ندا طباخيان
امروزه آنچه با سرعت وصفناشدني در تار و پود جامعه ريشه دوانده است و باعث شكاف عميقي ميان نسل امروز و نسلهاي پيشين گشته است مسئله اسراف و عدم قناعت در زندگي افراد جامعه است. اگر كمي ريزبينانه به مقايسه بين روش زندگي سه نسل بعد از انقلاب در كشور عزيزمان بپردازيم، به وضوح شاهد اين خواهيم بود كه به مرور زمان افراد جامعه ما، به علل مختلفي چون تهاجم فرهنگي و رواج رسم و رسومات نادرست كه همگي برگرفته از چشم و همچشمي هستند از فرهنگ اصيل قناعتپيشگي دور شده و به فرهنگ وارداتي اسراف و تجملگرايي روي آوردهاند. اگر در قديم، تنها افراد متمكن و اشراف، در جامعه به خرجهاي بيهوده و اسراف و تجملگرايي ميپرداختند، امروزه حتي افرادي كه از تمكن مالي خوبي برخوردار نيستند نيز دست از اين عمل زشت كه مخالف فرهنگ، دين و عقل است، برنداشته و روز به روز بر آداب و رسوم مبتني بر اسرافگريهاي خود ميافزايند. تا جايي كه اين امر باعث ايجاد مشكلات عديدهاي براي اكثر افراد جامعه شده است. از مراسم ازدواج كه سنتي الهي است گرفته، تا مراسم ارتحال و تدفين مردگان و عزاداري همه و همه درگير امر مذكور گشتهاند.
از قافله اسرافكاران عقب نمانيم!
بد نيست اشارهاي به موضوع همهگير فعاليت در شبكههاي اجتماعي مجازي، گروههاي گپ و گفت و گرفتن سلفي داشته باشيم كه همه اين عوامل دست در دست هم دادهاند تا به پديده اسراف و مصرفگرايي دامن زنند! چراكه هر فرد براي آنكه به افراد همگروه خود اثبات كند از ايشان كم ندارد براي اينكه از قافله اسرافكاران عقب نماند و براي دريافت لايك از بقيه، چه خرجهايي كه نميكند تا سفرههاي رنگين و پر زرق و برق پهن كند، عكس گرفته و با دوستان و حتي در اكثر اوقات با افراد غريبه به اشتراك بگذارد و اين در حالي است كه برخي، از پرداخت حداقل مخارج زندگي عاجز هستند و شبهاي زيادي را سر گرسنه بر بالين ميگذارند!
براي دريافت لايك بيشتر در اينستاگرام ناقابل چه سفرههايي كه پهن نميشود، چه غذاهاي اضافهاي كه براي شكيلتر شدن سفره پخته نميشود و چه خرجهاي اضافي و غيرضروري كه نميشود. از طرفي ديگر برخي با صرف هزينههاي گزاف براي خريد لباس و كيف و كفش مارك و برندهاي خارجي و پنهان كردن شخصيت خود در پشت اين زرق و برقها شخصيتي متمدن، متمكن و سرمايهدار را در ذهن دوستان مجازي خود جلوه ميدهند و حال آنكه بسياري از افراد از خريد ارزانترين لباسها براي خود عاجز هستند! امر مذكور جداي از بحث اسراف تاكنون موجب تلفات زيادي از قبيل دعواهاي زناشويي و خانوادگي شده است و چه بسا در مراحل شديدتر همين چشم و همچشميها باعث طلاق و جدايي زوجين نيز شده است. آيا چنين رفتار و وضعيتي سزاوار يك جامعه اسلامي است كه علي (ع) الگوي آن است؟ امامي كه اگر به همراه نان و نمك غذاي ديگري مانند شير بر سفرهاش ميديد عذاب وجدان گرفته و آن را زيادهروي قلمداد ميكرد. امامي كه زير لباس خود جامهاي خشن ميپوشيد تا يادش نرود دنيا محل خوشگذراني و راحتطلبي و ريخت و پاشهاي اضافي نيست!
