کد خبر: 867351
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۹
حاج‌مرشد چلويي‌ها هنوز هم كم نيستند
خيلي وقت است كه او را مي‌شناسم؛ حدود 15 سال است با او رفاقت دارم و همكاري در كار خير. البته خيريه‌اي كه او راه‌اندازي كرده عمرش كمتر از پنج سال است و در اين پنج سال فعاليت‌هاي خيلي خوبي انجام مي‌دهد.
مهدي ارجمند

خيلي وقت است كه او را مي‌شناسم؛ حدود 15 سال است با او رفاقت دارم و همكاري در كار خير. البته خيريه‌اي كه او راه‌اندازي كرده عمرش كمتر از پنج سال است و در اين پنج سال فعاليت‌هاي خيلي خوبي انجام مي‌دهد.
محسن از آن بچه‌هاي دوستداشتني است. از كساني كه هميشه به فكر ديگران است. كافي است متوجه بشود يك نفر كمك مي‌خواهد آن وقت خودش را به آب و آتش مي‌زند تا هر طور شده مشكل او را برطرف كند.
خيريه‌اي كه او و دوستانش راه‌اندازي كرده‌اند يك بنياد نيكوكاري است كه هدفشان حمايت از كودكان يتيم و خانواده‌هاي  بی‌ضاعت است.  از هيچ كمكي براي تأمين نيازهاي آنها و حمايتشان دريغ نمي‌كنند از كمك براي درس خواندن بچه‌هاي يتيم گرفته تا رفع دغدغه‌هاي مالي و رفع مشكلات معيشتي اين خانواده‌ها.  او و دوستانش اعتقاد دارند كمك به همنوع در حقيقت يك امر واجب است و كسي كه كاري از دستش براي كمك به ديگران برآيد و كوتاهي كند روز قيامت بايد جواب بدهد. هرچند در همين دنيا ابتدا بايد به وجدان خودش جوابگو باشد.   
 
بني‌آدم اعضاي يك پيكرند
شايد شما هم اين شعر معروف سعدي را شنيده‌ايد كه « بني‌آدم اعضاي يك پيكرند.» مصداق اين شعر را خيلي وقت‌ها مي‌توان در رفتار ايراني‌ها جست‌وجو كرد. مردماني مسلمان و نوع دوست كه كمك به ديگران را دوست دارند و با اعتقادي راسخ در اين راه گام برمي‌دارند چراكه اسلام دين انفاق و كمك به ديگران است. نمونه‌اش بنيادهاي خيريه و مؤسسات نيكوكاري است كه در شهرهاي مختلف و استان‌هاي گوناگون به كمك نيازمندان مي‌شتابند.  كاري به سوءاستفاده برخي از مؤسسات ندارم و قبول دارم كه ممكن است برخي از اين مؤسسات از نياز نيازمندان و در راه كمك به نيازمندان از احساسات مردم نيكوكار سوءاستفاده مي‌كنند اما بسياري از مؤسسات نيكوكاري و خيريه‌ها نيز هستند كه با تمام وجود و از روي اخلاص به نيازمندان كمك مي‌كنند.
 
در اين ميان برخي از افراد نيز به صورت خودجوش و طوري كه خيلي‌ها متوجه نمي‌شوند در كنار صدها خيريه ديگر به فكر رفع مشكلات نيازمندان هستند.
نمونه‌اش همين خیریه‌ای  است كه محسن و دوستانش در تهران راه‌اندازي كرده‌اند و در حال حاضر حدود 80 خانواده كم‌بضاعت و بچه‌هاي يتيم را تحت پوشش و سرپرستي دارند.  كاري كه پنج سال پيش با سرپرستي دو خانواده شروع شد و به همت چند دوست خير و نيكوكارش توانسته است حالا 80 خانواده بي‌سرپرست و كم‌بضاعت را سرپرستي كند و آنها را تحت پوشش قرار دهد.  وقتي با محسن صحبت مي‌كنم، مي‌گويد: اين كار پنج سال پيش ابتدا تا خريد نان و برخي از مايحتاج روزانه براي دو خانواده محروم در يكي از محلات تهران شروع شد و كم كم گسترش يافت و اكنون به لطف خدا توانسته‌ايم 80 خانواده محروم و كم‌بضاعت را تحت پوشش قرار دهيم. 
 
