محمد اسماعیلی
بخش مهمي از طرح و برنامههاي سالانه ايالاتمتحده براي حفظ استيلاي خود در مناطق مختلف دنيا، حول محور جمهوري اسلامي ايران ميچرخد تا جايي كه در رديف بودجههاي اين كشور مبالغ هنگفتي جهت مقابله با نفوذ كشورمان در منطقه غرب آسيا اختصاص يافته است، به همين جهت جلوگيري از نفوذ جمهوري اسلامي ايران در سطح گفتماني يكي از اهداف مهم نظام سلطه است، به همين دليل است كه حجم قابل توجهي از مواضع و سخنراني مقامات رسمي و غيررسمي ايالاتمتحده امريكا و حتي رسانههاي وابسته به مراكز قدرت اين كشور در طول يك هفته، به بحث برسر چگونگي مقابله با قدرت كشورمان اختصاص مييابد.
تمام طيفها و جريانات سياسي در امريكا خواهان مهار جمهوري اسلامي ايران بوده و تنها روشهاي آنها براي برخورد با ايران گاه تغييرات جزئي ميكند و در مقابل جرياني در داخل كشور تلاش ميكند تا با تغيير باورها و نگرشهاي عمومي نسبت به اين دشمنيهاي دامنهدار، جامعه را از ادامه مسير مقاومت در برابر خواستههاي دشمن به ويژه در عرصه سياست خارجه نااميد سازد. «زير سؤال بردن اصل دشمني ايالاتمتحده با ايران» از مهمترين ابزاري است كه در چنين سياستي توسط اين طيف در داخل كشور دنبال ميشود تا جايي كه يكي از محورهاي مشترك عناصر و رسانههاي منسوب به اين جريان تطهير چهره استكبار و به اصطلاح بزك كردن آن است؛ رويكردي كه با هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز همراه شد.
مهار ایران در صدر سیاستهای امریکا
پايگاه امريكايي «wsws»در گزارشي عامل اختلاف اخير دونالد ترامپ و ركس تيلرسون وزير امور خارجه اين كشور را اختلاف نظر جدي در مواجهه با جمهوري اسلامي ميداند و با اشاره به نفوذ جمهوري اسلامي ايران در فضاي بينالمللي اينگونه تشريح ميكند: از ديدگاه امريكاييها ايران مهمترين مانع مقاوم در برابر سيطره كامل امريكا بر منطقه پرانرژي خاورميانه است... تمام جناحها و طيفهاي مختلف سياست و قدرت امريكا در مهار قدرت ايران و مقابله فعال با اين كشور هيچ اختلافي ندارند، تنها اختلاف آنها در چگونگي اين مهار و مقابله است.» نويسنده اين تحليل برخلاف جريان خوشبين به غرب در داخل كشور معتقد است دو جناح دموكرات و جمهوريخواه در امريكا در اهدافي از جمله فروپاشي، تضعيف و مهار جمهوري اسلامي ايران متفقالقول هستند و تنها در چگونگي رسيدن به چنين هدفي با يكديگر اختلاف نظر دارند، اين در حالي است كه از سالهاي پس از پيروزي جريان مدعي اصلاحطلبي به ويژه در چهار سال اخير تلاششان آن بوده براي جامعه ايراني اينگونه جا بيندازند كه دموكراتهاي امريكا برخلاف جمهوريخواهان خواهان پايان درگيريها با كشورمان بودهاند و برخلاف گذشته خواهان همكاري مشترك با ايران در موضوعات مهمي چون مبارزه با تروريسم هستند.
قدرت ایران عامل اختلاف ترامپ- تیلرسون
اين در حالي است كه در آخرين نمونهاي كه ميتوان نشان داد نوع تفكر و ديدگاه عناصر دو حزب دموکرات و جمهوريخواه در مواجهه با ايران يكسان است، بحث مربوط به پرونده هستهاي كشورمان است كه مقامات دولت دونالد ترامپ دقيقاً همان رويكردي را دنبال ميكردند كه دولت باراك اوباما دنبال ميكرد و آن تلاش براي مهار قدرت جمهوري اسلامي ايران در حوزههاي مختلف هستهاي دفاعي و نظامي است. در دو دولت امريكا تمام تمركز امريكاييها تضييع حقوق ايراني بوده به اين منوال كه نه تنها به تعهدات مندرج در متن پايبند نباشد بلكه به صورت غيرمستقيم برجام نقض و زمينه تحريمهاي بيشتر عليه جمهوري اسلامي ايران فراهم شود كه در جهت اثبات چنين رويكرد مشتركي ميتوان مصاديق فراواني را ذكر كرد كه به خوبي نشان ميدهد القائات جريان خوشبين داخلي به غرب، برخلاف منافع عمومي جامعه بوده است.
