«20سال از جوانيام در زندان گذشت؛ يا قصاصم كنيد يا آزاد.» اين درخواست مرد محكوم به قصاص است كه در جريان سرقت از يك خانه ويلايي، زن صاحبخانه را به قتل رسانده است.
به گزارش خبرنگار ما، نوزدهم فروردين ماه سال 76، مأموران پليس تهران از قتل زن ميانسالي در يكي از خانههاي ويلايي محله قلهك باخبر و راهي محل شدند. جسد متعلق به زن 50سالهاي به نام پوران بود كه بر اثر ضربات چاقو كشته شده بود. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، مأموران در تحقيقات ميداني از محل حادثه دريافتند، مقتول با رفتن فرزندانش به خارج از كشور، همراه نگهبان و باغبان در خانه ويلايي تنها زندگي ميكرد. همزمان با بازگشت پسر پوران، باغبان و نگهبان از خانه اخراج شده بودند.
پسر مقتول به پليس گفت: 18سال قبل مادرم طلاق گرفته بود و با رفتن ما به خارج از كشور، تنها زندگي ميكرد. قبل از عيد تصميم گرفتم به ايران برگردم. مدتي قبل باغبان و نگهبان را به دلايلي اخراج كردم. اين گذشت تا اينكه براي تعطيلات نوروز به سفر رفتيم. مادرم بعد از دو هفته برگشت، اما ما همچنان در سفر بوديم كه اين حادثه اتفاق افتاد.
با اين اظهارات فرضيه پليس مبني بر اينكه احتمالاً نگهبان و باغبان در جريان قتل نقش داشته باشند، نزد پليس قوت گرفت و آن دو به عنوان مظنون بازداشت شدند. دو متهم، احمد 30 ساله و حسن 35 ساله در بازجوييها جرمشان را انكار كردند، اما در مراحل بعدي، حسن كه نگهبان باغ بود با اعتراف به جرمش گفت: سالها با مقتول زندگي كردهبودم و با او هيچ مشكلي نداشتم، اما با آمدن پسرش بهانهجوييها شروع شد و آنقدر ادامه پيدا كرد تا از كار بيكار شدم.
اين اتفاق مرا اذيت ميكرد به همين خاطر تنهايي مقتول در خانه ويلايي مرا وسوسه كرد تا از نقشه سرقت با چند نفر از آشناها صحبت كنم. با قبول پيشنهادم همراه سه نفر از دوستانم شبانه به خانه پوران رفتيم. او خواب بود كه ناگهان از خواب پريد و شروع به داد و فرياد كرد. يكي از همراهانم كه از آشناهاي قديمي بود، چاقو همراه داشت. با سر و صداي مقتول ترسيد و براي اينكه آرامش كند جلو رفت و يك ضربه به شكم او زد.
مقتول خونين روي زمين افتاد و بيهوش شد. بعد از آن مقداري پول، طلا و اثاثيه با ارزش منزل را سرقت كرده و گريختيم.
به دنبال اعترافهاي حسن، ديگر متهمان به نامهاي اكبر، سياوش به اتهام سرقت و فرامرز به اتهام سرقت و قتل عمد دستگير و با اقرار به جرمشان روانه زندان شدند. هر چهار متهم در اولين جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران حاضر شدند و پاي ميز محاكمه قرار گرفتند. در آن جلسه وكلاي اوليايدم از سوي فرزندان مقتول در خواست قصاص كردند، اما يكي از وكلا از سوي پسر مقتول گفت: موكلم نه درخواست قصاص داده و نه اعلام گذشت كرده است. او ميخواهد متهم تا آخر عمر در زندان بماند. در ادامه بعد از آخرين دفاع متهمان هيئت قضايي هر چهار متهم را به اتهام سرقت به سه سال حبس، 74 ضربه شلاق و رد مال، فرامرز را به اتهام قتل عمد به قصاص محكوم كرد. اين حكم به تأييد ديوان عالي كشور رسيد تا اينكه متهم به دليل عدم پيگيري اوليايدم براي اجراي حكم بعد از گذشت 20 سال طي نامهاي از قضات دادگاه درخواست تعيين تكليف كرد.
بنابراين فرامرز 52 ساله روز گذشته در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي قربانزاده و مستشار غفاري حاضر شد و پاي ميز محاكمه ايستاد. متهم كه در اين 20 سال به بيماري سل استخوان مبتلا شده بود و توان راه رفتن نداشت با كمك دو سرباز در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاعش گفت: پشيمانم و از اينكه 20 سال از جواني و بهترين سالهاي عمرم در زندان گذشت، افسردهام. در اين مدت مبتلا به بيماري سل استخوان شدهام و از اوليايدم درخواست گذشت دارم تا آزاد شوم. شايد بتوانم از بقيه عمرم استفادهاي ببرم و سلامتيام را به دست آورم. در پايان هيئت قضايي طبق ماده 429 تهيه وثيقه 300 ميليوني را مطرح كرد تا متهم با قرار آن آزاد شود.