بهنام صدقي
بيترديد هيچ پدر و مادري از ديدن يا حتي شنيدن دروغ و دروغگويي كودك خود در جمع خانوادگي، اقوام يا دوستان و آشنايان خوشحال نشده و احساس رضايتمندي و خرسندي نميكند و تازه والدين پس از مواجه شدن با اين امر دائماً سعي ميكنند تا اين رفتار كودك خود را به سمت و سوي اصلاح سوق دهند، چراكه به قول قديميها فرزند عزيز است اما تربيتش عزيزتر!
تربيت كودك از اصليترين و مهمترين وظايف و مسئوليتهاي پدر و مادرها بوده و اين خود والدين هستند كه در سنين كودكي به عنوان هادي و مربي كودك به او معرفي ميشوند.
دروغگويي دقيقاً نقطه مقابل راستي و راستگويي و درستي بوده و اين امر ناپسند نه تنها در جامعه ما بلكه در تمامي جوامع، ملل، كشورها و فرهنگها امري زشت تلقي شده و مذموم به شمار ميرود.
داود اسماعيلي، كارشناس ارشد روانشناسي و مدرس دانشگاه در اين زمينه ميگويد: از منظر روانشناسي معناگرايانه و انسانگرايي، دروغ دو دليل دارد: ترس از دست دادن منفعت و طمع به دست آوردن منفعت. انسانهاي دروغپرداز، از اطمينان به عملكرد و شخصيت فعلي خويش در هراس هستند و دائماً در پي پر كردن خلأهاي شخصيتي و موقعيتي خويشند. اين رويكرد خلاف واقع در افراد نهادينه شده و باعث ميشود آنان از دستيابي به حقيقت و واقعيت باز بمانند. اين در حالي است كه تمام منافع زندگي ما در صداقت و راستگويي است و با دروغ همه منافع صداقت را از دست ميدهيم. بر مبناي آموزههاي معرفتي و تربيتي « النجاه في الصدق » راه رسيدن به مقصد و مقصود يكي است و آن راستگويي و صدق است. راه يكي است و آن هم راستي است.« وَ قُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا .» اشخاصي كه سنگبناي زندگي اجتماعي و خصوصي را مطمئن و محكم و راست و صحيح بنا نهادهاند به سرانجام رسيدهاند. بار كج به مقصد نميرسد. ان الله لايحب المكذبين: «خداوند دروغگويان را دوست نميدارد .»
البته اين موضوع از منظر روانشناسي نيز قابل بررسي است. اختلال فوبيا و پارانوئيد و اختلالات خلقي و شخصيتي و اختلالات اضطرابي در متون آكادميك تشخيصي (DSM) در محور پنجم به عملكرد كلي فرد در تعاملات بين فردي و اجتماعي ميپردازد. سر منشأ شخصيت ضداجتماع، فرار از مسئوليت، واقعيت زندگي و در نهايت شخصيت اسكيزوفرني گسست با واقعيت زندگي و روانگسيختگي است. دروغگويي فرد موجب خودپنداره كاذب شده و فرد از مسير رشد منحرف ميشود. در روانشناسي شخصيت، تعريف كامل از «پرسوناليتي» اين است: الگويي ثابت از فرآيند، افكار، احساس يا هيجانات و در پايان رفتار فرد در تعامل با محيط را شخصيت مينامند. اشاره الگوي ثابت شخصيتي، تأكيد بر ثبات شخصيت و رفتار دارد كه جز با صداقت و وفاداري و سبك صحيح زندگي واقعبينانه محقق نميشود. دروغگويان دشمنان و معاندان خداوند هستند، كلامي است به واقع درست كه از كودكي در ذهن و ضمير به يادگار نقش بسته است. دروغ بركت را از زندگي ميزدايد. پروردگار مردمان دروغگو را به خشكسالي و جنگ هشدار داده است. جنگ حق و باطل و جنگ جهل در برابر آگاهي. انسانهاي هوشمند و خردمند راستگو هستند و هيچ ترس و واهمهاي ندارند.