کد خبر: 867219
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۴
از اعتراف سياستمداران ايالات متحده درباره ايران تا اصرار بر به‌کارگيري تئوري «مرد ديوانه»
يكي از استراتژي‌هاي ثابت ايالات متحده امريكا براي پيشبرد اهداف بين‌المللي خود، ايجاد رعب و هراس در بين حاكميت‌ها و جوامع بشري نسبت به توانمندي‌هاي اين كشور به‌ويژه در حوزه نظامي است...
سعيد همتي

يكي از استراتژي‌هاي ثابت ايالات متحده امريكا براي پيشبرد اهداف بين‌المللي خود، ايجاد رعب و هراس در بين حاكميت‌ها و جوامع بشري نسبت به توانمندي‌هاي اين كشور به‌ويژه در حوزه نظامي است، كما اينكه در طول دهه‌هاي گذشته نيز با چنين رويكردي بسياري از كشورها در مقابل قدرت اين كشور حاضر به تعديل مواضع خود شده و حتي از پيگيري بديهي‌ترين منافع ملي خود در عرصه بين‌المللي نيز چشم‌پوشي كرده‌اند.
 
تهديد به حمله نظامي كه از پركاربردترين واژگان در ادبيات به‌كار گرفته شده توسط دولتمردان امريكا در هر دوره‌اي بوده نيز دقيقاً بر اساس همين تئوري مورد استفاده قرار گرفته است تا جايي كه از سال 92 تاكنون و پس از تغيير شكل ديپلماسي دولت يازدهم، رويكرد تهاجمي امريكا عليه جمهوري اسلامي ايران آن‌ هم در قالب تهديدات نظامي شكل فزاينده‌اي به خود گرفت.
 
افزايش استفاده از ادبيات تهديدآميز عليه جمهوري اسلامي ايران طي چهار سال گذشته به اين دليل بوده كه اين تلقي در دولتمردان امريكايي شكل گرفته كه مي‌توانند با تهديدات نظامي نخست ميان حاكميت- مردم در ايران شكاف ايجاد كنند و پس از آن حاكميت سياسي كشور را وادار به تعديل رويكردها و رويه‌ها در عرصه بين‌الملل نمايند.
تهديد به حمله نظامي پس از امضاي توافق هسته‌اي نيز همچنان مورد استفاده امريكايي‌ها قرار گرفته است، كمااينكه «فيليپ گوردون» ديپلمات سابق امريكايي كه بين سال‌هاي 2013 تا 2015 مشاور ويژه رئيس‌جمهور امريكا بود در يادداشتي به تحليل ديدگاه‌هاي افراطي «دونالد ترامپ» رئيس‌جمهور امريكا درباره ايران پرداخته و تأكيد مي‌كند كه ترامپ قصد دارد تئوري «مرد ديوانه» را پياده كند. استفاده از تئوري «مرد ديوانه»  
(Madman Theory) در سياست خارجي عموماً به ريچارد نيكسون، سي‌وهفتمين رئيس‌جمهور امريكا طي سال‌هاي 1969 تا 1974 داده مي‌شود. او تنها رئيس‌جمهور امريكا بود كه مجبور به استعفا شد و طي دوران رياست‌جمهوري با مسائل متعددي مثل بحران نفتي 1973 در پي جنگ اعراب و اسرائيل و رسوايي واترگيت دست‌وپنجه نرم كرد. تسنيم همچنين با اشاره به مقاله گوردون از قول وي مي‌نويسد: «ترامپ از زمان به دست گرفتن سر‌رشته امور، هنجارها را به چالش كشيده، مرسومات ديپلماتيك را شكسته و به اقدامات تحريك‌آميز جزئي با دشنام يا تهديدهاي نوع خاص خودش پاسخ داده است.»
  
