مردي كه 13 سال قبل به خاطر يك مشاجره مرتكب قتل شدهبود، با جلب رضايت اوليايدم خودش را تسليم پليس كرد. متهم مدعي است با فروش كليه موفق به تأمين ديه 300 ميليون توماني شده است. متهم روز گذشته از جنبه عمومي جرم محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، بيست و نهم بهمنماه سال 83، مأموران كلانتري 109 بهارستان از مرگ مشكوك مرد جواني در بيمارستان معيري باخبر و راهي محل شدند. جسد متعلق به جوان 22 سالهاي به نام احمد بود كه با ضربات چاقو مجروح شده و بعد از انتقال به بيمارستان جان باخته بود. يكي از شاهدان گفت: در يكي از خيابانهاي حوالي ميدان شهدا ايستاده بودم كه ناگهان متوجه درگيري شدم. بلافاصله خودم را به محل درگيري كه جلوي باشگاه بدنسازي بود، رساندم. ناگهان ديدم يكي از بچه محلهايم به نام حميد با چاقو به كتف و كمر مقتول زد و فرار كرد.
بلافاصله با اورژانس تماس گرفتيم و احمد را به بيمارستان رسانديم كه متأسفانه به خاطر شدت خونريزي فوت كرد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني تحقيقات براي دستگيري حميد آغاز شد تا اينكه متهم بعد از 13 سال از زمان وقوع حادثه با رضايت اوليايدم خودش را به اداره پليس معرفي كرد. او در شرح ماجرا گفت: با ماشين در حال حركت بودم كه مقتول از جهت مخالف جلوي ماشينم پيچيد. پياده شدم و بعد از مشاجره لفظي با هم درگير شديم كه مردم ما را جدا كردند و رفتيم. بعد از آن ماجرا را براي يكي از دوستانم تعريف كردم و او گفت احمد را ميشناسد و خواست تا ما را آشتي دهد. با موتور به طرف باشگاهي در حوالي ميدان شهدا رفتيم و من بيرون باشگاه منتظر شدم. دوستم داخل باشگاه رفت و دقايقي بعد همراه مقتول بيرون آمد. مقتول خيلي عصباني بود به محض بيرون آمدن از باشگاه شيشههاي باشگاه را خرد كرد و بعد با قمه به طرفم حمله كرد و يك ضربه به سرم زد.
متهم در خصوص قتل گفت: در آن لحظه فرار كردم و به دوستم گفتم چرا احمد اينطور برخورد كرد؟! او در جواب چاقويي داد و گفت برو از حقت دفاع كن. چاقو را گرفتم و سراغ مقتول رفتم كه دوباره با هم درگير شديم. در آن درگيري از ناحيه دست زخمي شدم و براي دفاع از خودم دو ضربه به مقتول زدم و فرار كردم. متهم در ادامه گفت: بعد از قتل متواري بودم و تنها زندگي ميكردم. در اين 13 سال خانوادهام تلاش كردند با پرداخت 300ميليون ديه رضايت خانواده مقتول را بگيرند. بعد از آنكه از قصاص نجات يافتم تصميم گرفتم به خاطر عذاب وجداني كه داشتم خودم را معرفي كنم. با اقرارهاي متهم و با توجه به رضايت اوليايدم، پرونده جهت رسيدگي از جنبه عمومي جرم به شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. صبح ديروز پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي متين راسخ قرار گرفت و متهم بعد از قرائت كيفرخواست در جايگاه حاضر شد. او در آخرين دفاعش گفت: از صميم قلب پشيمانم و اميدوارم خدا مرا ببخشد. آن روز براي آشتي رفته بودم كه به خاطر عصبانيت مقتول اين اتفاق افتاد. بعد از قتل، از ترس قصاص فرار كردم و با اجاره خانهاي زندگي مخفي داشتم. سعي كردم در اين مدت استغفار كنم و از طريق پيك موتوري روزي حلالي داشته باشم.
متهم در ادامه گفت: ششسال بعد از اين حادثه پدرم را از دست دادم و بعد از آن با كمك خانوادهام و با فروش كليه و اموال زندگي كه بهم ارث رسيده بود، رضايت خانواده مقتول را جلب كرديم، اما تهيه 300 ميليون ديه براي ما كه قشر متوسطي بوديم سخت بود به همين دليل دوستان، آشنايان و فاميل هر كدام بخشي را به عنوان كمك به صورت قرضالحسنه يا بدون بازگشت پرداخت كردند. حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفيف دهند تا بتوانم خسارتهايي كه در اين مدت به خانوادهام وارد شده را جبران كنم و به خصوص به مادرم خدمت كنم.
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.