از اواخر هزارۀ چهارم قبل از میلاد که
حکومت ایلام در بخش جنوب‌غرب ایران تشکیل شد پایتخت خود را شوش بنا نهاد. شاه و
ملکه ایران در مقدس‌ترین مکان معبد جایگاه مخصوص داشته‌اند به طور کلی و کوتاه در
این هزاره‌ها تصویر زن بر روی مهرها و ظروف سفالین و مجسمه‌ها به تعداد فراوان
دیده می‌شود در چغازنبیل مهره‌هائی از آناهیتا به دست آمده و این نشان می‌دهد که
زن مورد احترام و پرستش مرد در زندگی و حیات بوده است آخرین پادشاه ماد دختر خود
ماندانا را به همسری کمبوجیه اوّل. پارسی یا به نوشته‌های کتیبه‌هائی شاه بزرگ انشان(ایذه
فعلی) در آورد از این ازدواج فرزندی بدنیا آمد که کوروش نام گرفت که خون خاندان
شاهی مادی و پارسی را در رگهای خود داشت که مؤسس سلسلۀ هخامنشیان نام او به عنوان
کورش کبیر در تاریخ ثبت شد. با تشکیل اوّلین حکومت آریائی (ماد) زن همچنان به نقش
فعال خود در امور گوناگون سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ادامه داد.
اتوسا همسر داریوش بزرگ که زنی لایق و
هوشیار بود و از لحاظ مقام در تاریخ بی‌نظیر بود چنانکه مورخین می‌نویسند، همسر
داریوش دوم از زنان دستگاه هخامنشی به شمار می‌رود.
مادر داریوش سوم آخرین امپراطور
هخامنشی زنی مقتدر بود و در امر حکومت دخالت مستقیم داشت. در زمان اشکانیان ملکه
از میان افراد خاندان اشکانی برگزیده می‌شد و از امتیازات دولتی برخوردار بود. در
دورۀ ساسانی زن همچنان از پایگاه و حقوق قابل‌توجهی در جامعه برخوردار بود زنانی
که در دوران ساسانی به سلطنت رسیده‌اند عبارتند از دختران خسروپرویز به نامهای
پوران‌دخت و آذرمی‌دخت و پادشاهی پوران‌دخت یکسال و چهار ماه به طول انجامید که در
تیسفون تاج‌گذاری کرد و بعد از یکسال و چهار ماه درگذشت دومین دخترش آذرمی‌دخت که
در تیسفون تاج‌گذاری کرد و یکسال و نیم حکومت کرد که به یک روایت به دست رستم فرخ‌زاد
کشته شد علت کوتاهی عمر سلطنت این دو خواهر نه در بی‌کفایتی آنها و عدم آگاهی
سیاسی آنان بلکه به علت وجود اغتشاش در امر حکومت و ناتوانی این امپراطور بوده
است.
اگر گواهی‌های اساطیری ایرانی را در
نظر بگیریم می‌بینیم که زن ازجنبه‌های گوناگون زندگی دارای شخصیتی مؤثر در جامعه
بوده است. به عنوان نمونه در کتاب شاهنامه فردوسی در بخش‌هائی مربوط به دوران
اساطیری و پهلوانی می‌شود.
در همۀ داستانها زن حضور فعال و کارساز
دارد و زن در شاهنامه مظهر فداکاری، وفاداری، دانایی، خرد، فرزانگی، بزرگ‌منشی و
خانه‌داری در ضمن زیبایی و ظرافت زنانه موجود است.
سردار بی‌بی مریم بختیاری در جنبش
مشروط
سردار بی‌بی مریم بختیاری، فرمان‌روا،
نویسنده، روشنفکر، مقتدر و با جسارت آگاهانه، سیاستمدار، سوارکار با مهارتی که در
تیراندازی و فنون جنگی داشت توانست قبل از ورود مشروطه‌خواهان در پشت‌بام خانه
پدری مشرف به بهارستان سنگر می‌گیرد و بسیاری از قزاقها و نیروهای استبداد را به
هلاکت برساند. سردار مریم همواره پاسدار حقوق از دست‌رفته مظلومین و پناه‌جویان
بوده. زمانی که حکومت در تعقیب دکتر محمّد مصدق، ملک‌الشعرای بهار، دهخدا وحید دستگردی مدتی در قلعه جونقان تحت حمایت
سردار مریم قرار گرفتند که وحید دستگردی شاعر با ارزش مفید کشورمان به شایستگی حق
این شیرزن را داده است
|
ز هر جنگل و هر بیشه غضنفر خیزد
|
|
نه ز هر آه سوزنده سمندر خیزد
|
سردار بی‌بی مریم به زنان جهان یاد داد
که دنبال‌رو مردان و یا عروسک دست‌ساز احزاب قرار نگیرند. سردار مریم به زنان جهان
یاد داد که برای مدیریت و اداره‌کردن یک کشور مرد بودن امتیاز نیست
سردار مریم متکی به جوهر ذاتی خودش با
خصوصیات ویژه رهبری که زنان امروز ایران و جهان به پیروی از بی‌بی مریم سیر صعودی
خود را طی می‌کنند.
مثلاً 1-اکینو در فیلیپین بیوه یک
سیاستمدار به شیوه کاملاً دموکراتیک توانست فردیناند مارکوس را از مقامش برکنار و
بر مشکلات عظیم کشور آشوب‌زده فیلیپین فائق آید.
2-خانم گاندی در هندوستان 3-بی‌نظیر
بوتو اشراف‌زاده و تحصیل‌کرده دانشگاه
هاروارد امریکا اولین زنی است که به ریاست کشور اسلامی پاکستان رسید.
4-خانم مرکل رهبر موفق آلمان 5-مارگارت تاجر از حزب محافظ‌کاران از خانواده متوسط‌الحال
اولین نخست‌وزیری که سه دورۀ پیاپی در انتخابات عمومی انگلستان موفق بوده 6- در
ژاپن مردسالار (تاکاکودوی) زنی فعال متکی به خویش رهبری جناح مخالف سوسیالیستها را
به عهده دارد. و هزاران زن دیگر
شایسته است به پاس خدمات ارزشمند سردار
بی‌بی مریم بختیاری که از سرشناس ترین چهره‌های مبارزه دوران مشروطیت است با توجه
به فرمایشات مقام معظم رهبری دربارۀ سردار بی‌بی مریم بختیاری از مسئولین محترم
استان و تصمیم‌گیرندگان شورای نامگذاری شهرستان شهرکرد انتظار است نسبت به نامگذاری
یک میدان و یا یک خیابان اصلی به نام سردار بی‌بی مریم بختیاری اقدام فرمائید تا
یاد گذشتگان کشور و استانمان را که در راه آزادی و استقلال کشور گام برداشتند از
یاد نبریم.