نظر فيليپ گوردون درباره تئوري ثابت امريکايي‌ها
به‌كارگيري تئوري مرد ديوانه كه در قالب ايجاد ترس و هراس در نظام سياسي ايران و همچنين جامعه ايراني صورت مي‌گيرد را فيليپ گوردون اينگونه مورد مداقه قرار مي‌دهد: «ممكن است ماجرا اين باشد كه ترامپ قصد دارد به عنوان يك مسئله تاكتيكي مواضع سختگيرانه در موقعيت‌هاي چانه‌زني اتخاذ كند؛ رويكردي در مذاكرات كه او آن را «هنر معامله» مي‌نامد. ريچارد نيكسون، مدت‌ها پيش تئوري مرد ديوانه را ايجاد كرد، اين ايده كه او آنقدر غيرقابل پيش‌بيني است كه اگر مطالباتش برآورده نشوند، ممكن است هر لحظه كاري ديوانه‌وار انجام دهد. به نظر مي‌رسد ترامپ كه به عدم‌ثبات رفتاري مشهور است، فرد مناسبي براي اجراي اين تاكتيك است.»
گوردون در ادامه به پيش‌بيني فرضي وقايعي پرداخته كه ترامپ در صورت ادامه اين رويكرد در قبال ايران با آن مواجه خواهد شد. اين مقام سابق امريكايي‌ها همچنين احتمال رويارويي مستقيم امريكا با ايران را نيز اينگونه تخمين مي‌زند: «سپتامبر 2017 است و فضاي كاخ سفيد را بحث درباره گزينه‌ها در خصوص تشديد تنش‌ها با ايران در‌بر گرفته است. دهها سرباز امريكايي ديگر در عراق در حملات مورد حمايت ايران كشته شده‌اند و رئيس‌جمهور نااميد است كه حملات هوايي قبلي‌اش نتوانسته جلوي اين اقدامات ايران را بگيرد... ترامپ اكنون با نگاهي به گذشته درمي‌يابد اين درگيري از همان وقتي اجتناب‌ناپذير شد كه تيم سياست خارجي‌اش را اعلام كرد و اجراي رويكردش در قبال ايران را كليد زد.»
  
امريکايي‌ها حاکميت قانون در روابط بين الملل را نمي‌پذيرند
همانگونه كه اشاره شد، ايجاد ترس و هراس در حاكميت‌ها و جوامع انساني براي تأمين منافع امريكايي‌ها همواره يك اولويت در سياست خارجه اين كشور بوده است، به گونه‌اي كه تئوري‌پردازان و مقامات ارشد اين كشور خواهان تعديل اختيارات سازمان‌هاي بين‌المللي و از جمله شوراي امنيت مي‌شوند، به عنوان نمونه «نوام چامسكي» در مقاله «دولت‌هاي سركش» با انتقاد از «كم‌اهميت دانستن حاكميت قانون» فرايند قضاوت در دادگاه جهاني در سال 1986 و محكوميت امريكا به‌دليل «استفاده غيرقانوني از زور» عليه نيكاراگوئه را نقد و ماده 51 منشور سازمان ملل را نيز تفسير مي‌كند.
به‌كارگيري اهرم زور و تهديد نظامي كه در منشور سازمان ملل طرد شده را امريكا نپذيرفته و عامل كاهش دهنده نقش «تهديد» در سياست خارجه امريكا جهت مقابله با دولت‌ها و جوامع دانسته است، به همين دليل چامسكي در تفسير خاص از ماده 51 منشور سازمان ملل مبني بر «حق استفاده از نيروي نظامي در صورت احساس تهديد از سوي يك نيروي متخاصم و استفاده از حق دفاع از خود» را توسعه داده و با اشاره به نقل قولي از «داگلاس هرد» وزير خارجه وقت انگلستان كه گفته بود، اگر قرار باشد امريكا پس از حمله موشكي به دشمن، از شوراي امنيت كسب تكليف كند، دنيا دچار نوعي فلج خواهد شد، استناد مي‌كند و خواهان برداشته شدن محدوديت‌هاي منشور سازمان ملل براي امريكايي‌ها مي‌شود.
  
پرکاربردترين واژه در 4 سال مواجهه با ايران
در حالي امريكايي‌ها ضمن مخالفت با منشور سازمان ملل خواهان گسترده‌تر شدن اختيارات امريكايي جهت اعمال فشار و تهديد به ساير كشورها مي‌شوند كه به‌كارگيري ادبياتي با محوريت «تهديد نظامي» همچنان پركاربردترين واژگان در ادبيات مقامات رسمي و غيررسمي آنهاست، به گونه‌اي كه تلاش مي‌شود با به‌كارگيري از همين ادبيات رفتار جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين‌الملل استانداردسازي شده و به عنوان نمونه از حمايت حزب‌الله لبنان و حماس و نقش‌آفريني در سوريه، عراق و لبنان و يمن دست بردارد.
در مقابل اثرگذاري چنين تاكتيكي در مقابل ايران، هستند سياستمداران مطلعي در اين كشور كه از دولتمردان امريكايي مي‌خواهند با زبان تهديد با ايران روبه‌رو نشوند چراكه چنين رويه‌اي مي‌تواند به نتايج معكوس ختم شود، به عنوان نمونه «اميل نخله» افسر ارشد سرويس اطلاعاتي امريكا در همين باره در هفته اخير مي‌گويد: «ترامپ و هواداران ايران‌هراس او تشنه جنگ با ايران، بدون در نظر گرفتن تبعات فاجعه‌بار آن هستند، انگار آنها هيچ درسي از حمله‌ حدود 5/1 دهه قبل به عراق نگرفته‌اند. ايران مانند عراق نيست. ايران كه اوايل قرن ۱۶ به عنوان يك ملت- دولت مدرن پديدار شد، داراي جمعيتي عظيم، يك فرهنگ غني و پرافتخار و ارتشي پيشرفته و متعهد است، جنگ با ايران براي امريكا ساده نيست.»
مك مستر مشاور امنيت ملي كاخ سفيد نيز در مصاحبه با شبكه «ام اس ان بي‌سي» با اشاره به بي‌اثربودن تهديدات نظامي عليه كشورمان تلاش مي‌كند تهديد بودن ايران براي اعراب منطقه را برجسته كند، وي در اين مصاحبه كه در روزهاي اخير منتشر شده مي‌گويد: «ايران به گونه‌اي رفتار مي‌كند كه شما مي‌توانيد بگوييد هدفش، ضعيف نگه داشتن دائمي جهان عرب و گرفتار كردن آنها در درگيري است، به طوري كه مي‌توانند از اين جو آشفته در خاورميانه براي پيشبرد اهداف هژمونيك خود كه تمايل به تسلط بر منطقه است، استفاده كنند.
  
پاسخ به مذاکره زير شبح تهديد
بسياري از سياستمداران و تئوري‌پردازان امريكايي نظري مشابه اميل نخله دارند و تأكيد مي‌كنند به‌كارگيري ادبيات تهديدآميز عليه جمهوري اسلامي ايران نمي‌تواند منجر به تغيير رفتار كشورمان در عرصه روابط بين‌المللي شود و در مقابل روحيه مقاومت و ايستادگي را در مواجهه با اين تهديدات در جامعه ايراني به شكل سازمان‌يافته‌تري درمي‌آورد.
رهبر معظم انقلاب نيز در حالي كه امريكا تلاش مي‌كرد تهديد- مذاكره با ايران را به صورت همزمان پيش ببرد، بيان مي‌كنند: «مذاكره در زير شبح تهديد معنايي ندارد و ملت ايران مذاكره زير سايه تهديد را برنمي‌تابد... اولاً غلط مي‌كنيد. ثانياً همان‌طور كه در زمان رئيس‌جمهور قبلي امريكا هم گفتم، دوران بزن و در رو تمام شده است و ملت ايران كسي را كه بخواهد به او تعرض كند، رها نخواهد كرد.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار