به گزارش خبرنگار ما، دهم مردادماه بود كه زني وارد كلانتري 118 ستارخان شد و به مأموران خبر داد كه زن و مردي سارق، دستبند طلايش را سرقت كردهاند. او توضيح داد: لحظاتي قبل وقتي از ماشينم پياده شدم موتوري آپاچي كه زن و مردي جوان سوارش بودند، كنارم توقف كرد. در يك لحظه راكب موتور پياده شد و از پشت سر به من حمله و دستبند طلايم را سرقت كرد. در حاليكه غافلگير شده بودم، سوار موتورش شد و همراه آن زن فرار كرد. وقتي پرونده به دستور قاضي به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران فرستاده شد، معلوم شد كه شكايتهاي مشابهي به كلانتريهاي شمال شهر گزارش شده است. يكي از شاكيان كه راننده خودروي پژو 206 بود، به پليس گفت 12 مردادماه وقتي از ماشينم در ميدان شهرزيبا پياده شدم، يك موتور آپاچي مشكي كه زن و مردي جوان سوار آن بودند، توقف كرد. در يك لحظه راننده موتور پياده شد و به من حمله كرد. او من را به شدت كتك زد و بعد دستبندم را كه 5 ميليون تومان قيمت داشت، سرقت كرد.
در حالي كه هر روز شكايتهاي بيشتري به پليس گزارش ميشد، مأموران پليس با حضور در محلهاي سرقت و بررسي دوربينهاي مداربسته تصوير زن و مرد موتورسوار را به دست آوردند ودر اختيار گشتهاي پليس گذاشتند. بررسيها در جريان بود تا مأموران كلانتري140 باغفيض 15 مردادماه هنگام گشتزني در خيابان بهنام، حوالي بزرگراه حوالي آيتالله كاشاني متوجه درگيري دو زن با مردي موتورسوار شدند. وقتي مأموران گشت خودشان را به محل رساندند مرد موتور سوار به سرعت از محل دور شد. دو زن جوان به مأموران گفتند كه مرد موتورسوار طلاهاي يكي از آنها را سرقت كرد. بعد از آن بود كه مأموران گشت موتورسوار را تعقيب كردند و موفق شدند او را بازداشت كنند.
بعد از انتقال متهم به كلانتري، دو زن جوان كه راننده و سرنشين يك خودروي النود بودند، او را شناسايي كردند. راننده خودرو گفت: وقتي ماشينم را در خيابان بهنام پارك كردم، ناگهان اين مرد خودش را رساند و خواست جاي پارك ماشينم را عوض كنم كه قبول كردم. ميخواستم پشت فرمان بنشينم كه ناگهان حمله كرد. دست انداخت تا دستبند طلايم را سرقت كند كه با او درگير شدم. وقتي مقاومت كردم، چاقو كشيد. ابتدا دستبندم را با چاقو بريد. بعد با تهديد انگشترهايم را خارج كرد. وقتي خودش را به موتورش رساند، همراه دوستم او را دنبال كرديم و با او درگير بوديم كه از خوششانسي گشت پليس از راه رسيد و او را بازداشت كرد.
بعد از اينكه متهم به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران منتقل شد، معلوم شد كه او همان كسي است كه همراه زن جوان سوار بر موتور آپاچي طلاي زنان را سرقت ميكند. بهزاد. د 31 ساله از مجرمان سابقهدار محله جواديه بود كه تاكنون چهار بار به اتهام زورگيري بازداشت شده و به زندان افتاده بود. بهزاد وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، گفت كه به تنهايي دست به سرقت ميزده و همدستي نداشته است. او پس از اينكه تصاوير دوربينهاي مداربسته برخي سرقتها را ديد، چارهاي جز معرفي كردن همدستش ليلا نداشت. او گفت چند ماه قبل بود كه در خيابان با ليلا آشنا شدم و پيشنهاد دوستي دادم كه قبول كرد. مدتي كه از رابطه ما گذشت، پيشنهاد سرقت دادم كه موافقت كرد. بعد از آن سوار بر موتور آپاچي مشكي يا سفيد رنگ يا خودروي پژو 206 ليلا در خيابانهاي شمال شهر پرسه ميزديم و بعد از شناسايي سوژههايمان در فرصت مناسب طلايشان را سرقت ميكرديم.
او درباره آخرين سرقت هم گفت: آن روز ليلا را كمي جلوتر پياده كردم و خودم را به زن جوان رساندم. كسي متوجه نبود كه ليلا همراه من است. وقتي كه مأموران از راه رسيدند، من از محل فرار كردم. او هم وقتي متوجه حضور پليس شد، از محل فرار كرد. با نشانيهايي كه بهزاد در اختيار پليس گذاشت، مأموران راهي مخفيگاه ليلا در خانيآباد شدند، اما فهميدند كه او فرار كرده است. آنها سرانجام دومين مخفيگاه او را در نازيآباد شناسايي و هجدم مردادماه او را دستگير كردند. او در اولين بازجوييها به همدستي با بهزاد در سرقتهاي طلا اعتراف كرد.
سرهنگ كارآگاه سعدالله گزافي، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ از شاكيان به خصوص زنان كه به اين شيوه هدف سرقت قرار گرفتهاند، خواست براي شناسايي دو متهم به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان جنتآباد شمالي مراجعه كنند.