کد خبر: 861944
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۵
ركس تيلرسون، وزير خارجه امريكا، روز دوشنبه تركيه را به مقصد كويت ترك كرد تا اولين و جدي‌ترين گام خود را براي ورود به بحران فعلي ميان عربستان سعودي و متحدانش در برابر قطر بردارد.
رحمان نعيمي 
 
ركس تيلرسون، وزير خارجه امريكا، روز دوشنبه تركيه را به مقصد كويت ترك كرد تا اولين و جدي‌ترين گام خود را براي ورود به بحران فعلي ميان عربستان سعودي و متحدانش در برابر قطر بردارد. شايد او در آن روز تصورش را نمي‌كرد اين سفر مبدل به مأموريتي ناموفق در كارنامه‌اش باشد، چراكه حرف‌شنوي شيوخ عربي و به خصوص سعودي‌ها از امريكا آنقدر بوده كه تيلرسون با اتكاي به اين حرف‌شنوي راهي خليج فارس شود تا با ميانجي‌گري گره بحران را باز كند. با وجود اين سفر چهار روزه و رفت‌و‌آمدهاي مكرر نشان داد كه او بيش از حد نسبت به موفقيت‌آميز بودن سفرش خوشبين بوده و ناكامي او تا آن حد بود كه سفرش را بدون هيچ كنفرانس مطبوعاتي يا دست‌كم صدور بيانيه‌اي كوتاه تمام كند و راهي واشنگتن شود. اين نتيجه از سفر دوره‌اي به كشورهاي عربي آن هم براي وزير خارجه بي‌سابقه است و معلوم شد كه بحران به چنان اوجي از تنش رسيده كه حالا امريكا هم در برابر آن وامانده است و وزير خارجه‌اش نمي‌تواند از نام و رسم مقامش براي كمترين پيشرفتي در مأموريتش استفاده كند. معلوم است كه تيلرسون با سابقه‌اي طولاني در چانه‌زني به اين زودي عقب نمي‌نشيند و سعي خواهد كرد تا اين نداشتن موفقيت يا به عبارت درست‌تر، شكست خود را جبران كند اما او بايد قبل از هر اقدام، نگاهي مجدد به بحران و دلايل ناكامي‌اش بيندازد.
  
بازخواني بحران
سعودي‌ها به همراه امارت، بحرين و مصر روز دوشنبه پنجم ژوئن به صورت غيرمنتظره‌اي روابط خود را با قطر قطع كردند و اين كشور را با مسدود كردن راه‌هاي زميني، دريايي و هوايي در عمل به محاصره اقتصادي در‌آوردند. اين نقطه شروع بحران بود با يك پيش‌زمينه كه به انتشار سخناني از شيخ تميم بن حمد آل ثاني، امير قطر، توسط خبرگزاري رسمي قطر مربوط مي‌شد. خبرگزاري رسمي قطر به سرعت آن سخنان را از تارنماي خود حذف و اعلام كرد اين سخنان از سوي امير قطر نبوده بلكه كار هكرها بوده اما سعودي‌ها به اين واكنش قانع نشدند و به همراه مصر، امارات و البته بحرين فرايند حملات رسانه‌اي را شروع كردند تا كار را به قطع رابطه و محاصره قطر بكشانند. جالب اينجاست كه حرمت ماه رمضان هم سعودي‌ها و متحدانش را از محاصره اقتصادي قطر بازنداشت و هر چند در روزهاي اوليه محاصره شوكي در بازار قطر ايجاد شد اما رفته رفته و با ورود كالا از طريق ايران، قطر توانست اين شوك را كنترل كند و آرامش را به بازار بازگرداند. سعودي‌ها با ناكامي از ايجاد شوك در بازار قطر رو به جنگ ديپلماتيك آوردند و از شروط خود براي حل بحران گفتند. اين شروط سرانجام روز پنج‌شنبه 22 ژوئن به همراه يك مهلت 10 روزه به قطر داده شد اما نه اين مهلت و نه تمديد آن به درخواست كويت هم باعث كوتاه آمدن قطر نشد و سعودي‌ها در نهايت پاسخ قاطعانه رد اين كشور را دريافت كردند.
 
به نظر مي‌رسد بحران با اين پاسخ از يك جنگ اقتصادي، رسانه‌اي و ديپلماتيك مبدل به يك خصومت شخصي شده كه همين وجه تا اندازه زيادي در شكست مأموريت تيلرسون نقش داشته است. در تحليل اين موضوع بايد توجه خاصي به محمد سلمان داشت كه بحران فعلي به نوعي پيش‌درآمد رسيدن او به مقام وليعهدي و كنار زدن پسرعمويش، محمد بن نايف بود. او تجاوز نظامي به يمن را ترتيب داد تا موفقيتي در جنگ داشته باشد اما بعد از دو سال و ناكامي در جنگ، قطع رابطه و محاصره قطر را ترتيب داده تا اين موفقيت را در نوع ديگري از جنگ به دست بياورد و نشان دهد كه مي‌تواند رهبري جهان عرب را با به زانو درآوردن قطر به دست آورد. دوحه به طور كامل متوجه اين موضوع است و به همين جهت هم آن شروط 13 گانه را نقض حاكميت خود و به عبارتي، قرار گرفتن كشور خود تحت سايه محمد بن سلمان مي‌ديد و نمي‌توانست تن به اين وضعيت بدهد.
  
تمهيد تيلرسون
تيلرسون به احتمال زياد متوجه اين وجه شخصي در بحران موجود نبود كه با اميدواري راهي خليج فارس شد و البته طرحي در دست داشت كه فكر مي‌كرد مي‌تواند با آن طرح طرف‌هاي بحران را راضي به آمدن به دور ميز كند تا بحران با فرايندي از مذاكره و گفت‌وگو حل و فصل شود. طرح او امضاي تفاهمنامه‌اي با طرف قطري در روز سه‌شنبه بيستم ژوئيه بود كه مي‌توانست با امضاي اين تفاهمنامه دست‌كم به سعودي‌ها و متحدانش بگويد دوحه را نسبت به شروط اصلي آنها قانع كرده است. به همين جهت هم بود كه تيلرسون در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با شيخ محمد بن عبدالرحمان آل ثاني، وزير خارجه قطر از زنده شدن روح اجلاس رياض با امضاي اين تفاهمنامه بين خودش و شيخ محمد گفت. اين سخن او اشاره به دو بيانيه چهار و سه سال قبل در رياض، پايتخت سعودي‌ها بود كه براي پايان دادن تنشي مشابه بين سعودي‌ها و قطر به امضاء رسيده بود و تيلرسون فكر مي‌كرد توانسته است با اين تفاهمنامه آن بيانيه‌ها را زنده كند و سعودي‌ها هم به اين حد از كوتاه آمدن قطر راضي مي‌شوند. سفر يك روز بعد تيلرسون به رياض نشان داد كه نه سعودي‌ها و نه متحدانش روي خوشي به اين طرح نداده‌اند چنانكه امضاي آن تفاهمنامه را كافي ندانستند و اعلام كردند ديگر اعتمادي به قطر ندارند.
 
تيلرسون زود و در جلسه‌اش با وزراي خارجه سعودي‌، امارات، مصر و بحرين دريافت كه تمهيد او رنگ باخته و ديگر نمي‌تواند از آن به عنوان نقطه‌اي براي آمدن طرف‌هاي درگير به دور ميز مذاكره استفاده كند. اين تمهيد او مي‌توانست نتيجه تجارب تجارتي او باشد و در سر براي يك نقطه شروع به سرانجام رساندن معامله‌اي داشت هر چند اين نقطه شروع را مي‌توان بعد و در جريان مذاكرات به كناري گذاشت. او متوجه نبود كه طرف‌هاي مقابل با خصو‌مت‌هاي شخصي و جاه‌طلبي‌هاي سياسي اين بحران را به وجود آورد‌ه‌اند به جاي آن كه با روحيه تجارتي حاضر به معامله‌اي با او باشند. از اين جهت بود كه ورود او به خليج فارس نشاني از انتظار موفقيت داشت اما به زودي و با سفرهاي پياپي به كويت، قطر و عربستان عمق اختلاف و ناتواني خود از حل اين بحران را دريافت.
  
