معصومه طاهري
خبر تيراندازي در مركز آموزشي كهريزك كه چندي پيش اتفاق افتاد و سربازي باعث كشته شدن هم خدمتيهای خود شده بود دردناك و ناراحتكننده بود؛ چه آنكه هركدام از اين جوانان چه ضارب و چه مضروب سرمايههاي اجتماعي و آيندهسازان كشور هستند و سربازي براي ساختن است نه سوختن. واقعيت امر آن است كه دوسال از عمر جوانان در امر مقدس سربازي ميگذرد.
دوراني كه تمام وقتشان براي امور آموزش نظامي طي نميشود و خواهناخواه اوقات فراغت زيادي دارند كه بايد به گونهاي بگذرانند ولي از اين ظرفيتها استفاده مطلوبي نميشود، درحاليكه شرايط پادگانها بايد پرورشي باشد تا شاهد چنين اتفاقاتي نباشيم. يكي از فعالان فرهنگي كه اوايل دهه 90 در پادگاني در ارتش دوران سربازي خود را گذرانده بود ميگفت تأسف ميخوردم وقتي ميديدم سربازي در پادگان خدمتش حتي نميتوانست فرم خود را پر كند چون سواد نداشت. وي ميگويد:در آن زمان من به عنوان سرباز روانشناس در پادگان بودم که با مسئول عقيدتي پادگان صحبت كردم تا طي اين مدت، فضايي ايجاد شود كه سربازان بيسواد سواد ياد بگيرند.
از اين طريق میتوان كارهاي فرهنگي خوبي در پادگان انجام داد اما ذهنيت وي از فعاليت فرهنگي چيزي نبود كه انتظار داشتم بدتر از همه آن بود كه او مسئول عقيدتي آن پادگان بود و كار فرهنگي و عقيدتي كه دنبال ميكرد در اين حد بود كه سربازان صفر را هنگام نماز به خط ميكرد و به نمازخانه ميبرد، به گونهای كه حتي گاه سربازاني نماز هم بلد نبودند ولي بايد براي نماز جماعت به صف ميشدند و اين نبود تفكر پرورشي در آن پادگان عذابدهنده بود.
در همه جاي دنيا دوران سربازی وجود دارد، چراكه براي بلوغ اجتماعي و بالا بردن آگاهيهاي نظامي آنان ضروري است اما نكته اينجاست عمده اين افراد سربازان معمولي هستند كه در سنين 18 و 19 سالگي به سربازي رفتهاند و هنوز شخصيت اجتماعي آنها كاملاً شكل نگرفته است؛ متأسفانه نگاهي كه در كشور ما نسبت به بحث سربازي وجود دارد درست نيست بهویژه درخصوص سربازان صفر كه به خاطر تنهايي، دوري از خانه و خانواده و... برايشان پادگان به محل مستعدي براي برخي از ناهنجاريها تبديل شدهاست تا از اين طريق زمان طولانيای كه مجبور به ماندن هستند را طي كنند، درحالي كه هيجانات جواني و كنجكاوي آنها در اين دوره به اوج ميرسد، لذا بايد درست هدايت شوند.
از نظر كارشناسان روانشناسي و جامعهشناسي دو اصل انگيزه و محيط براي رشد افراد بسيار اهميت دارد بهخصوص در فضاي پادگانها كه نياز به توجه زيادي دارد و بايد بستر فرهنگي مطلوبي در پادگانها ايجاد شود. شايد متوليان امر بگويند در پادگان كتابخانه داريم ولي تعداد كمي از آن استقبال ميكنند اين حرف درست و بهجا، اما مسئله مهم و اساسي بحث انگيزهسازي و فرهنگسازي ميان سربازان است كه بايد مورد لحاظ قرار داد. قدر مسلم با توجه به انگيزههاي نامتناهي انسان و در مقابل محدوديتهاي فضاي پادگان كه بايد به اجبار دوسال آن را پشت سر بگذرانند فرهنگسازي مطالعه و كتابخواني بين سربازان تأثيرگذاري خوبي ميتواند داشته باشد و افراد تحت يك مديريت مناسب ميتوانند درمسير تعالي قرار گيرند. حداقل محصول كار آن است كه فرد پس از پايان دوران خدمت به يك کتابخوان حرفهاي تبديل شدهاست بهخصوص سربازاني كه از سن كم وارد دنياي پادگان شدهاند و به دليل شرايط شخصيتي احساسيتر و عاطفيتر از بقيه هستند بهتر ميتوانند به رمان و داستانهاي خوب عادت كنند. بهترين الگو رهبرمعظم انقلاب است كه خودشان كتابخوان حرفهاي هستند و بدون هيچ ابايي از جايگاهي كه دارند خواندن رمانهاي مشهور را توصيه كردهاند، لذا ميتوانیم در فضاي پادگانها از اين نوع كتابها ترويج كنيم يا كتابهايي درباره شخصيتهاي بزرگي مانند پروفسور حسابي، ابنسينا، كتابهايي درباره اسراي جنگ مانند «چهكسي قشقرهها را ميكشد؟»، درباره زندانيان سياسي مثل احمد احمد، عزتشاهي و... تا در فضاي پادگان كه اوقات فراغت افراد به نسبت بيشتر است، از لحاظ رواني و تزريق روحيه اميد و ديانت مؤثر باشد.
فراموش نكنيم گاهي برخي از امور فرهنگي فقط به تبليغ و تشويق نياز ندارند، بلكه برنامهريزي و استفاده از زيرساختارهاي موجود و هدايت جوانان هم ضروري است. الزامات در اين امر ميتواند به راحتي بدون كمترين هزينه ممكن باشد. سعی کنیم كتابخواني را به پادگانها ببريم. اگر همت و عنايت مسئولان شامل حال سربازان كشور شود مطمئناً اين دوسال كه تقريباَ خاطره مشترك خيليها هم است بهترين زمان براي رونق دادن مطالعه وكتابخواني هم خواهد بود.