دکتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
همه مردان رئيسجمهور نام فيلمي است ساخته آلن جي پاکولا و در مورد رسوايي واترگيت که اين رسوايي منجر به استعفاي ريچارد نيکسون از مقام رياست جمهوري امريکا شد. حالا به نظر ميرسد فيلمي با همين تم اما از جنس واقعي در جريان است، چون دونالد ترامپ رئيسجمهور امريکا هم يک به يک مردان خود را از دست ميدهد. مايکل فلين نخستين فرد از اين مردان بود که 14 فوريه از مقام مشاور امنيت ملي کنار رفت، بعد شاناسپايسر در 21 جولاي از سخنگويي کاخ سفيد و رينس پريبيوس هم چند روز بعد در 28 جولاي از رياست کارکنان کاخ سفيد استعفا كردند، حالا نوبت به استيو بنن رسيده تا جاي استراتژيست ارشد در کاخسفيد را خالي کند و از حلقه پيراموني ترامپ خارج شود؛ حلقهاي که در روزهاي اول با همين افراد تشکيل شده بود اما از آن حلقه فقط معاون ترامپ، مايک پنس مانده و خودش. تحليل رفتن مردان ترامپ ميتواند براي منتقدانش خوشايند باشد، چنانکه نانسي پلوسي، رهبر اقليت دموکرات در مجلس نمايندگان نتوانست خوشحالي خود را از رفتن بنن پنهان کند، اما مسئله براي خود ترامپ چگونه خواهد بود.
ترامپ در کمتر از 24 ساعت بعد از رفتن بنن و با انتشار پيامي در توئيتر، از خدمات او در دوران رقابت با هيلاري کلينتون کجوکوله
(Crooked Hillary Clinton) تشکر کرد. اين پيام ميتواند حکايت از علاقه ترامپ به بنن باشد اما موضوع از نظر بنن به اين نحو نيست، چراکه او بعد از رفتن از کاخ سفيد گفت: «رياست جمهوري ترامپ كه ما برايش مبارزه كرديم و پيروز شديم ديگر تمام شده است.» اين حرف بنن ميتواند زنگ خطري براي ترامپ باشد به اين معنا که بنن در بيرون از کاخ سفيد ديگر آن متحد سابق ترامپ نخواهد بود و حتي امکان دارد در مقابل او قرار بگيرد. به عبارت ديگر کنار گذاشتن بنن هرچند محصول جنگ قدرت در کاخ سفيد و رقباي او مثل جان کلي بود، اما خود بنن بيشتر ترامپ را مقصر ميداند که در مقابل فشارها گام به گام عقب رفته تا کار به جايي برسد که ديگر نشاني از آن ترامپ روزهاي اوليه را در او نبيند. بنن با اين عقيده به کار سابق خود در نشريه راستگراي افراطي برايتبار برگشته و وعده داده عليه دشمنانش بجنگد و گفته «اپوزيسيون را درهم خواهم شکست.» اين وعده او عليه جبههاي گسترده از دموکراتها و نخبگان جمهوريخواه است که در اين هشت ماه از حضورش در کاخ سفيد هم به نوعي با آنها سر جنگ داشت، اما به نظر ميرسد يک نفر ديگر هم مقابل خود ميبيند، دونالد ترامپ.
در واقع اين مشکل اساسي ترامپ است، چون او ميداند بخش قابلتوجهي از حاميانش مثل بنن از همين جبهه هستند که به شعارهاي مليگرايانه او دل بسته بودند، اما در صورت ادامه عقبنشينيها از او رويگردان خواهند شد و ترامپ نخواهد توانست روي حمايت آنها حساب کند. موضعگيريهاي متزلزل ترامپ در اين يک هفته و به خصوص روز گذشته در مورد تظاهرات دو طيف مخالفان و موافقان نژادپرستي در شهر بوستون ناشي از همين مسئله است. از سوي ديگر ترامپ افسار کاخ سفيد را در وضعيت فعلي به دست افرادي مثل کلي داده که به ميانهروي مشهور هستند و ترامپ را مجبور به تداوم عقبنشينيها ميکنند. اين روند جدايي راه ترامپ از حاميانش در بيرون کاخ سفيد را تشديد ميکند و باعث ميشود او بيشتر به عاملي بياختيار در دست کهنهکاران جمهوريخواه مبدل شود تا آن ترامپي که در روزهاي نخستين رياست جمهوري سري پرشور داشت. در اين بين، نبايد به حلقه خانوادگي ترامپ بيتوجه بود که به نظر ميرسد رفتن بنن فضاي بيشتري را به داماد ترامپ، کوشنر داده تا حالا به جاي او نقش مرد سايه را در کاخ سفيد بازي کند. نبايد فراموش کرد کوشنر در ابتدا سر ناسازگاري با بنن داشت، هرچند در ماه آوريل و با پادرمياني پريبيوس با او آشتي کرد، اما گفته ميشود اختلافات همچنان ادامه داشته و کوشنر هم دستي در برکناري بنن داشته است. قدرت گرفتن کوشنر ميتواند اتصال حلقه خانوادگي ترامپ با جمهوريخواهان سنتي را تقويت کند و اين نيز عامل مضاعفي بر دوري ترامپ از حاميان افراطياش ميشود. در اين ميان، يک چيز باقي ميماند و آن خود ترامپ است که با دور شدن بنن و ديگر مردانش، او هم آرام ميشود تا بر مسند خود بماند يا همچنان به جنجالآفريني ادامه ميدهد تا مبتلا به عاقبت نيکسون در همه مردان رئيسجمهور شود.