همهساله بسياري از دانشگاههاي كشور با خيل انبوه متقاضيان پذيرش در دورههاي دكتري مواجهند كه يك مرحله آزمون تستي عموماً غيراستاندارد سازمان سنجش آموزش كشور را گذرانده و بر اساس نمره تراز اكتسابي در اين آزمون، جهت مصاحبه و بررسي سوابق آموزشي و پژوهشي به دانشگاهها و گروههاي آموزشي مربوطه معرفي ميشوند و شوربختانه هر سال شيوهنامهاي جديد و روشي نو هم ايجاد ميشود.
يك سال همه اختيار جذب دانشجو بعد از آزمون با گروههاي آموزشي است و سال ديگر حق گروهها تنها 50 درصد است و بقيه بسته به نمره تراز داوطلبان و حتماً سالهاي آينده هم طرح و شيوهاي ديگر! چه بسيار افرادي در ميان متقاضيان معرفي شده از سوي سازمان سنجش كه حداقلهاي علمي مورد نياز براي يك داوطلب پذيرش بهعنوان دانشجوي دكتري را ندارند و متقابلا چه بسيار شايستگاني كه به هر دليلي در پشت فيلتر اين كنكور ناصواب باقي ميمانند و به تراز كف نميرسند.
شايد لازم باشد وزارت محترم علوم براي يك بار هم كه شده تكليف خود را با اعضاي هيئتعلمي روشن كند كه بالاخره به صلاحيت علمي و اخلاقي ايشان براي داشتن دانشجويان دكتري اعتماد و اعتقاد دارد يا خير. اگر جواب مثبت است كه بايد فرآيند پذيرش و انتخاب دانشجوي دكتري، مطابق با آنچه در بسياري از دانشگاههاي معتبر دنيا انجام ميشود به خود اعضاي هيئتعلمي سپرده شود و نه سازمان سنجش!
اعضاي هيئتعلمي بايد پذيرش دانشجوي دكتري مورد نياز خود را نه براساس آزمون دكتري و خيل انبوه متقاضيان بلكه براساس طرحهاي پژوهشي كه تعريف كردهاند، انجام دهند. به عبارتي هر عضو هيئتعلمي بسته به پروژههاي در دست طراحي يا در حال اجراي خود، رأساً و تنها با هماهنگي دانشگاه مربوطه اقدام به پذيرش دانشجوي علاقهمند كند. با اين شيوه، هم طرحهاي پژوهشي استادان هدفمندي بيشتري پيدا ميكند و از پراكندهكاري پرهيز ميشود و هم پذيرش دانشجو منطقيتر ميشود، چراكه تقاضاي اوليه فقط از سوي متقاضيان علاقهمند و مرتبط با طرح پژوهشي مربوطه مطرح ميشود. اميد است وزارت علوم و سازمان سنجش يك بار هم چنين روشي را بيازمايند. قطعا اعتماد به اعضاي هيئتعلمي مناسبترين روش است.