مهديه عربيه
سادهزيستي، واژهاي است كه مأنوس بودن با آن يكي از رموز خوشبختي در زندگي انسان است. كلمهاي كه بايد آن را فراتر معني كنيم، شايد به معني «اصل» بودن. خيلي از مردم ما اصولي را در زندگي گم كردهاند يا به دنبال آن نرفتهاند كه شايد خوشبختي در زندگانيشان در جريان نيست. خوشبختي كه يك سرش به روحيه و عواطف انسان ميرسد و سر ديگرش در معاش و مسائل اقتصادي خانواده.
سادهزيستي، يكي از رموز خوشبختي در ميان ما و به ويژه زوجهاي جواني است كه تازه زندگي مشترك خود را كليد زدهاند. امروزه تناقضهايي به اشتباه در ميان ما نشر پيدا كردهاند كه در صورت عدم برخورد علمي و درست با آن، با يك ناهنجاري رواني بزرگ به نام «توقعات بيجا» روبهرو خواهيم شد. مسئلهاي كه در نقطه مقابل خوشبختي قرار دارد و علاج اين واقعه چيزي جز سادهزيستي نيست.
زندگي را سخت نگيريم
اصلي كه از هزار سال قبل توسط پيامبر اسلام (ص) پايهگذاري و به نسل امروز منتقل شده در كوتاهترين بيان آن به اين شكل بود:«زندگي را سخت نگيريد.» اذهان امروز پس از سپري كردن اتفاقاتي بزرگ در قرنهاي ۱۹ و ۲۰ ميلادي به سختي پذيراي خلوتي و سادگي در زندگي هستند. اين دسته از مردم روحيه خود را در شلوغيهايي كه به دست خود خلق كردهاند و كاملاً مصنوعي هستند حفظ ميكنند. مصداق اين مورد از روحيات را اكثر ما در اطراف خود ديدهايم، خانههاي شلوغ و پر وسيله، گلههاي اعضاي خانواده از كمبود فضا در منزل و بعضاً نوعي بيماري و ناهنجاري كه در حال اپيدمي شدن به خصوص در سطح پايتخت است كه آن لذت بردن از ترافيكهاي سنگين شهر تهران است. اين افراد در محيطهاي خلوت و بكر دچار اختلالهاي ذهني، اضطرابهاي كاذب، ضعف در تصميمگيري و خيلي مشكلات ديگر ميشوند،چراكه مسير سادگي را براي خود انتخاب نكردهاند.
يك خانواده چهار نفره خوشبخت
پيش فرض زندگي ساده و سادهزيستي براي آن دسته از كساني كه آن را درست درك نكردهاند بيشتر شبيه به فقر و نگاهي صوفيانه به زندگي است. در حالي كه چه به لحاظ روانشناسي و چه جامعهشناسي سادهزيستي را بايد زندگي مملو از دادوستد عشق نسبت به افراد و محيط پيرامون با امكانات در اختيار تعريف كرد. حال به يك زندگي ساده نگاه كنيم. خانوادهاي چهار نفره كه فاقد وسيله نقليه هستند، درآمد متوسطي دارند و از امكانات موجود براي رفع نياز استفاده ميكنند.
اين خانواده در نگاه اول شايد بسيار مصيبتزده به نظر برسد،اما همين خانواده با كمترين هزينه و با استفاده از وسايل حملونقل عمومي در حالي كه هر كدام از اعضا قسمتي از وسايل پيكنيك را با خود حمل ميكنند براي تفريح به يكي از پاركهاي بزرگ شهر ميروند، ساعتهايي را كه در آنجا سپري ميكنند، به دليل عدم اعتياد رواني نسبت به وسايل ارتباط جمعي و شبكههاي اجتماعي براي يكديگر وقت ميگذارند و از «در كنار هم بودن» لذت ميبرند. اگر سادهزيستي درست معني شده باشد به دنبال آن شادي و نشاط را براي اعضاي يك خانواده به همراه خواهد داشت، خانوادهاي كه به خاطر دنبال كردن اين مسير صحيح همواره حامي يكديگردر مسائل گوناگون هستند. رهايي از افسرگي ناشي از احساس تنهايي و خيلي مشكلات روحي رواني كه با همين سادهزيستي صحيح و اصولي از بروزش جلوگيري ميشود. حال خانوادهاي چهار نفره، داراي وسيله نقليه، درآمد خوب و وابسته به انواع تكنولوژيهاي روز را تصور كنيد. اين خانواده در نگاه اول بسيار خوشبخت و توانمند در بهره بردن از تمام لذات زندگي به نظر ميرسند،اما هر كدام از اعضا به دنبال نقطهاي است كه در ذهنش آن جا خوشحالتر و شادتر خواهد بود.