او مي‌افزايد: پنج سال پيش وقتي متوجه شدم دو خانواده در يكي از محلات تهران زندگي مي‌كنند كه شرايط مالي مناسبي ندارند و از طرفي هر دو بي‌سرپرست هستند براي رضا خدا تصميم گرفتم به آنها كمك كنم و در اولين قدم با كمك يكي از اعضاي هيئت امناي مسجد محل طوري كه آبرو و شأن اين خانواده‌ها حفظ شود، روزانه نان و مايحتاج روزمره زندگي را تهيه مي‌كردم و به آنها مي‌رساندم.  اين جوان نيكوكار مي‌افزايد: هر روز براي اين خانواده‌ها از نانوايي نان مي‌خريدم و اجناسي  را كه روزانه نياز داشتند، برايشان تهيه مي‌كردم و به آنها مي‌رساندم. ابتدا براي اينكه اين كار ريا نشود جز من و همان آقاي مسجدي كس ديگري خبر نداشت تا اينكه به پيشنهاد او قرار شد از چند نفر ديگر هم كمك بگيريم و بتوانيم چند خانواده ديگر را نيز تحت پوشش قرار دهيم.
 
او مي‌افزايد: اين تصميم در آن سال همزمان شد با ماه رمضان و موضوع را با يكي دو نفر از دوستانم در ميان گذاشتم و آنها نيز قبول كردند به ما كمك كنند و اينگونه بود كه تا پايان ماه رمضان همان سال تعداد خانواده‌هاي تحت پوشش به 10 خانواده رسيد و حالا خوشبختانه 80 خانواده تحت پوشش قرار دارند و تمامي نيازهاي معيشتي آنها توسط اين گروه نيكوكاري تأمين مي‌شود.  محسن در ادامه مي‌گويد: با نانوايي‌هاي محل صحبت كرديم تا افراد براي خريد نان به نانوايي بروند و هيچ‌گونه پولي پرداخت نكنند و در آخر هر ماه با كمك‌هايي كه از اعضاي صندوق خيريه جمع مي‌كنيم، هزينه نان اين خانواده‌ها را مي‌پردازيم. ضمن اينكه با همين پولي كه جمع شده است ماهي يكبار بسته‌هاي غذايي چيزي شبيه سبد كالا تهيه مي‌كنيم و طوري كه آبرو و شأن آنها حفظ شود به آنها تحويل مي‌دهيم.
 
كارگروه‌هاي بهشتي
محسن از كارگروه‌هايي مي‌گويد كه من نام آنها را كارگروه‌هاي بهشتي مي‌گذارم؛ چند كارگروه درست كرديم. مثلاً يكي از كارگروه‌ها كارگروه تحصيلي است كه با حضور در مسجد به كودكان در درس‌هايشان كمك مي‌كنند ضمن اينكه نقش مشاور و مربي را نيز براي بچه‌ها دارند. يك كارگروه، كارگروه عمراني و جهادي است كه وظيفه‌اش تعمير و انجام كارهاي عمراني و تأسيساتي و فني در منازل خانواده‌هاي تحت پوشش است. يك كارگروه نيز كارگروه درماني است كه با كمك دو پزشك عمومي و يك پزشك متخصص دندانپزشك به امور درماني و پزشكي اين خانواده‌ها رسيدگي مي‌شود.
 
