کد خبر: 866890
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
پشت صحنه مراسم‌هاي لاكچري كه كمتر نمايش داده مي‌شود
هوا تاريك است و مغازه خلوت شده؛ ‌دور و برش را مي‌پايد تا چشم‌هاي آشنايي او را نبيند.
زهرا چیذری
 
هوا تاريك است و مغازه خلوت شده؛ ‌دور و برش را مي‌پايد تا چشم‌هاي آشنايي او را نبيند. چادرش را در صورتش كشيده و به سمت جعبه‌اي مي‌رود كه بيرون مغازه ميوه‌ها و صيفي‌جات دور ريختني را در آن جمع كرده‌اند تا حالا كه ديگر خريداري ندارد به قيمت پايين بفروشند و اگر باز هم خريداري نداشت دور بريزند. در ميان ميوه‌ها و صيفي‌جات دور ريختني جست‌وجو مي‌كند تا شايد چند ميوه سالم‌تر پيدا كند و به خانه ببرد بي‌آنكه خبر داشته باشد سالانه 25 تا 35 ميليون تن از خوراكي كه مي‌تواند سفره او و امثال او را رنگين كند راهي سطل‌هاي زباله مي‌شود تا نمايش بي‌صدايي از تبعيض و فاصله طبقاتي باشد.
 
25 تا 35 ميليون تن؛ ‌اين عدد بنا بر آمار رسمي ميزان دور ريز مواد‌غذايي در كشورمان را نشان مي‌دهد؛ رقمي كه بر اساس محاسبات انجام شده معادل غذاي 15 ميليون نفر است، اما راهي سطل زباله مي‌شود. روي ديگر اين سكه، اما آمارهاي مرتبط با فقر مطلق در كشورمان است؛ آماري كه نشان مي‌دهد 11 درصد مردم كشورمان زير‌خط فقر مطلق و 30 درصد از آنها زير‌خط فقر نسبي هستند. به عبارت ديگر درآمد حدود 9 ميليون نفر از افراد جامعه كفاف آن را نمي‌دهد تا تغذيه مناسبي داشته باشند، نابرابري‌هاي اجتماعي موجب شده تا سهم غذايي اين افراد توسط گروه ديگري از افراد جامعه دور ريخته شود، اما به آنها تعلق نگيرد.
 
پشت صحنه زندگي‌هاي لاكچري
مهماني‌هاي پر زرق و برق، ‌رستوران‌هاي گرانقيمت بالاي شهري، هتل‌ها، ‌مراسم‌هاي رسمي برگزار شده از سوي سازمان‌هاي دولتي و غير‌دولتي، ‌سوپر‌ماركت‌ها و ميوه‌فروشي‌هاي لوكس همه و همه در كنار نمايش تجمل‌گرايي و ثروت و تبليغات براي يك زندگي مرفه و لاكچري پشت صحنه‌هايي هم دارد كه كمتر به نمايش عموم گذاشته مي‌شود.
 
در پشت صحنه تمام اين جشن‌ها، مهماني‌ها، سفره‌هاي رنگين اسراف و دور ريختن غذاي ده‌ها و صدها نفر افراد گرسنه‌اي است كه قربانيان نابرابري اجتماعي هستند. ساختار نا‌مناسب اجتماعي و اقتصاد بيمار جاري در جامعه ما موجب شده تا در يك طرف جامعه شاهد تجمع ثروت‌هاي بادآورده و در سمت ديگر شاهد تجمع فقر و فلاكت باشيم؛ ‌موضوعي كه در نهايت موجب مي‌شود تا درصد قابل توجهي از جامعه در فقر زندگي كنند و حداقل‌هاي تغذيه‌اي را داشته باشند و در يك سوي ديگر معادل غذاي 15 ميليون نفر دور ريخته شود.
 
25 تا 35 ميليون تن
آن‌طور كه مهدي كريمي تفرشي، رئيس تعاوني توليدكنندگان مواد‌غذايي مي‌گويد: سالانه ١٣٠ ميليون تن مواد‌غذايي در كشور توليد مي‌شود كه 25 ميليون تن آن هدر مي‌رود و با توسعه صنايع تبديلي و تكميلي در كشور، مي‌توان از اين هدررفت جلوگيري كرد. پيش از اين نيز طبق آمار ارائه شده از سوي فائو در كشورمان 35 ميليون تن غذا يعني معادل غذاي 15 ميليون نفر دور ريخته مي‌شود.
بر اساس آمارها 30 درصد ضايعات مربوط به نان، 30 تا 50 درصد مربوط به ميوه‌ها و سبزيجات و 10 درصد مربوط به برنج است. 25 درصد هم به خرما اختصاص دارد.
هدررفت منابع غذايي تنها به از دست رفتن مواد خوراكي ختم نمي‌شود،  بلكه تمام منابعي كه براي توليد آنها مصرف‌شده هم هدر مي‌رود.
 
