ملت حالش به هم خورد! سلفي گرفتن نمايندگان خانه ملت با يك زن در حالي كه از سر و كول هم بالا ميروند و گوشيهايشان را به سمت او گرفتهاند، با نيشهاي باز كه ته گلوي برخيشان را ميتوان ديد، آن هم با زني كه مسئول سياست خارجه كشورهايي است كه ما را تحريم كردهاند و دشمني چندصد ساله دارند و همين چند روز پيش شكايت آزمايش موشك ماهوارهبر ما را كه يك كار علمي است، به شوراي امنيت بردند. اين اوج بي غيرتي بود، بي غيرتي به دين، به وطن، به ملت تا يك بار ديگر شيونكنان بالاي سرغربزدگي و بي هويتي خويش بنشينيم. آن هم در 14 مرداد در 111 سالگي مشروطه! نمايندگان حرمت مشروطه و نمايندگي مردم را شكستند و ذات غيرپسند خود را به رخ كشيدند.
هر چند مشاور فرهنگي رئيسجمهور بلافاصله نوشت كه اين يك ضعف فرهنگي است نه سياسي تا شايد مشكل را به همه ايرانيان نسبت دهد و چهره سلفيبگيران را كه از يك ليست خاص بودند، تطهير كند و اگرچه ما نيز بنا نداريم وارد اين بحث سياسي بشويم اما كاربران شبكههاي اجتماعي كه هشتگ «سلفي حقارت» را بهراه انداختند، عموماً كساني بودند كه اعتراف ميكردند سلفي بگيران از ليست اميد هستند كه رأيدهندگان چشم بسته آنها را روانه مجلس كردهاند. يعني در اين قصه پر غصه، همه ملت بود كه حالش به هم خورد، هرچند در ميان كاربران شبكههاي اجتماعي كساني بودند كه نوشتند اين خصيصه بيشتر ما ايرانيها است، اما واكنشهاي اصلي و پردامنه، نشان از اين دارد كه چنين رفتاري را ايرانيان مايه حقارت و پستي ميدانند و نتوانستند خشم خود را از اين ماجرا فرو برند.
فرجالله رجبي نماينده شيراز، عليرضا رحيمي نماينده تهران، علي قرباني نماينده بجنورد، حجتالاسلام احمد مازني نماينده تهران و همايون يوسفي نماينده اهواز، هر پنج نفر عضو فراكسيون اميد و حسين رضازاده كازرون نماينده كازرون كه در انتخابات رياست مجلس به عارف رأي داده بود، شش نفري هستند كه فقط در يكي از عكسهاي سلفيبگيران خودنمايي ميكنند و البته قشقايي، معاون وزير خارجه كه بايد فهم بيشتري از عرف ديپلماتيك داشته باشد، به نوعي صحنهگردان اين خيمهشببازي بود. در يك عكس ديگر بهرام پارسايي، محمدرضا بادامچي، ابوالفضل سروش، عبدالغفور ايراننژاد، مصطفي كواكبيان و محمدصادق حسني، همگي از فراكسيون اميد و اقبال محمديان، الهيار ملكشاهي، ابوالفضل حسنبيگي، كاظم دلخوش و عليرضا سليمي از اصولگرايان ديده ميشوند، رسول خضري هم از مستقلين بود.
مردم چه گفتند
بخشي از واكنشهاي مردم در شبكهها از اين قرار است:
* فرشاد مهدي پور: در «سلفي حقارت» معمولاً مشكل را برميگردونن به احراز صلاحيتها. ما چرا نميخواهيم مسئوليت رأيمون رو بپذيريم؟ كيا اينا رو گذاشتن توو ليستشون؟
* الميرا شريفي مقدم: اشتياق زياد براي گرفتن سلفي با موگريني ! به خاطر همين كارهاست كه شهر رو موقع اومدن خارجيها تعطيل ميكنن!
* سيدمحسن ميرشمسي: جاداردكه در مورد اعتبارنامه نمايندگاني كه با سلفي حقارت اين خسارت جبرانناپذير رابه آبرو، حيثيت و عزت ملت و مملكت زدند، تجديدنظر اساسي صورت بگيرد!
*حسام الدين براتي: اين نمايندههاي ليست اميد رو با هزينه دولت چندتا سفر خارجي ببرن يكي اومد ايران اين طور آبروريزي نكنن. والا ما كه راضي هستيم.
*هادي شريفي: استيل موگريني شبيه خانومهايي است كه دارن از جاهاي بد رد ميشن خودشونو جمع ميكنن؛ شرمندهايم خواهر!
*مهتا شين: ر ولي بازم خدا رو شكر ايوانكا ترامپ براي تحليف نيومده بود!
*صادق نيكو: كميته نظارت بررفتار نمايندگان فقط براي زمينخواري و اختلاس نبايد باشه! براي رفتارهاي حقارتآميز اين نمايندههاي ليست اميد هم بايد ورود كنه!
* ميترا روحي: اصلا عشق و علاقه به گفتوگوي تمدنها در ميان ما موج ميزنه به ويژه وقتي مسئله جنسيت هم باشه!
* فاطمه مهربان: مردم رو چي فرض كردن كه اول اشتباه خودشون رو ميكنن و بعد با عذر خواهي ماله ميكشن؟!
*تقي اعتمادي: مجلسي كه روزگاري جايگاه شهيد بهشتي بود، حالا جايگاه سلفيبگيران با خانم فرنگي شده است. راست گفت فردوسي كه چو بيشه تهي گشت از نره شير / ... در آيد آنجا دلير!
حرف مردم در اين توئيتها كه مصداق يك از هزاران است، روشن و صريح است.
مردم از ذلت نماينده مجلس مقابل يك مسئول خارجي كه اتفاقاً مذاكرات هستهاي نشان داد كل اروپا در جهان هيچكاره است، به حالت تهوع رسيدهاند.
مگر در مذاكرات هستهاي پس از چندي، سلف همين خانم موگريني به دكتر ظريف نگفت شما با امريكا بر سر ميز مذاكره بنشينيد و مذاكرات را جلو ببريد؟ و مگر حالا كه به اصطلاح اروپا قائل به اجراي برجام است، مشكلات ما با امريكا باقي نمانده است، پس اين نمايندگان در يك زن اروپايي كه به زودي جايش را به كس ديگري ميدهد، چه چيزي ديدهاند كه صف كشيدهاند تا قشقايي ديپلمات از آنها پشت سر موگريني عكس يادگاري بگيرد؟!
آيا نمايندگان مجلس ميخواهند اين عكسها را شب به خانوادههايشان نمايش بدهند؟!
هرچه بود اين عكسها و اين خاطرات لكه ننگي در روز مشروطه بر دامن مجلس است كه هرگز پاك نخواهد شد.