به گزارش خبرنگار ما، هجدهم آبانماه سال 91، مأموران كلانتري 103 گاندي از ناپديدشدن ناگهاني زن 35 سالهاي به نام ناهيد باخبر شدند. مادر ناهيد گفت: دخترم در شمالتهران آرايشگاه داشت. بعد از جدايي از شوهرش خانهاي اجاره كرد و تنها زندگي ميكرد. شب قبل خانه او بودم كه يكنفر تماس گرفت و ساعتي بعد ناهيد به بهانه ملاقات با پزشكداروساز از خانه خارج شد. نيمههاي شب بود كه در آپارتمان باز شد. فكر كردم ناهيد است، اما با مرد ناشناسي روبهرو شدم. آن مرد مدعي بود دوست ناهيد است و دنبال سند خودروي 206 دخترم آمدهاست. علتش را كه پرسيدم، گفت مأموران راهنماييرانندگي خودروي ناهيد را متوقف كردهاند. به حرفهايش مشكوك شدم و او را از خانه بيرون كردم. حالا يكهفته از آن شب گذشته است و از دخترم بيخبرم.
به دنبال اين اظهارات تلاش براي پيدا كردن زنجوان آغاز شد تا اينكه مأموران پليس جسد ناهيد را حوالي بلوار فردوس در حالي كه در صندوق عقب 206 جاسازي شده بود، پيدا كردند. بعد از انتقال جسد به پزشكيقانوني مشخص شد، زن جوان بر اثر ضربههاي چاقو كشته شده است. بنابراين پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و مأموران در تحقيقات خود مردناشناس را به عنوان مظنون تحت تعقيب قرار دادند. يكسال از اين ماجرا گذشت تا اينكه پليس توانست از طريق رديابي تلفن همراه مقتول آن مرد 40 ساله كه ميلاد نام داشت را بازداشت كند. بعد از دستگيري متهم يكي از كاركنان داروخانهاي كه ميلاد آنجا كار ميكرد، گفت: ميلاد ديپلمه بود با اين حال اصرار داشت تا او را به عنوان پزشك داروساز معرفي كنيم. ما هم به اصرار او اين كار را كرديم تا اينكه متوجه شديم، او يك مهر با اسم خودش با عنوان پزشك داروساز ساخته است.
او با سوءاستفاده از اين شهرت با زنان زيادي در ارتباط بود. با اين توضيحات مأموران در مراحل بعدي تحقيقات خود دريافتند متهم در قاچاق دارو نيز دست داشتهاست. با توجه به شواهد و مدارك موجود ميلاد كه چهارماه از ازدواجش ميگذشت، بالاخره لب به اعتراف گشود و به رابطه پنهانياش با چندين زن جوان اعتراف كرد و در ادامه با اقرار به قتل گفت: سال گذشته با ناهيد صيغه كردم. او فكر ميكرد پزشك داروساز هستم و وضع مالي خوبي دارم، به همين دليل از من اخاذي ميكرد. بعد از مدتي متوجه شدم او با مردهاي زيادي در ارتباط است به همين بهانه از او خواستم از هم جدا شويم. او مخالفت كرد و شب حادثه سر همين موضوع با هم درگير شديم. او در ادامه گفت: ابتدا او با چاقو حمله كرد. بعد از آن دستش را چرخاندم و چاقو به شكم او فرو رفت. ساعتي بعد از قتل بود كه جسد را حوالي بلوار فردوس رها كردم. وقتي به خانه برگشتم، گوشيهاي مقتول روي ميز بود كه برداشتم. قصد داشتم سند خودرو را از منزل او بردارم كه موفق نشدم.
در حالي كه پرونده در حال كامل شدن بود، اوليايدم با دريافت 50 ميليون تومان از قصاص گذشت كردند و به اين ترتيب متهم به اتهام قتل عمد، جعل عنوان، شربخمر، سرقت گوشي و اتومبيل مقتول، زنايمحسنه و استفاده از تجهيزات استفاده از ماهواره روانه زندان شد و پرونده براي رسيدگي از جنبه عمومي جرم به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي اصغرزاده و مستشار توكلي قرار گرفت. ابتداي جلسه اوليايدم بار ديگر اعلام رضايت كردند و در ادامه متهم در جايگاه حاضر شد و گفت: مدتي كه از زمان صيغه گذشت، بهانههاي ناهيد از تعويض خودرواش شروع شد. او اصرار داشت خودرواش را عوض كنم، مدل بالاتري بخرم. اين بهانهها ادامه داشت تا اينكه وقتي از ارتباطش با افراد غريبه باخبر شدم، از او خواستم از هم جدا شويم. با اين درخواست او ناراحت شد و با هم درگير شديم و بعد از آن از خانه خارج شدم.
متهم ادامه داد: شب حادثه ناهيد تماس گرفت و گفت به خاطر درگيري آن شب ميخواهم به ديدنت بيايم. راضي نبودم، اما او اصرار كرد. وقتي مقتول وارد خانه شد، يكشيشه مشروب دستش بود كه تا نصفه خورده بود، به همين دليل حال طبيعي نداشت. من هم كمي از مشروب خوردم و در حالي كه كنارم نشسته بود، گفتم چرا با فلان مرد در ارتباطي؟ با اين سؤال عصباني شد و با هم درگير شديم. در آن درگيري از من پول درخواست كرد، اما مخالفت كردم. با اين جواب به سمت چاقوييهاي دكوري روي اپن آشپزخانه رفت و يك چاقو به سمت من پرتاب كرد. صورتم كه خوني شد، ترسيد و فاصله گرفت. به سمتش رفتم و او بار ديگر يك چاقو برداشت و به دستم زد.
متهم در خصوص قتل گفت: با لطمه به دستم نزديكتر رفتم و دستش را چرخاندم. با اين چرخش چاقو را به داخل شكمش فرو بردم. از آنجائيكه مشروب خورده بودم، در حال خودم نبودم و يك ضربه ديگر به او زدم. يكربع گذشت تا اينكه متوجه شدم، نفس نميكشد. بعد از قتل به خانه مادرناهيد رفتم تا همه داستان را تعريف كنم كه او مرا از خانه بيرون كرد! بعد از آن بود كه دوباره با خودروي ناهيد به خانه برگشتم و جسد را روي صندلي عقب گذاشتم و در بلوار فردوس رها كردم.
در ادامه متهم درجواب هيئت قضايي در خصوص ورود او به خانه ناهيد در حالي كه كليد خانه را داشت، گفت: قصد سرقت نداشتم و ميخواستم ماجرا را براي مادر مقتول تعريف كنم! متهم در آخرين دفاعش گفت: در اين مدت كه زندان هستم، بارها همسرم درخواست طلاق داده است. پدر و مادرم را دوسال است، نديدم چون اين ماجرا آنها را زمينگير كرده است. به خاطر هواي نفس آبرويی برايم نمانده و نميتوانم سرم را بالا بگيرم. خودم هم به خاطر فشارهاي روحي دچار سرطان شدهام. از اوليايدم ميخواهم، مرا حلال كنند و از دادگاه درخواست تخفيف مجازات دارم. در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.