سيدرحيم نعمتي
اين روزها اخبار ضد و نقيضي از سياست آلسعود در سوريه شنيده ميشود. ابتدا رسانههايي مثل شبكه تلويزيوني روسيا اليوم و راشاتودي به نقل از معارضان خبر از تغيير موضع سعوديها در قبال سرنوشت بشار اسد دادند. اين خبر مربوط ميشد به نشست مشتركي كه عادل الجبير، وزير خارجه آلسعود با معارضان سوري داشت و در اين نشست به آنها تأكيد كرده بود ديگر نبايد بر لزوم بركناري بشار اسد از رياست جمهوري سوريه اصراري داشته باشند و با باقي ماندن اسد در دوره انتقالي، تنها مسئله اين خواهد بود كه در مذاكرات ژنو بر سر اختيارات و مدت زمان دوره انتقالي بحث كنند. تنها يك روز بعد انتشار اين خبر بود كه وزارت خارجه سعودي با انتشار بيانيهاي سخنان منسوب به الجبير را تكذيب كرد و بر اين نكته تأكيد داشت كه رياض همچنان از دستيابي به توافقي بينالمللي در خصوص آينده سوريه كه بشار اسد نقشي در آن نداشته باشد، حمايت ميكند. با وجود اين بيانيه، گزارش پايگاه خبري العهد بعد از تكذيب وزارت خارجه سعودي نشان ميدهد مسئله جديتر از آن چيزي است كه تصور ميشد و شروط آلسعود براي معارضان سوري بسيار فراتر از سرنوشت سياسي بشار اسد است. مجموع اين اخبار تصوري از تقلاي پاندولي آلسعود را در مورد سوريه نشان ميدهد كه از يك طرف تكرار مواضع قبلي است و از طرف مقابل نقض همان مواضع.
پيششرطهايي براي معارضانپايگاه خبري العهد از نامهاي ميگويد كه الجبير براي هيئت عالي مذاكرهكننده مخالفان سوريه مستقر در رياض فرستاده بود. دستكم پنج بند در اين نامه ديده ميشود كه هر كدام اهميت خاص خود را دارد و تنها در بند نخست است كه نه تنها حضور بشار اسد در دوره انتقالي پذيرفته شده بلكه «حق وي براي نامزدي در دور بعد از رياست جمهوري» هم تأييد شده است. تضمين حفظ ارتش و دستگاه امنيتي و عدم فروپاشي نهادهاي حكومتي، تضمين سلامت و مشاركت اقليتها در دولت آينده سوريه، پايان اقدامات مسلحانه و وجود سلاح سنگين به خصوص در ادلب و همكاري بين ارتش آزاد با ارتش سوريه با گروههاي تروريستي از ديگر بندهاي اين نامه هستند. همانطور كه ديده ميشود بندهاي اين نامه دلالت بر مواردي گستردهتر از صرف سرنوشت سياسي بشار اسد دارند به گونهاي كه هر يك از اين بندها ميتوانند به تنهايي يك چرخش اساسي در مواضع قبلي آلسعود در جنگ سوريه باشند. براي مثال سعوديها قبلاً چندان به صراحت از سرنوشت سياسي اقليتها و به خصوص كردها نميگفتند چنان كه جايي براي اين اقليتها در هيئتهايي ديده نميشد كه از سوي آلسعود به عنوان هيئت عالي معارضان روانه مذاكرات ژنو يا آستانه ميشدند. حالا در اين نامه نه تنها حفاظت از اقليتها مطرح ميشود بلكه از مشاركت آنها در دولت آينده هم گفته ميشود. همكاري با ارتش سوريه براي جنگ با گروههاي تروريستي يا پايان دادن به اقدامات مسلحانه و به خصوص خارج كردن سلاح سنگين از دست مخالفان حاضر در ادلب از ديگر موارد قابل توجهي است كه نشان ميدهد آلسعود ديگر نه تنها آن رويكرد قبلي را از تشديد درگيري بين مخالفان و ارتش سوريه و متحدانش ندارد بلكه حالا به فكر نوعي همكاري بين اين دو است. در واقع، طرح اين بندها در نامه الجبير به هيئت عالي مذاكرهكننده مخالفان به معناي گذاشتن پيششرطهايي براي آنهاست تا با پذيرش آنها كارت سبز سعودي را براي شركت در مذاكرات آينده ژنو به دست بياورند و از حمايت رياض هم برخوردار باشند. با وجود اين تكذيب بعدي وزارت خارجه شك و ترديدهايي نسبت به اين نامه و اصل چنين رويكردي در آلسعود ايجاد كرده است هر چند در نامه نشانههايي از اصالت آن ديده ميشود.