او در ادامه مي‌افزايد: البته كارگروه‌هاي ديگري نيز  داريم و هر كدام كار مخصوص خود را انجام مي‌دهند، هر كس به حد وسع و توانايي خودش.
كاري كه محسن و دوستانش انجام مي‌دهند در حقيقت نمونه‌اي از يك رفتار انساني است؛ نمونه‌اي كه در برخي ديگر از مؤسسات خيريه شايد در ابعاد بزرگ‌تر ديده مي‌شود.  نمونه اين كارها زياد است. مثلاً افرادي را مي‌شناسم كه گروهي را تشكيل داده‌اند و در ماه مبارك رمضان هر شب در مناطق محروم غذاي گرم و افطاري توزيع مي‌كنند.  يك گروه ديگر، جوانان خوشفكر و متعهدي هستند كه در رشته پزشكي درس مي‌خوانند و با كمك دو سه نفر از استادان خود يك گروه پزشكي و درماني راه‌اندازي كرده‌اند و با حضور در مناطق محروم و روستا‌هاي مختلف نسبت به درمان رايگان بيماران اقدام مي‌كنند.  نمونه اين كارها بسيار زياد است و در مناطق مختلف شاهد گروه‌هايي هستيم كه بدون چشمداشت و فقط و فقط براي رضاي خدا نسبت به كارهاي خداپسندانه اقدام مي‌كنند.
 
شبكه‌هاي اجتماعي خيريه مجازي
در اين ميان برخي از افراد از فضاي مجازي و شبكه‌هايي مانند تلگرام و اينستاگرام براي كمك به همنوعان خود استفاده مي‌كنند. مثلاً در جست‌وجوهايي در تلگرام به پيام‌هايي برمي‌خوريم كه حكايت از كمك به همنوع بدون هيچ گونه چشمداشتي دارد.
در برخي از گروه‌هاي تلگرامي افرادي دور هم جمع شده‌اند و با تشكيل يك گروه خيريه به نيازمندان كمك مي‌كنند. افراد اين گروه تقريباً همه همديگر را مي‌شناسند و وقتي فردي نيازمند را شناسايي كرده‌اند در گروه پيام مي‌گذارند و هركس در حد وسع و توان خودش كمك مي‌كند.  به عنوان مثال در يكي از گروه‌هاي تلگرامي براي تهيه پول پيش يا  تأمين اجاره بهاي يك خانواده پيام گذاشته شده و در يك گروه ديگر نيز براي تأمين هزينه عمل يك بيمار كم‌بضاعت از ديگران كمك خواسته شده و هر كس در حد توان خود در اين امر خداپسندانه شركت مي‌كند.  در اين ميان برخي از افراد از فرصت فضاي مجازي نه براي كمك گرفتن به ديگران بلكه براي كمك كردن استفاده مي‌كنند و در اين باره آگهي و پيام‌هايي را منتشر مي‌كنند.  مثلاً يكي از پيام‌هايي كه در گروه‌هاي اجتماعي و شبكه‌هاي تلگرامي مي‌بينيم اين است كه فردي پيام داده لباس‌هاي در حد نو به افراد كم‌بضاعت هديه داده مي‌شود. در يك گروه ديگر نيز پيامي درج شده كه براي تأمين وسايل زندگي افراد كم‌بضاعت اعلام آمادگي مي‌كند. فرد ديگري در يكي ديگر از گروه‌ها نيز پيام داده است كه مواد غذايي براي كمك به خيريه‌ها و مؤسسات نيكوكاري آماده تحويل رايگان است.
 