به دليل اينكه تعريف هر كدام از آنها از شادي با ديگري متفاوت است و در نگاهي بالاتر خوشحالي را فردي و نه در كنار هم معني كردهاند دچار اختلاف ميشوند. در طول سفر فردي كه محل مورد نظر وي براي سفر انتخاب شده بسيار خوشحال است، مابقي افراد سر در دستگاههاي ديجيتال خود(موبايل، تبلت، لپ تاپ و. . . ) دارند و با دنيايي مجازي مرتبط هستند و يكديگر را فراموش كردهاند. در مقصد نيز اين روند ادامه دارد و حس همكاري ناچيز است،چراكه دغدغهها تفاوت كردهاند. دليلي كه اين خانواده نسبت به خانواده سادهزيست اول دچار مشكل شده اين است كه شلوغي را جايگزين سادگي كرده است. رهايي از خيلي قيدوبندهاي بيمورد كه بيجهت آنها را به عنوان اصل در زندگي فرض كرده ايم، درهاي خوشي و شادي را به روي زندگي ما باز ميكند. شاد بودن همانطور كه ارسطو هزاران سال قبل گفته معني و مفهوم زندگي است. يكي از راههايي كه ميتوان شاد زيستن را تجربه كرد نيز همين انتخاب سادهزيستي و سخت نگرفتنهاي بيمورد است.
چند پيشنهاد ساده براي سادهزيستن
امروز مسائل و مواردي كه چندان كاربردي در زندگيهاي ما ندارد جايگزين مسائل ضروري و پر اهميت شدهاند. خيلي افراد هستند كه براي داشتن زندگي پر زرق و برقتر، چيزهايي را فدا ميكنند كه بعدها به ارزش شان پي ميبرند،اما بايد به اين افراد گفت كه زندگي در شلوغي و عجله كردن نيست بلكه در انديشيدن و خلق كردن و ايجاد ارتباط با همنوعان خود و دنياي پيرامون است. در بروز احساسات مثبت و كسب انرژيهاي خوب است. سادهزيستي ميتواند اذهان ما را از آشفتگيهايي كه يا خودمان خالق آن هستيم يا از جانب دنياي پيرامون بر ما تحميل شده رها كند و به شادي و خوشي كه فكر ميكنيم فقط در تخيلات وجود دارد برسيم، البته اين بار در جريان زندگي واقعي خود. به وسيله چند مورد از كارهاي زير ميتوانيد سراغ زندگي ساده و دوست داشتني برويد: اگر منزلي شلوغ و درهم داريد ذهن شما هم به تبع آن به همان شكل در خواهد آمد. از شر وسايلي كه نياز نداريد خلاص شويد. صبحها كمي زودتر از خواب بيدار شويد تا زمان كافي براي انديشيدن و نوشتن داشته باشيد، صبحهاي پر آرامش را در زندگي خود هميشگي كنيد.
از چيزي يك ماه دل بكنيد و ببينيد آيا آن را واقعاً ميخواستيد يا خير؟ اين كار را درباره خيلي چيزهاي اطراف خود امتحان كنيد، بعد از مدتي خواهيد ديد ذهنتان از موارد بيفايده خالي شده است. خريد كردن تفريحي را رها كنيد، وقت و پول خود را جاي درست هزينه كنيد.
براي خود آشپزي كنيد، درست كردن و خوردن غذا براي شما لذتبخش خواهد بود نه استفاده از غذاهاي حاضري.
زندگي بدون بازيهاي كامپيوتري و شبكههاي مجازي تا به امروز جان كسي را نگرفته است، ميتوانيد استفاده از آنها را به حداقل برسانيد. پر كردن زندگي با مسائل گوناگون بسيار آسان است. مثلاً از ديگران ميشنويم كه آنها چه كارهايي ميكنند و برايمان عالي به نظر ميرسند و دوست داريم آنها را انجام دهيم و به كارهاي خود اضافه كنيم، در حالي كه فضاي نفس كشيدن را از خود ميگيريم. قبل از هر تصميمگيري درباره آن فكر كرده و سپس اقدام كنيم. هيچ چيز با ارزشتر از سادگي نيست كه عامل ذهني باز در فكر كردن و شاد زيستن است. اضافيهاي زندگيمان را بتكانيم تا سبكبالتر زندگي كنيم، درست مثل پروانهها.