قسم يا سوگند عبارتست از به شهادت طلبيدن خداوند براي بيان امري به سود خود و به زيان ديگري. سوگند منشأ و مبناي مذهبي دارد كساني كه خداوند را تنها قادر بر جهان هستي ميشناسند به نام او احترام ميگذارند و با ترس از او خلاف واقع نميگويند، سوگند انواع مختلفي دارد كه عبارتست از:
1- سوگند به انجام ندادن كاري در آينده. اين سوگند به يمين العقد معروف است. مثل سوگند رئيسجمهور و تعهداتي كه او در زمان رياستجمهوري در برابر خداوند دارد و در مجلس شوراي اسلامي ياد ميكند، سوگندي كه نمايندگان مجلس، اعضاي هيئت منصفه، كارشناسان، پزشكان، وكلا و قضات در هنگام شروع كار بر طبق آيين خاصي ياد ميكنند، از همين نوع است.
2- سوگند قضايي قاطع دعوي. توسل به قسم وقتي ممكن است كه دعواي مطرح شده توسط اقرار يا شهادت يا علم قاضي و بر مبناي اسناد و مدارك يا امارات و نشانهها ثابت نشده باشد. در اين صورت فرد مدعي ميتواند دعوي خود را كه مورد انكار طرف مقابل قرار گرفته، منوط به قسم خوردن او كند. مثلاً هرگاه ادعاي شاكي توسط فرد مقابل انكار شود و شاكي دلايلي مانند شاهد يا سند يا نشانهاي نداشته باشد، ميتواند از فرد مقابل بخواهد كه براي صحت انكار خود سوگند ياد كند و در صورت سوگند، دعوي به طور قطعي پايان ميپذيرد. كسي كه قسم متوجه او شده يا بايد قسم بخورد يا قسم را به طرف مقابل يعني شاكي رد كند و در صورت سوگند شاكي، فرد مقابل به حكم قاضي محكوم ميشود.
3- سوگند قضايي استظهاري: اين قسم در مورد ادعاي طلب از متوفي ميباشد كه عليه ورثه طرح دعوي ميشود. يعني اگر فردي براساس اسناد عادي يا اظهارات شاهدان ادعاي حقي بكند و مشخص نباشد كه اين حق آيا در زمان حيات متوفي به او پرداخت شده يا نه، در اين صورت قاضي ميتواند از فرد مدعي بخواهد كه براي اثبات حق خود قسم بخورد.