پول دستي هم مي‌دهيم!
برايم جالب است كه در برخي از گروه‌هاي تلگرامي و اينستاگرام پيام‌هايي را مي‌بينم كه افراد براي كمك مالي اعلام آمادگي كرده‌اند.
در اين پيام‌ها اعلام شده است كه حاضرند به افراد كم‌بضاعت و نيازمند كمك مالي کنند. باور كردنش برايم سخت است اما اين موضوع حقيقت دارد.
مثلاً در يكي از گروه‌هاي تلگرامي چشمم به يك آگهي مي‌افتد كه نوشته است در حد توان كمك مالي مي‌كنم. ديدن اين پيام برايم جالب است، بيشتر كه جست‌وجو مي‌كنم به پيام‌هايي مشابه مي‌رسم كه برخي از افراد پيام‌هايي مشابه داده‌اند كه به افراد كم‌بضاعت كمك مي‌كنند.  براي اطلاع بيشتر در خصوص اين پيام‌ها با يكي از آگهي‌ها تماس مي‌گيرم و سر حرف را با او باز مي‌كنم. آن طرف خط صداي جواني است كه خيلي مؤدبانه حرف مي‌زند و مي‌گويد:«من شغل آزاد دارم و البته توانايي مالي بالايي ندارم اما خدارو شكر بد نيست بالاخره خدا روزي ما را مي‌دهد. چندي پيش تصميم گرفتم به برخي از افراد در حد توانم كمك كنم. براي همين بهتر ديدم از طريق فضاي مجازي به افرادي كه به كمك نياز دارند اعلام كنم براي همين پيام دادم و افرادي ممكن است تماس بگيرند و من در حد وسع خودم به آنها كمك مي‌كنم.»
 
حرف‌هاي اين جوان برايم جالب است. با خودم فكر مي‌كنم چگونه ممكن است فردي در فضاي مجازي پيام بگذارد كه آمادگي دارد به افراد كمك كند و اگر كسي تماس گرفت‌ و نیازمندی او برایش مسلم شد، به او کمک می‌کند.  اما وقتي بيشتر جست‌وجو مي‌كنم به پيام‌هاي مشابه ديگري نيز در اين خصوص مي‌رسم.
جالب است وقتي با يكي ديگر از كساني كه پيام داده‌اند صحبت مي‌كنم، او نيز حرف‌هاي نفر قبلي را تأييد مي‌كند و مي‌گويد در حد وسعم مي‌توانم كمك كنم.
او توضيح مي‌دهد: اگر كسي تماس گرفت شرايطش را بررسي مي‌كنم و بيني و بين‌الله اگر در حد توانم باشد آن روز بدون هيچ چشمداشتي كمكش مي‌كنم.
  
يادش بخير حاج مرشد چلويي
صحبت‌ها و رفتارهاي درويش‌مسلك اين افراد مرا ياد مرحوم مرشد چلويي مي‌اندازند. پيرمرد رستوران‌دار خوش‌مشرب و مؤمني كه در ضلع شرقي مسجد جامع بازار دكان غذاخوري داشت و بالاي پيشخوان دكانش نوشته بود: نسيه و پول نقد داده مي‌شود به قدر قوه...
 مرحوم حاج‌مرشد چلويي اين خصلت را داشت، خصلتي كه شايد خيلي از افراد كه دنيا برايشان بزرگ است و پول از هر چيزي برايشان ارزشمندتر است هيچ وقت نداشتند، اما حاج‌مرشد چلويي عارفي بود كه دنيا برايش كوچك بود و نه تنها به مشتريانش غذاي نسيه مي‌داد بلكه به افرادي كه به پول نياز داشتند در حد توانش پول قرضي مي‌داد.
اين رفتارهاي حاج‌مرشد چلويي نه تنها باعث ورشكستگي و كاهش رونق كسب و كار اين پير سالك نشد بلكه حتي باعث رونق كسب و كار و بركت فراوان در زندگي و مال و دارايي او بود.
اين روزها هم خوشبختانه افرادي را مي‌بينيم كه بدون هيچ چشمداشتي نسبت به رفع دغدغه و نياز نيازمندان و افراد كم‌بضاعت اهتمام مي‌ورزند و با حس نيكوكاري كه دارند همواره به دنبال رفع مشكلات ديگران هستند.
 
صدها خيريه و مؤسسه نيكوكاري در نقاط مختلف كشور وجود دارد و در اين ميان هزاران نفر هستند كه از طرق مختلف به ديگران كمك مي‌كنند. اين را بگذاريم در كنار مؤسساتي كه به دروغ هدفشان را كمك به نيازمندان مي‌دانند اما در پس پرده براي خودشان كيسه دوخته‌اند. ارزش انسان‌ها به كاري است كه انجام مي‌دهند. حاج مرشد چلويي‌ها هنوز هم هستند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر