جعفر تکبیری
امريكا در ادامه مسير سیاست‌های ضدایرانی به سمت انتشار گزارش‌هاي حقوق بشري رفته و هربار با بهانه‌اي تازه گزارش‌هايي را عليه كشورمان منتشر مي‌كند. اين بار نيز وزارت خارجه امريكا كه مسئوليت اصلي پرونده‌سازي و ايجاد اجماع جهاني عليه كشورمان را بر عهده دارد، گزارشي درباره وضعيت آزادي‌هاي ديني در جهان منتشر كرده كه محور اصلي اين گزارش ادعايي واهي پيرامون «تداوم نقض حقوق اقليت‌هاي مذهبي» در ايران است.
در اين گزارش يك سويه وزارت امورخارجه امريكا ضمن رسميت دادن به فرقه بهائيت، آنان را يك مذهب معرفي كرده و مدعي شده اعضاي اين فرقه به دليل اعتقادات مذهبي خود! تحت تعقيب قضايي قرار مي‌گيرند. اين گزارش همچنين مدعي زنداني شدن اعضاي فرقه بهائيت صرفاً به دليل اعتقادات‌شان شده است.
اين ادعاهاي واهي عليه جمهوري اسلامي ايران در حالي صورت گرفته كه هم اكنون عده زيادي از وابستگان به فرقه بهائيت آزادانه در كشور تردد مي‌كنند و نهادهاي اطلاعاتي تنها با كساني كه عليه امنيت ملي كشور فعاليت دارند، برخورد مي‌كنند.
اين گزارش سپس در ادعايي دروغ به آنچه حملات نيروهاي امنيتي به اماكن ديني مسلمانان سني و جلوگيري از ساخت مراكز ديني جديد عنوان كرده اشاره و تصريح كرده است: حكومت ايران به كاربرد مضامين ضد يهودي و ضد بهائي در بيانيه‌هاي رسمي خود ادامه مي‌دهد و انكار هولوكاست را ترويج مي‌كند. گزارش‌هايي وجود دارد كه نشان مي‌دهد ادارات و مقامات دولتي از استخدام بهائيان جلوگيري و فعاليت اقتصادي آنها را محدود كرده و آنان را وادار مي‌كنند مغازه‌هاي خود را تعطيل كنند.
اين در حالي است كه اهل سنت ايران در مناطق زندگي مساجد خود را دارند و به راحتي به مناسك ديني خود مي‌پردازند، به گونه‌اي كه هم اكنون در تمامي اين شهرها نماز جمعه اهل سنت داير است.
با داعش، عليه داعش!
اما نكته مهم در خصوص اين گزارش آنجاست كه وزارت امورخارجه امريكا جهت باور‌پذيرتر‌شدن گزارش خود براي نخستين بار اشاره‌اي كوتاه به جنايت‌هاي داعش كرده و داعش را مسئول نسل‌كشي ايزدي‌ها، مسيحيان و مسلمانان شيعه در مناطق تحت كنترل اين گروه دانسته است. اين در حالي است كه گروه‌هاي
تكفيري- صهيونيستي همچنان از حمايت‌هاي مالي و تسليحاتي امريكا و اجانبش در منطقه برخوردارند و حتي در پوشش حملات هوايي آنان، اقدام به بازپس‌گيري اراضي از دست رفته خود مي‌كنند؛ اتفاقي كه چند روز پيش در منطقه التنف همگان شاهد آن بودند و سرانجامش شهادت رزمندگان جبهه مقاومت از جمله شهيد حججي بود. از سوي ديگر امريكا نشست و برخاست‌هاي گسترده‌اي نيز با كشورهاي مرتجع حامي جريان‌هاي تكفيري در منطقه انجام مي‌دهد و در برابر حمايت‌هاي مالي و تسليحاتي آنان از اين گروهك‌ها سخني به ميان نمي‌آورد؛ كساني كه امروز دست به اقدامات فجيعي در يمن زده‌اند.
گشايش جبهه جديد عليه ايران
اما جمهوري اسلامي در حالي رايزني‌هاي ديپلماتيك خود با غرب را براي عادي‌سازي روابط خود و حل مناقشه‌هاي موجود پس از امضاي سند برجام ادامه مي‌دهد كه غربي‌ها در كنار اين اقدامات همواره به دنبال گشايش جبهه‌اي تازه براي تقابل با جمهوري اسلامي بوده‌اند. حقوق بشر و موضوع حمايت ايران از تروريسم يكي از همان جبهه‌هاي تقابلي است كه پس از حصول توافق ميان ايران و غرب در موضوع هسته‌اي، برجسته‌تر از هر زمان ديگري شد و حالا چند وقتي است كه در صدر اخبار بنگاه‌هاي خبرپراكني بين‌المللي عليه جمهوري اسلامي است.
بر اين اساس طرح موضوعات حقوق بشري حربه‌اي به نسبت قديمي است كه از سوي كشورهاي غربي به طور معمول عليه كشورهاي مستقل استفاده مي‌شود تا از اين طريق به خواست‌هاي خود دست پيدا كنند؛ خواست‌هايي كه از طريق تخريب چهره يك كشور، عاملي براي ايجاد اجماع جهاني عليه آن مي‌شود، از اين رو تمامي اقدامات و روندهاي شكل‌گرفته عليه كشورمان حكايت از آن دارد كه تحركات در بلوك غرب حكايت از تغيير استراتژي فشار از موضوع هسته‌اي به سمت موضوع تروريسم و حقوق بشر دارد.
تخاصمي ريشه‌دار
اما پروژه ايران‌هراسي و معرفي كشورمان به عنوان يك مورد حقوق بشري توسط امريكايي‌ها در حالي اين روزها به بازي اول آنان عليه كشورمان تبديل شده كه مرور سوابق اقدامات اين كشور عليه ايران نشان‌دهنده عمق تخاصم آنان با كشورمان است و دليل آن اين است كه امريكا در مقابل خود در منطقه حساس خاورميانه كشوري را مي‌بيند كه نه تنها رقيبي جدي برايش محسوب مي‌شود بلكه با الهام‌بخشي و نفوذ معنوي خود در ميان ملت‌هاي منطقه، زمينه برهم خوردن استعمارشان را نيز فراهم مي‌كند، از اين رو امريكايي‌ها زماني كه متوجه شدند نمي‌توانند در مقابل اين روند رو به رشد ايران بايستند، تصميم گرفتند پروژه ايران‌هراسي را براي كاهش نفوذ ايران در منطقه به مرحله اجرا دربياورند و تخاصم ريشه‌دار خود با جمهوري اسلامي ايران را در قالبي جديد ادامه دهند؛ تخاصمي ريشه‌دار كه بعيد است به زودي پايان يابد. اين روند در حالي است كه در داخل برخي مي‌كوشند به بهانه موضوع برجام و نشست و برخاست‌هاي ايران و امريكا، به دنبال عادي‌سازي روابط دو كشور باشند؛ موضوعي كه آنان فراموش كرده‌اند، تخاصم ايران و امريكا قدمتي به بلنداي عمر نظام جمهوري اسلامي دارد و قرار نيست با چند روز مذاكره، اين روابط عادي شود. تمام اينها نيز در حالي است كه هنوز تغييري در سياست‌هاي يكسويه امريكا در قبال كشورمان ديده نمي‌شود و قطعاً اگر مردم ايران روزي بخواهند به سيگنال‌هاي مذاكره با ايالات متحده پاسخ بدهند، بي‌شك به دنبال يافتن نشانه‌اي از تغيير در مواضع ايالات متحده در قبال ايران خواهند بود؛ تغييري كه ركن اصلي آن عذرخواهي رسمي از ملت ما، به خاطر 39 سال جنايت و دشمني در قبال كشورمان است.
ایا؟ فکر کرده ایم " که چرا؟ فضای جامعه امریکا و اروپا " اینگونه بهم ریخته شده ست؟ اکنون مردمان امریکا و اروپا " متوجه شده اند " که سیاستمداران انان چه دروغگویانی بودند " که بابت کلمات ظاهری " نه اعتقاد عمقی به دموکراسی " حقوق بشر " با زرق وبرق های سطحی و مبتذل " چنان فریب خوردند " وچنان بخوردشان دادند " تا عده ای خاص بی خبر از خدا و بنده خدا و خشونت طلب "تمامی ارگان های کشورشان را در بر بگیرند " تا در قدرت باشند" ثروت هایشان را روز بروز "با بدبختی های مردم خود و دنیا رویهم انباشته تر کنند " تنها انچه که برایشان مفهومی ندارد " مردم خودشان و دیگر کشورهای دنیا می باشند" اکنون خشونت طلبی انان به کشورهای خودشان رسیده " فقط مردمان بی خبر از همه جای دنیا در همین کشورها " تاوان تفکرات 
