سعيد احمديان
ديروز در شرايطي با رأي اعتماد نمايندگان مجلس، مأموريت مسعود سلطانيفر براي چهارسال آينده در وزارت ورزش تمديد شد كه ورزش كشورمان چالشهاي زيادي را پيشرو ميبيند، فارغ از نگاه سلطانيفر به ورزش قهرماني و صحبتهايش درباره تدارك و برنامهريزي گسترده براي جام جهاني، بازيهاي آسيايي و المپيك توكيو، بخشي ديگر از صحبتهاي وزير ورزش كه ميتواند مورد توجه قرار بگيرد، همكاري مشترك وزارت با ساير نهادها و متولياني است كه ورزش به عنوان يكي اولويتهاي اين سازمان تعريف شده است. او ديروز در بخشي از صحبتهايش در بهارستان، از برنامههايش «مديريت اوقات فراغت جوانان با ارتقاي هماهنگي بينبخشي با وزارتخانههاي مختلف همچون آموزش و پرورش، آموزش عالي و ساير دستگاههاي ذيربط و نيروهاي مسلح و سازمان بسيج» خبر داد.
اوقات فراغت به خصوص در فصل تابستان و با توجه به تعطيلي مدارس اهميت ويژهاي پيدا ميكند و با توجه به فراغت ميليونها دانشآموز و دانشجو از درس در اين فصل، ورزش يكي از اولين اولويتهايي است كه در اين راستا مورد توجه قرار ميگيرد و كمال استفاده از اين ظرفيت عظيم كه خروجي آن شادابي و سلامت جامعه و كاهش آسيبهاي اجتماعي است، تنها با همكاري مشترك همه متوليان ورزش در كنار وزارت ورزش ميسر است.
اين همكاريهاي مشترك در ورزش ميتواند نمود بيشتري داشتهباشد، طوري كه براي رسيدن به هدف و موفقيت، الزامي است و عملكرد جزيرهاي ورزش را از بهرهبرداري از تمام ظرفيتهايش محروم خواهد كرد. صحبتهاي سلطانيفر را بايد به فال نيك گرفت، به خصوص كه در بخشهاي مديريتي كشورمان، هر نهاد با وجود وظايف مشتركي كه ممكن است برايشان تعريف شدهباشد، راه خودشان را ميروند و كمتر همفكري بين نهادهاي مختلف براي چگونگي تنظميم برنامههايشان براي يك وظيفه مشترك ديده ميشود. حالا كه وزير ورزش قرار است باب همكاري مشترك را با نهادهايي كه ورزش را به عنوان هدف در برنامههاي سازمانيشان دنبال ميكنند، باز كند، بايد از آن استقبال كرد.
هر چند وزير ورزش درباره همكاري با ساير نهادهاي ديگر با ورزش، تنها به مديريت اوقات فراغت اشاره كرده است، با اين حال با توجه به گستردگي حوزه ورزش ميتوان اين مديريت همفكرانه و مشترك را به بخشهاي ديگر هم تعميم داد تا ورزش كشورمان بتواند از تمام ظرفيت و پتانسيلي كه دارد، بتواند به صورت كامل استفاده كند. علاوه برمديريت اوقات فراغت، يكي از مهمترين سر فصلهايي كه ميتواند زمينهساز همكاريهاي مشترك وزارت ورزش با آموزش و پرورش، وزارت علوم و نيروهاي مسلح مانند بسيج شود، بحث استعداديابي و پشتوانهسازي براي آينده ورزش كشور است.
استعداديابي يكي از مسائلي است كه متأسفانه در تصميمگيريهاي كلان ورزش به حاشيه رانده ميشود و ورزش قهرماني همواره در برنامههاي مديران ورزش، از بيشترين توجه برخوردار بوده است، اين در حالي است كه توجه به استعداديابي در ورزش هر چقدر بيشتر باشد، كارنامه ورزش كشورمان در بخش قهرماني و حضور ورزشكاران در رقابتهاي بينالمللي اعم از جهاني و المپيك در رشتههاي مختلف، پربارتر خواهد بود و در آينده، نگرانيها بابت خداحافظي و به پايان رسيدن دوره قهرماني، مدالآوران كشورمان به حداقل ممكن خواهد رسيد.
ورود به بحث استعداديابي، البته تنها همت وزارت ورزش به تنهايي را نميطلبد و برنامهريزي براي اين هدف كه شامل كشف و پرورش استعدادهاي ورزشي در بين نوجوانان وجوانان است، هماهنگي و همفكري ديگر نهادهاي متولي ورزش مانند وزارتخانههاي علوم و آموزش و پرورش و البته بسيج را ميطلبد. به همين خاطر در بخش استعداديابي با تعاملي كه بين وزارت ورزش و و اين نهادها بايد ايجاد شود، ميتوان موفقيتهاي آينده ورزش ايران در ميادين بينالمللي را تضمين كرد، مسئلهاي كه علاوه بر پشتوانهسازي، با كشاندن نسل جوان به سمت ورزش ميتواند در بخش اجتماعي هم از انحرافاتي كه ممكن است دامن اين نسل را بگيرد، جلوگيري كند.
با اين حال موضوعي كه در اين همكاريهاي مشترك بايد مورد توجه قرار بگيرد، عدم دخالت دادن نگاههاي سياسي و جناحي است، موضوعي كه در دولتهاي مختلف بروز آن سبب شده تا ورزش نتواند از تمام ظرفيت و پتانسيلي كه دارد، براي موفقيت استفاده كند. به همين خاطر بديهي است وزارت ورزش در كنار ديگر نهادها مانند آموزش و پرورش، وازرت علوم و نيروهاي مسلح بايد فارغ از اختلافهايي كه در خط و مشيهاي سياسي ممكن است داشته باشد، با هدف خدمت به ورزش وارد صحنه شوند و با تعامل و همفكري، ورزش كشور را به سمت موفقيتهاي بيشتر رهنمون كنند.