به گزارش خبرنگار ما، بيست و ششم مردادماه سال 89، رفتگر شهرداري كه مشغول كار در خيابان گلبرگ بود، پليس را از كشف جسد زني جوان با خبر كرد. بعد از حضور پليس در محل و انتقال جسد به پزشكي قانوني مشخص شد زن جوان بر اثر خفگي كشته شده است، بنابراين پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد. سه روز بعد از كشف جسد بود كه زن ميانسالي به مأموران خبر داد كه دختر 36 سالهاش مينا چند روزي است كه گم شده است. او گفت: دخترم سه فرزند پسر داشت و در شهرستان زندگي ميكرد. او باردار بود كه به خاطر اختلاف با همسرش از او جدا شد و به تهران آمد. بعد از به دنيا آمدن چهارمين پسرش، نوهها را به من و پدرش سپرد تا بتواند سركار برود. او خانهاي اجاره كرد و تنها زندگي ميكرد و هر روز بعد از محل كار به بچههايش سر ميزد. چند روزي از او بيخبر بوديم و تماس ما را هم پاسخ نميداد. سراغ دوستان و همسايههايش هم رفتيم، اما آنها هم از او خبري نداشتند.
با اعلام اين گزارش و تشخيص هويت، مشخص شد جسد كشف شده متعلق به مينا است، به اين ترتيب تحقيقات براي يافتن عامل يا عاملان قتل در جريان بود كه چند نفر به عنوان مظنون دستگير شدند، اما از آنجاييكه مدركي عليه آنها نبود از هرگونه اتهام تبرئه و آزاد شدند. با گذشت هفت سال از حادثه و بيثمر بودن تلاشهاي پليس، اوليايدم درخواست ديه از بيتالمال را مطرح كردند. با اين درخواست، پرونده به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه با حضور قاضي اصغرزاده، رياست دادگاه و دو مستشار تشكيل شد. بعد از اعلام رسميت جلسه اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و يكي از فرزندان مقتول گفت: خيلي كوچك بوديم كه پدر و مادرم از هم جدا شدند. بعد از آن پدرم به ما سر نميزد و مادرم مجبور بود، سر كار برود. همه زحمت بزرگشدنمان به دوش پدربزرگ و مادربزرگمان بود و مادرم كمك خرج آنها بود. با اين اتفاق پدربزرگ و مادربزرگم خيلي به سختي افتادند. حالا از دادگاه درخواست ديه از بيتالمال را داريم. در پايان جلسه، هيئت قضايي بنا به اين درخواست بعد از شور حكم به پرداخت ديه از بيتالمال را صادر كرد.