قلمهاي خود را نازك كنيد
در اين بين برخي مسئولان نه تنها با پديده اسراف به مبارزه برنميخيزند بلكه خود با بياعتنايي به مصرف بيرويه بيتالمال برخي اسرافكاريها و تجملات را از الزامات مديريتي دانسته و با برگزاري همايشهاي غيرضروي و كارهايي تشريفاتي از اين قبيل بخش عظيمي از سرمايه ملي را هدر ميدهند. حال آنكه از تبعات اجتماعي آن بيخبرند. در اين خصوص امام علي (ع) در دستورات اجرايي براي حكام خود با دقت و ظرافت بسيار ميفرمايند: «قلمهاي خود را نازك كنيد، فاصله بين سطرهاي نامه را نزديك و سخنان زائد را حذف كنيد.» مقايسه اين دستور امام با رفتارهاي برخي مسئولان اين زمانه آدمي را به فكر فرو ميبرد!
متأسفانه در زمانه كنوني هرچه بر روحيه مصرف و مصرفگرايي افزوده ميشود از روحيه انفاق و كمك به همنوعان كاسته ميشود. در اينجاست كه شيطان نقش خود را به خوبي ايفا ميكند. همانقدر كه وقتي انسان به خرجهاي بيهوده و زائد و اسرافكاري ميپردازد شيطان او را تشويق ميكند و اين رفتار را در نظر او به دست و دلبازي جلوه ميدهد، همان قدر هم وقتي انسان تصميم به ياري همنوع محتاج خود ميگيرد او را با هزاران وعده و وعيد از آينده خود ميترساند و او را از ابتلاي به فقر و تنگدستي هشدار ميدهد. در آيه 268 بقره خداوند اين گونه ميفرمايد:«شيطان شما را وعده فقر و تهيدستي ميدهد و به فحشا امر ميكند، ولي خداوند وعده آمرزش و فزوني به شما ميدهد و خداوند قدرتش وسيع و به هر چيز داناست.»
در گذشته غذاي نيم پرس در رستورانها عرضه ميشد تا هر فرد به اندازه نيازش خريد كند و حتي براي غذاها ظرفهايي در اندازههاي مختلف بود تا مشتري بتواند بر طبق اشتهايش ظرف مناسب را انتخاب كند اما امروزه چنين فرهنگي از جامعه ما رخت بر بسته و رستورانها براي كسب سود بيشتر به هر فرد به مقدار يكساني غذا ميدهند و بر طبق آنچه اين روزها تحت عنوان بيكلاسي باب شده است افراد براي آنكه كلاس كارشان پايين نيايد مابقي غذا را در ظرف باقي گذاشته و روانه سطل آشغال ميكنند و اين مصداق بارز اسراف و اسرافكاري است.
نقش همه مهم است، نقش زنان مهمتر
اما اينكه چه كنيم تا اين بلاي خانمانسوز از جامعه رخت بربندد؟! بيشك اصلاح الگوي مصرف مربوط به يك نفر يا يك مسئول به تنهايي نيست بلكه اين وظيفه هر فرد است كه از خود شروع كرده و سپس خانوادهاش را در اين زمينه آگاه سازد و خانوادهها دست در دست هم دهند و چه در مخارج افراد خانواده و چه در مراسماتي كه به علل مختلف برگزار ميشود از اسراف و تبذير جلوگيري كرده و جز در موارد ضروري خرج نكنند. پس نقش همه مهم است اما نقش زنان مهمتر.
اگر زنان جامعه ما بر مصرف افراد خانواده نظارت و مديريت داشته و خود از مسرفين نباشند تا حد زيادي از اين عادت غلط كاسته ميشود. چراكه زن ستون خانه و مربي اصلي فرزنداني است كه در آينده هر يك مسئوليتي در جامعه خواهند داشت و اگر كودكان امروز با اين روشهاي نادرست مصرفگرايانه پرورش يابند صد در صد در آينده شاهد مشكلات عديدهاي در اين باب خواهيم بود.