نويسنده پايگاه امريكايي «wsws»در بخش ديگري از مطلب خود به اختلاف دونالد ترامپ با ركس تيلرسون و جيمز ماتيس اشاره ميكند؛ اينكه پيش از اين دونالد ترامپ مأموريت زمينهچيني براي خروج از برجام را به وزارت خارجه سپرده بود، ولي اكنون با تشكيل يك گروه از افراد معتمد خود در كاخسفيد با هدف برهمزدن برجام اختلاف شديد وزير خارجه و رئيسجمهور امريكا آشكار شد.
نويسنده همچنين در مورد زيربناي اصلي اختلاف وزير دفاع و وزير خارجه امريكا با رئيسجمهور اين كشور در خصوص نحوه برخورد با توافق هستهاي با ايران معتقد است مخالفت ركس تيلرسون و جيمز ماتيس بر پايه اين ملاحظه استوار است كه برهمزدن برجام از سوي امريكا پاسخ تند كشورهاي اروپايي به ويژه آلمان و فرانسه را منجر خواهد شد: «پس از توافق هستهاي كشورهاي اروپايي در مقايسه با امريكا روابط تجاري خود را با ايران بيشتر توسعه دادهاند، اخيراً توتال بزرگترين شركت نفتي فرانسه قراردادي يك ميليارد دلاري با ايران را امضا كرده و طبيعي است كه چندان تمايلي به برهمزدن توافق هستهاي با ايران نداشته باشد.»
استراتژي واحد تاکتيک متفاوت
آنچه مهم مينمايد اين است كه سياستمداران امريكايي براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي ايران هيچ ترديدي ندارند و تنها بر سر چگونگي به كارگيري تاكتيكهاي اين هدف با يكديگر اختلاف نظر دارند كمااينكه دولت قبلي امريكا به صورت زيرپوستي و با وضع چندين تحريم برجام را نقض كرد و در خفا بانكها و شركتهاي اروپايي را از عاديسازي ارتباطات با جمهوري اسلامي ايران ترساند اما دولت كنوني امريكا اين روش را با پردهدري انجام ميدهد و با مواضع خصمانه تلاش ميكند ايران را همچنان تهديدي براي امنيت جهاني معرفي كند. در نمونه ديگر ميتوان به گزارش پايگاه امريكايي «آنتي وار» اشاره كرد كه در انعكاس گفتههاي «ران پل» سياستمدار مشهور امريكايي در رابطه با قدرت نفوذ كشورمان پرداخت. وي كه چند دوره نماينده مجلس نمايندگان امريكا بوده به انتقاد از سياستهاي نامتوازن كشورش در قبال ايران ميپردازد.
وي با تأييد اين نكته كه بايد با نفوذ و قدرت ايران مقابله كرد از سياستهايي نظير معرفي ايران به عنوان بزرگترين حامي تروريسم و ناديده گرفتن جنايات عربستان در حمله به يمن و پشتيباني رياض از گروههاي تروريستي در سراسر خاورميانه انتقاد ميكند. وي در مطلبي با عنوان «گزارش آزادي» در اين باره مينويسد: «به نظر ميرسد استفاده از تحريم عليه كشورهاي ديگر، به مسئلهاي مقدس در سياست خارجي امريكا تبديل شده است! در رابطه با تحريمهاي اخير عليه روسيه و ايران نيز كه مجلس نمايندگان در حال كار كردن روي آن است به نظر ميرسد آنها شرايط را بدتر و اين لايحه را گسترش داده و كرهشمالي را نيز شامل آن كردهاند.» وي همچنين در ادامه به صورت تلويحي خواهان اتخاذ روشهاي ديگري علاوه بر تحريم نيز عليه كشورمان ميشود و معتقد است براي مانع شدن از گسترش نفوذ كشورمان بايد ديگر روشها را نيز مورد توجه قرار داد: «متأسفانه اين موضوعات، موضوعاتي نيست كه زياد توجه مردم ما را به خود معطوف سازد، مردم اغلب به دنبال اين هستند كه چه كسي در انتخابات از ديگري جاسوسي كرده است اما حقيقت آن است كه تحريمها در سطح جهاني تأثيرات مثبتي به دنبال ندارند، تحريمها به جنگ منتهي ميشوند. به نظر ميرسد ترامپ نيز به دستهاي پشت پرده و قدرتهايي كه در حقيقت كنترل مسائل را در دست دارند سر سپرده است.»
کابوس مشترکی به نام قدرت ایران
حال در شرايطي كه سياستمداران و رسانههاي امريكا بارها به قدرت ايران اعتراف كرده و خواهان برخورد مناسب با گسترش نفوذ كشورمان در منطقه غرب آسيا شدهاند و تمام هدفگذاري خود را بر اين محور بنا نهادهاند، جريان خوشبين به غرب در داخل كشور اصل قدرتمند بودن جمهوري اسلامي ايران در حوزههاي مختلف را انكار و خواهان تعديل مواضع دستاوردساز در عرصه سياست خارجه شده، جامعه ايراني را از برخورد نظامي امريكا ترسانده، احساس خودكوچك بيني را در جامعه تسري داده و مهمتر آنكه منكر دشمنيهاي امريكا عليه ايران شده و خواهان اصلاح رفتار در مقابل اين تغيير ميشود!