دلايل تغيير رويكرددر نامه الجبير بر اين نكته تأكيد شده كه «ورود به مذاكرات بر اساس ديدگاهي جديد كه منطبق بر واقعيتهاي ميداني و وضعيت بينالمللي جديد باشد، ضرورت دارد.» علاوه بر اين او به معارضان هشدار داده است اگر خود را با اين ديدگاه منطبق نكنند «قدرتهاي بزرگ شايد به دنبال راهكاري خارج از معارضه بگردند.» دو اتفاق در ماههاي اخير پيش آمده كه گويا الجبير با توجه به آن دو اتفاق اين جملات را نوشته است. اتفاق نخست دو ماه قبل با توافق روسيه و امريكا و مشاركت اردن پيش آمد كه باعث به وجود آمدن منطقه كاهش تنش در جنوب غرب سوريه شد. روسيه تا قبل از آن و طي مذاكرات آستانه توانسته بود با همكاري ايران و تركيه مناطق چهارگانه كاهش تنش ايجاد كند اما امريكا در جريان نقشي نداشت و منطقه جديد به معناي كشاندن امريكا به يك نوع همكاري جديد با روسيه بود. به اين ترتيب، اگر گروههاي مخالف مثل قبل اصرار به ادامه درگيري با ارتش سوريه و متحدانش داشته باشند نميتوانند جايي در اين نوع همكاري داشته باشند و به طور طبيعي از معادلات سياسي و روند مذاكرات هم كنار ميروند. اين اتفاق ميداني با آن جملات منعكس شده كه ميتواند اصالت نامه الجبير با وجود تكذيب وزارت خارجه سعودي را تأييد كند اما دستكم برخي از بندهاي نامه با توجه به تنش جاري در خليج فارس تنظيم شده است. دو ماه است كه آلسعود به همراه مصر، امارات متحده عربي و بحرين ائتلاف ضد قطري به راه انداختهاند و تحليل برخي از بندهاي نامه الجبير ناشي از اين جريان است كه به جاي ضديت با نظام سوريه، بيشتر به معناي تقابل با دخالت قطر در سوريه است. براي مثال تأكيد بر خروج سلاح سنگين از ادلب با توجه به تجمع گروههاي مورد حمايت قطر در اين استان سوريه در همين جهت است يا همكاري ارتش آزاد با ارتش سوريه براي جنگ با گروههاي تروريستي ميتواند به معناي همكاري براي جنگ با گروههايي باشد كه مورد حمايت قطر هستند و آلسعود آنها را تروريستي ميخواند. بنابراين وضعيت جديد ميداني در سوريه و تنش سعودي با قطر دو دليل اصلي براي تأييد اصالت و تدوين نامهاي است كه الجبير نوشته و بر مبناي اين دو دليل تغيير رويكرد آلسعود در جنگ سوريه توجيه ميشود.
صفبنديهاي جديدجداي از وضعيت جديد ميداني يا تنش با قطر، يك دليل قابل توجه ديگر براي تغيير رويكرد سعوديها در قبال سوريه در آرايش سياسي و صفبنديهايي است كه تفاوتهايي قابل توجه نسبت به گذشته دارند. يكي از اين صفبنديها در خود هيئتهاي معارضان ايجاد شده است كه پيشدرآمد آن قبل از هفتمين دور مذاكرات ژنو ديده شد. قبل از آن مذاكرات بود كه تركيب هيئت مخالفان در مذاكرات مبدل به يك چالش قابل توجه شد چنانكه قبل از مذاكرات گفته ميشد سعوديها ميخواهند شخصيتهاي مورد حمايت قطر و نمايندگان اخوانالمسلمين را از هيئت مخالفان حذف كنند. اين تلاش سعوديها در حالي بود كه سه فهرست از سوي سه هيئت اصلي مخالفان مطرح بود تا تركيب نهايي هيئت عالي مخالفان از اين سه فهرست تشكيل شود. اين سه هيئت عبارتند از: هيئتهاي مستقر در مسكو، قاهره و رياض كه به نام همين شهرها خوانده ميشوند و سعوديها سعي داشتند تا هيئت رياض به سرپرستي رياض حجاب دست برتر در تركيب نهايي داشته باشد. حالا اين سه هيئت خود را براي كنفرانس ژنو آماده ميكنند و سعوديها ميخواهند با دعوت مخالفان به رياض تركيب نهايي را در اين شهر و قبل از راهي شدن به ژنو تعيين كنند. به نظر ميرسد سعوديها در اين تركيب ائتلافي هيئتهاي رياض و قاهره را با توجه به نوع همكاري با هيئت مسكو مد نظر دارند چنانكه كنارهگيري رياض حجاب از سمت فعلي به عنوان هماهنگكننده هيئت عالي مذاكرهكننده و تبديل احمد الجربا به چهره اول معارضان دلالت بر اين امر دارد. در اين ميان، شخصيتهاي وابسته به قطر مثل معاذ الخطيب و محمد الحافظ از قبل كنار گذاشته شدند و سعوديها براي جلب رضايت مصر قبول كردهاند تا عناصر اخوانالمسلمين جايي در تركيب نهايي هيئت مخالفان نداشته باشند. مفاد نامه الجبير بيترديد مورد رضايت هيئت مسكو است كه مشهور به نرمش در برابر نظام سوريه است و سياست دولت مصر نيز نشان ميدهد با مفاد اين نامه هماهنگ است. به هر حال، نامه منسوب به الجبير آنقدر نشانه و دلايل تأييد دارد كه به سختي ميتوان در اصالت اين نامه و مفاد آن شك كرد و بيانيه وزارت خارجه آلسعود را هم بايد سرپوشي تلقي كرد كه سعوديها ميخواهند روي تغيير موضع خود بگذارند. با وجود اين، تغيير موضع سعوديها را نميتوان به اختيار و بر مبناي اولويتهاي آنها دانست و بيشتر ناشي از شرايط و جبر بينالمللي و منطقهاي است. به عبارت ديگر، آلسعود به دليل اين شرايط است كه مجبور به تغيير رويكرد خود شده در حالي كه تمايل اصلياش همان موضع سابق از سقوط نظام سوريه است. به همين جهت است كه نميتواند ادبيات ضد سوري خود را تغيير دهد و ميخواهد با يك حركت پاندولي از ادبيات قبل و حركت به سوي تغيير مواضع پیشین به نحوي خود را از پرونده سوريه نجات دهد.