همراه با هدر رفت مواد غذايي24 درصد از كل منابع آب شيرين مورد استفاده در توليد محصول غذايي هم از دست مي‌رود و 23 درصد از مساحت كل زمين‌هاي زراعي جهاني دچار افت كيفيت و كم شدن مواد معدني و توانايي لازم براي كشاورزي مي‌شوند. همچنين 23 درصد از ميزان كود استفاده شده هم بي‌فايده بوده است.
مهم‌ترين بخش اين ماجرا اما بررسي وضعيت خانوار ايراني طي سال‌هاي اخير است. وضعيتي كه بررسي‌ها نشان مي‌دهد چندان خوشايند نيست.
طبق بررسي‌هاي انجام شده از سوي بانك مركزي ايران، كاهش قدرت خريد خانوارهاي ايراني در ١٠‌سال گذشته، سبد غذايي مردم را كوچك‌تر از قبل كرده است. براين اساس هزينه مواد‌غذايي در سبد خانوار ايراني به حدود يك‌چهارم رسيده و علاوه براين ميزان مصرف تمامي كالاهاي اساسي به جز مرغ و تخم‌مرغ با كاهش چشمگيري روبه‌رو بوده است.
بانك مركزي همچنين گزارش مي‌دهد كه ميزان افزايش قيمت سالانه مواد‌غذايي در ايران بالاتر از متوسط نرخ تورم كالاها بوده، به‌گونه‌اي كه با قياس دستمزدها نسبت به هزينه‌ها، خانواده‌هاي فقير با اختلاف چشمگيري نسبت به قشر مرفه، ناچارند بخش اعظمي از درآمد خود را صرف خريد مواد‌غذايي كنند.
 
ريشه‌كني فقر مطلق
رئيس‌جمهور  در اولين كنفرانس خبري پس از انتخابات سال ۱۳۹۶، وعده داد كه فقر مطلق را تا سال ۱۴۰۰ ريشه كن خواهيم كرد.
 بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه در حال حاضر حدود يك دهك در فقر مطلق به سر مي‌برند؛ فقر مطلق به معناي نداشتن حداقل‌هاي معيشت است، در حالي كه فقر نسبي يعني پايين بودن سطح زندگي نسبت به متوسط جامعه است. فقر مطلق در واقع با چهار يا پنج شاخص سنجيده مي‌شود كه محور اصلي سنجش آن بر پايه درآمد افراد است، يعني ميزان درآمدي كه پاسخگوي چند نياز اوليه انسان باشد. اين ميزان درآمد بر مبناي استفاده متعارف از خدمات بهداشت و درمان، آموزش، مسكن و تغذيه در سطح مشخصي تعيين مي‌شود. به‌طور مثال تغذيه متعارف به تغذيه‌اي اطلاق مي‌شود كه حداقل ۲ هزار كالري در روز براي هر نفر باشد.
 
بر اساس گزارش بانك جهاني،  فقر درآمدي ايران در اوايل انقلاب، ۴۰ درصد از خانوارهاي ايران را شامل مي‌شد. در سال ۸۴، فقر مطلق به 5/10 درصد رسيد. بر اساس هزينه خانوارها، در سال ۹۱ و ۹۲، معادل 4/33 درصد از خانوارهاي شهري و 1/40 درصد از خانوار‌هاي روستايي زيرخط فقر بوده‌اند. مطابق آخرين بررسي‌ها ١١‌درصد مردم ايران زير خط فقر مطلق و ۳۰درصد زيرخط فقر نسبي قرار دارند.
11 درصد مردم ايران حتي اگر شكمشان سير باشد سلول‌هايشان گرسنه است؛ ‌كودكان كار، ‌زنان بي‌سرپرست و سرپرست خانوار، افراد بد‌سرپرست و بسياري ديگر از افرادي كه خيلي وقت‌ها از كنارمان عبور مي‌كنند؛‌ شايد در همان لحظه‌اي كه غذاي اضافه مهماني‌مان را دور مي‌ريزيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار