شبكه مستند در قالب برنامه «به اضافه مستند» به نمايش مستند «پرزيدنت، آكتور سينما» پرداخت. مستندي جالب با موضوع فروپاشي شوروي كه به بررسي تاريخچه مذاكرات گورباچف رهبر شوروي سابق و ريگان رئيسجمهور وقت امريكا ميپردازد؛ مذاكراتي كه در نهايت نه تنها فايدهاي براي خروج شوروي از بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي نداشت بلكه اين كشور بزرگ را در كام فروپاشي و تجزيه فرو برد.
گذشته از جنبههاي شاخص تكنيكي اثر كه تماشاي آن را براي مخاطبان عادي و به قولي تماشاگر غيرحرفهاي مستند نيز جذاب كرده بود، نمايش اين مستند در تلويزيون داراي نكات جالبي بود:
1ـ اولين نكته در اين زمينه مربوط به شباهت تاريخي وقايع روايت شده در اين مستند با اتفاقات روز كشورمان بود؛ وقايعي كه يك بار براي كشور بزرگي همچون شوروي كه در دوره خود يكي از ابرقدرتهاي جهان محسوب ميشد به وقوع پيوسته و طي اين سالها روند مشابه آن در كشور ما ديده ميشود كه بدون شك تماشاي اين مستند ميتواند تلنگري براي همه مردم از جمله مسئولان و مديران تصميمگيرنده در سطح كلان كشور باشد.
۲ ـ اين مستند علاوه بر محتواي جالبتوجهي كه دارد، به لحاظ ظرافتهاي فني و تكنيكي نيز اثر قابل قبولي است. اين ظرافت از انتخاب عنوان اثر كه به نقش بازي كردنهاي ريگان رئيسجمهور وقت امريكا كه زماني بازيگر هاليوود بوده آغاز ميشود و در ساير بخشهاي مستند به ويژه در تدوين آن به خوبي خود را نشان ميدهد؛ موضوعي كه در افزايش جذابيت اثر به شدت موثر بوده است.
۳ـ «پرزيدنت، آكتور سينما» از آن دسته آثاري است كه پتانسيل بالايي براي جناحي شدن دارد. فقط كافي بود در اين مستند به گوشهاي از تاريخ سياسي ايران و اتفاقات پيش آمده در دولتهاي مختلف اشاره ميشد تا روايت اثر به طور كامل زير سؤال برود. هرچند كه در پايانبندي اثر اشارهاي مختصر به يكي از جملات اوباما درباره با مذاكره با ايران ميشود، ولي باز هم اين مستند ميتوانست با بياني صريحتر نسبت به بعضي از مسائل سخن بگويد اما براي جلوگيري از اين موضوع سعي كردند فقط روايتگر تاريخ باشند.
۴ـ اما مسئله ديگر مربوط به جسارت تلويزيون در پخش اين مستند است. مستندي جنجالي كه وزارت ارشاد به واسطه برخي از مسائل احتمالاً جناحي حاضر به اعطاي مجوز به آن نشده ولي صداوسيما به عنوان رسانه ملي با وجود همه فشارهايي كه از بيرون اين سازمان براي عدم پخش اين اثر وجود داشت، باز هم اقدام به پخش آن كرد.
۵ ـ هرچند كه نمايش اين اثر در شبكه مستند حركت قابلتقديري بود ولي به نظر ميرسد مديران تلويزيون براي بهتر ديده شدن اين اثر بايد آن را در يكي از سه شبكه اصلي يك، 2 يا 3به نمايش بگذارند تا اثري در اين اندازه مهم و ارزشمند در مقياسي بزرگتر و براي دامنه گستردهتري نمايش داده شود تا حق مطلب در ارتباط با آن ادا شود و گروه بيشتري از مردم به تماشاي اين اثر بنشينند.
۶ ـ علاوه بر بخشي كه مربوط به نمايش اين مستند در تلويزيون ميشد، بحثهاي مطرح شده از جانب ناصر نوبري، سفير سابق ايران در شوروي كه در برنامه «به اضافه مستند» و بلافاصله پس از پخش اين اثر پخش شد، هم يكي از مواردي بود كه جا دارد تلويزيون آن را در چند نوبت بازپخش كند؛ صحبتهايي كه از جانب يكي از شاهدان عيني آن روزها مطرح شده و حاوي نكات بسياري در ارتباط با دلايل فروپاشي شوروي و برخورد تحقيرآميز امريكاييها با ملتي است كه روزي خود يكي از ابرقدرتهاي جهان محسوب ميشد.