احمد شيرزاد در مصاحبه با آفتاب يزد مخالفت با برجام در دو كشور امريكا و ايران را در واقع مخالفت با اوباما و روحاني دانست: «اينطور بهنظر ميرسد مهمترين جرم برجام اين است كه به دست اوباما و كري امضا شده و همين امر حساسيت را در جمهوريخواهان كنگره نيز بهشدت برانگيخته است...» و بعد در پاسخ به اين سؤال «اين حساسيت در ايران نيز مشاهده ميشود كه چرا برجام توسط روحاني امضا شده است؟» پاسخ ميدهد كه «بله، همينطور است.» اين در حالي است كه برجام اين روزها مخالفاني دارد كه الزاماً مخالفان داخلي دو دولت ايران و امريكا نيستند و موضوع مخالفتها فراتر از اختلافات داخلي با روحاني و اوباماست؛ بماند كه شأن رياست جمهوري ايران فراتر از گذاشتن نامش كنار اوباما و امثالهم است.
در امريكا دولت جديد و حاكميت مستقر مخالف است، نميتوان آن را صرف مخالفت با اوباما ناميد؛ چه آنكه ديگر اوباما و حزبي كه او متعلق به آن است، از دايره رقباي سياسي و انتخاباتي جمهوريخواهان خارج شده و مخالفت با او موضوعيتي ندارد.
در ايران دولت حاكم و شخص ظريف كه مسئول مذاكرات هستهاي ايران بوده، معتقد به نقض روح و جسم برجام است. روزنامه آفتاب يزد و شيرزاد ميخواهند مردم را دنبال مخالفان حاشيهاي و بي مسئوليت بفرستند، ميخواهند انگيزه مخالفان را سياستزده و جناحي معرفي كنند تا مخالفتها را بي اعتبار كنند. احمد شيرزاد از كساني است كه از اساس با فناوري هستهاي ايران مخالف است و طبيعتاً موافق برجام! شيرزاد كه در مجلس ششم عضو فراكسيون مشاركت بود، طي نطقي در صحن علني، ايران را به 19 سال دروغگويي درباره فعاليتهاي هستهاي خود متهم كرد. در واكنش به اين سخنان شيرزاد، رئيس مجلس وقت اظهارات وي را از راديو اسرائيل بدتر دانست.
اصلاحطلبان همچنان گرفتار بين اعتمادسازي-ستيزه جويي با نظام
اگر چه سران اصلاحات جرئت و جسارت علني و رسمي نسبت به پذيرش اشتباهات خود و جريان متبوع عليه نظام- نه احمدي نژاد- در فتنه 1388 را نداشتند اما عقلاي آنان با زبان بي زباني تلاش كردند امر اعتمادسازي و بازگشت به چارچوب را دنبال نمايند. از درخواست گذشتن از اشتباهات و گفتوگو سخن گفتند و به مشاركت حداكثري در چارچوب نظام كمك كردند. اما به نظر ميرسد در چند ماه گذشته نحلههايي از اين جريان، ديده شدن را منوط به شناي خلاف جهت در رودخانه كردهاند و در مقابل راهبرد اعتمادسازي عقلا، ستيزه جويي با نظام را به صورت شفاف دنبال و در تراز «رهبر فعال» اپوزيسيون، خودنمايي ميكنند.
عبدالله گنجي، مدير مسئول روزنامه جوان در كانال تلگرامي خود افزود: از داخليهايشان تاجزاده را ميتوان محوريترين عنصر در تبديل اعتمادسازي به ستيزهجويي ذكر نمود كه ماحصل مشي و رفتار او، احيا و به روزرساني خاطره فتنه 1388 براي حاكميت و نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي است. بدون ترديد مواضع امثال ايشان يكي از علل و موانع پرداختن به مسئله حصر در يك فضاي آرام و غيرطلبكارانه است.
در جريان اصلاحات افراد باهوشي هستند كه فهميدهاند بايد مبارزه و معارضه با نظام را با هماوردخواني رقيب مستتر كرد اما اهداف و شاخصهاي مورد هجوم نشان ميدهد كه موضوع مربوط به نظام است نه جريان. اما امثال جناب تاجزاده اين ملاحظه را هم رعايت نميكنند (شايد حقد و كينه باعث ميشود از دستشان در برود) بنابراين بر مواجهه مستقيم با نظام -حتي در كوچكترين مسائل – اصرار ميكنند و اصلاحطلبان را از نظام دور نشان ميدهند.
شايد بهتر باشد به منظور پيشگيري از باز توليد چالش و دوري از امكان باز توليد «سوژههاي امنيتي»، عقلاي اعتمادساز جريان، دست به كنترل از درون بزنند.