها را گرفتيم نه با قدرت نظامي. امروز جمهوري اسلامي در منطقه از يک قدرت فائقه حقيقي و غيرقابل خدشه بهره‌مند است» اين اظهارات سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس است که روز يک‌شنبه به مناسبت روز جهاني مسجد بيان شد. به سختي مي‌توان اين ادعا را به چالش کشيد؛ دولت‌هاي غربي به رهبري امريکا و همچنين منطقه از جمله عربستان سرمايه‌گذاري گسترده مالي، نظامي، سياسي و رسانه‌اي براي ساقط کردن دولت سوريه انجام دادند و هزاران تروريست سلفي را از سرتاسر جهان به اين کشور اعزام کردند تا دمشق را از طريق خون به کنترل خود درآورند و همه مي‌دانند اگر چابکي و هوشياري فرماندهان ايراني نبود، دمشق، بغداد و حتي بيروت نيز به سلطه تروريست‌هاي تکفيري درآمده بود.
استراتژي‌اي که ايران براي مقابله با پديده شوم تکفيري به کار گرفت، همانطور که قاسم سليماني اعلام کرد مذهب بود نه قدرت نظامي. ايراني‌ها با حمايت، سازماندهي، آموزش و فرماندهي نيروهاي محلي در سرتاسر عراق و سوريه شبکه‌هايي از نيروهاي قدرتمند مردمي ايجاد کرده‌اند. اين شبکه‌هاي محلي در سوريه در قالب نيروهاي دفاع وطني يا در عراق در قالب حشدالشعبي هم‌اکنون نقش پيشرو و مؤثري در شکست تروريست‌هاي داعش دارند. در واقع اين نيروهاي مردمي هستند که از ديالي واقع در نزديکي مرزهاي غربي ايران گرفته تا لاذقيه در سواحل مديترانه سرنوشت خود را به دست گرفته‌اند و اساسي‌ترين عامل ايجاد ثبات و امنيت هستند. ارتباط نزديک و تنگاتنگ اين شبکه‌هاي مردمي با تهران فرصت تاريخي براي ايران در منطقه فراهم آورده تا به عنوان قدرت فائقه عمل کند و قدرت نفوذ امريکايي‌ها را در شمال خاورميانه به حداقل برساند. کاهش قدرت امريکا حداقل در شمال خاورميانه نقطه عطفي در تاريخ منطقه خواهد بود و خبر از شروع نظم جديد امنيتي مي‌دهد که رهبري آن در دست ايراني‌ها قرار دارد.
رسانه‌ها و مقامات غربي و منطقه‌اي همواره تلاش کرده‌اند اين نظم جديد را شيعه‌گرا نشان دهند و همواره از هلال شيعي يا امپراطوري شيعي حرف مي‌زنند تا به اختلافات فرقه‌اي و مذهبي دامن بزنند. اين ادعاي غربي‌ها در حالي است که شبکه‌هاي مردمي که از غرب افغانستان تا سواحل مديترانه با ايران ارتباط نزديک دارند هويت‌هاي مختلفي را اعم از سني، ايزدي، ارمني، مسيحي، ترکمن، دروزي و شيعي شامل مي‌شوند. همانطور که فرمانده سپاه قدس تأکيد کردند: ما به‌خاطر منافع شيعي به فلسطين کمک نمي‌کنيم، بلکه اصلاً اگر کسي اظهار شيعي کند، با او کار نمي‌کنيم چون 99/99 درصد فلسطين اهل تسنن هستند و ما از آنها دفاع مي‌کنيم.»
امريکايي‌ها مي‌توانند اسم اين پديده را هرچه مي‌خواهند بنامند، اما آنچه مشخص است اينكه اين نظم جديد امنيتي که در حال شکل‌گيري است اجازه نخواهد داد واشنگتن به راحتي در امور داخلي منطقه دخالت کند. نگراني از تضعيف قدرت امريکا در منطقه باعث مي‌شود تا هنري کيسينجر، وزير خارجه سابق و استراتژيست معروف اين کشور به مقامات واشنگتن توصيه کند داعش را شکست ندهند، چراکه شکست اين گروه به معناي پيروزي ايران است. دولتمردان امريکايي چه بخواهند و چه نخواهند داعش به دست مردمان منطقه از بين خواهد رفت و برخلاف خواست امريکايي‌ها، مردمان منطقه پاسخ اعتماد خود به ايران را گرفته‌اند و مي‌دانند با کمک ايراني‌ها مي‌توانند امنيت و ثبات خود را تأمين و حفظ کنند.
سلام مطلب جالبی بود...که در تایید سخنان سردار سلیمانی نوشته شده است..به نظرم اشتباه است اگر قدرت ایران را ناشی از مذهب شیعه بدانیم وقتی به سنی ها هم چون شیعه کمک میکنیم 
