مدتی كه اعضاي داعش در مناطقي از شرق و جنوب شرق
آسيا دست به عمليات زده و همچون حوزه غرب آسيا نگراني هايي را براي شهروندان اين
حوزه ايجاد كرده اند. اخبار موجود نشان مي دهد كه داعش به دو طريق مستقيم و با
حضور نيروهاي خود و همچنين به صورت بيعت گيري و پذيرش ديگر گروه ها اقدام به تنش و
رعب آفريني مي كنند. گروه مائوته در فیلیپین
از جمله آنها است كه با داعش و ابوبكر بغدادي بيعت كرده است. گفته مي شود كه بيش
از 60 گروه كه از پيش در اين مناطق بخصوص در مرزهاي فليپين، مالزي و اندونزي حضور
داشتند به گروه داعش پيوسته اند. حتي افرادي از كشوري هاي منطقه همچون مالزي و
اندونزي جذب داعش مي شوند و در همان راستا اقدامات تروريستي انجام مي دهند اين
افراد در مواردي از اعضاي ارتش نيز مي باشند.
در دوره اي كه
گفته مي شود عضوگيري داعش از القاعده و ... بيشتر است، در حالي كه اين گروه
تروريستي در غرب آسيا روزهاي سختي مي گذارند، قابل تامل است. در اين زمينه چند
مسئله را نبايد فراموش كرد كه مي تواند ادامه سياست هاي پشت پرده پيشين باشد.
ابتدا اينكه فليپين
اولين بستر فعاليتي داعش در شرق آسيا انتخاب شده است. شهر ماراوي در حال حاضر مركز
اين تحولات است. منطقه اي كه به نسبت مسلمان نشين است و به لحاظ اقتصادي از موقعيت
چندان مناسبي برخوردار نيستند. در همين حال طي يك سال گذشته مشاهده شده است كه
«روابط فليپين و امريكا بسيار مخدوش شده است» آيا نمي توان نسبتي بين اين دو پيدا
كرد؟ داعشي كه حتي مقامات رسمي امريكا از جمله دونالد ترامپ رئيس جمهور فعلي اين
كشور گفته است كه ساخته دست آمريكا است. آيا امريكا خواهان گسترش اين گروه
تروريستي به سمت شرق و جنوب شرق آسيا است؟ اين مناطق بعد از خاورميانه يكي از
مهمترين حوزه هاي انرژي زاي دنيا است. آيا امريكا به دنبال تهديد اين حوزه است؟
اين ها سوالاتي است كه براي پاسخ به آن نيازمند زمان هستيم بخصوص كه به دليل
نزديكي چين و روسيه، هر دو درگير مي شوند در حالي كه امريكا روزهاي خودكفايي انرژي
را تكميل مي كند.
مسئله بعدي به
سفر دو ماه پيش سلمان، پادشاه سعودي به اين منطقه بازمي گردد. سفري طولاني مدت و
با خدم و حشم بي شمار به همراه دلارهاي نفتي كه نثار گروه هاي مسلماني كرد كه
سعودي طي سال هاي گذشته آنها را تشكيل داده و حمايت كرده است. «شکل‌گیری داعش در جنوب
شرق آسیا بویژه طی دو سال گذشته همزمان با گسترش و افزایش کمک‌های مادی و مالی عربستان
سعودی تحت عنوان کمک به موسسات اسلامی بوده است. در جریان سفر اخیر پادشاه عربستان
به جنوب شرق آسیا، فقط در یک نوبت، پادشاه سعودی مبلغ 250 هزار دلار را تحت عنوان کمک
به موسسات مذهبی مالزی در اختیار مفتی مالزی قرار داد.» دو ماه بعد از اين سفر
اولين فعاليت عميق داعش در اين حوزه آغاز مي شود. «در اندونزی نیز حضور و حمایت عربستان
تحت آن چه کمک به موسسات اسلامی توصیف می‌شود بسیار پر رنگ است. عربستان بیش از
150 مسجد، یک دانشگاه رایگان بزرگ در جاکارتا و چندین موسسه آموزش زبان عربی در اندونزی
تاسیس کرده، مبلغان و معلمانی را به اندونزی فرستاده و هزینه هزاران بورس تحصیلات تکمیلی
را تامین کرده است» از سوي ديگر گروه هاي مختلفي يك شبه از داعش شرق آسيا حمايت مي
كنند. آيا نمي توان نسبتي به اين دو ديد؟ آيا اين مسئله و سفر ارتباطي با سنارويوي
آمريكا در اين حوزه دارد؟ آيا تروريسم امريكايي - صهيونيستي - سعودي در حال تكميل
پازل خود در ديگر مناطق دنيا هستند؟
در صورتي كه اين
پرسش ها با پاسخي مثبت همراه باشند و طي ماه هاي و سال هاي آينده اقدامات تروريستي
در اين حوزه و حتي ديگر مناطق دنيا افزايش پيدا كند، بايد منتظر جهاني ناامن تر از
هميشه باشيم كه باني آن واشنگتن، تل آويو و رياض است. در سفر اخير رئيس جمهور
امريكا به عربستان سعودي (به عنوان اولين سفر خارجي) نيز شاهد اين مسئله بوديم كه
ترامپ به دنبال آشكارسازي اتحاد سعودي – صهيونيسم و عادي سازي روابط عرب –
صهيونيسم است كه از سوي رياض پمپاژ مي شود. در اين صورت جهان با صحنه شومي مواجه
مي شود كه تنها در خرابي هاي جنگ هاي جهاني اول و دوم قابل مشاهده بود. مگر اينكه
يك «اتحاد استراتژيك و مقدس بشري» عليه اين «ائتلاف شوم و نامقدس ضدبشري» شكل
بگيرد.