راه‌هاي برون‌رفت
حالا تيلرسون به قول معروف دست و پا درازتر به واشنگتن برگشته و بايد فكري براي برون‌رفت از شكست در مأموريت خود كند. اين حد ناكامي در مأموريت تنها به شخص او محدود نمي‌شود بلكه بايد آن را به نام امريكا ثبت كرد، چراكه وزير خارجه اين كشور نتوانسته است شيوخ حرف‌شنوي منطقه را قانع به تمهيد خود براي حل بحران موجود كند. در اين بين، تيلرسون براي يافتن راه برون‌رفت بايد قبل از هر چيز به واشنگتن توجه كند تا پايتخت‌هاي آن شيوخ. نبايد فراموش كرد كه بحران ريشه در سفري دارد كه دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور امريكا حدود يك ماه و نيم قبل به رياض داشت. شروع پيش‌زمينه و اصل بحران درست بعد از آن سفر و حمايت‌هاي علني ترامپ از سعودي‌ها اين گمانه را تقويت كرد كه ترامپ در آن سفر به سعودي‌ها چراغ سبز براي شروع بحران نشان داده و بعد هم از آنها حمايت كرده است. بنابراين اگر تيلرسون به دنبال راه برون‌رفت و نجات مأموريتش از شكست كامل است، بايد قبل از هر چيز رو به رئيس‌جمهور خود كند تا با حمايت او بتواند كاري انجام دهد. ترامپ نه قبل از سفر تيلرسون و نه حين آن و نه بعد از آن چيزي نگفت تا حمايت خود را از وزير خارجه‌اش بيان كرده‌باشد و همين نيز مي‌تواند دليلي بر حساب سعودي‌ها و متحدانش روي موضع ترامپ باشد كه هنوز او را در جناح خود و مقابل قطر مي‌دانند و ارزشي براي طرح تيلرسون و تفاهمنامه‌اش با قطر قائل نبودند.
 
راه ديگر تيلرسون در استفاده از اهرم‌هاي فشاري است كه مي‌تواند از آنها براي كنترل شيوخ بحران استفاده كند. اين اهرم‌ها محدود به يك طيف نيستند و از كمك‌هاي مالي به مصر گرفته تا قراردادهاي تجاري و نظامي با سعودي‌ها و اماراتي‌ها و همكاري اطلاعاتي امريكا با سعودي‌ها را دربر مي‌گيرد. شكي نيست كه ادامه بحران و تشديد آن نه تنها به نفع هيچ كدام از طرف‌هاي آن نيست بلكه تأثير منفي بر نفوذ امريكا بر متحدانش داشته و تيلرسون با آن اهرم‌ها مي‌تواند نقش ميانجي‌گري خود را تقويت كند تا جلوي اين تنش را بگيرد اما معلوم نيست كه دست او در استفاده از آن اهرم‌ها باز است يا خير و ترامپ تا چه اندازه به او اجازه مي‌دهد؟! چراكه برخي از اين اهرم‌ها مالي و اقتصادي بوده و به نوعي خط قرمز ترامپ به حساب مي‌آيند. در هر صورت، تيلرسون در مهم‌ترين مأموريت خود براي ميانجي‌گري در يك بحران شكست خورده و شدت تنش آن قدر است كه به نقطه كور رسيده و اين شكست دلالت بر واماندگي امريكا در حل آن دارد. بي‌تجربگي و شخصيت مذبذب ترامپ بر كوري اين نقطه افزوده است تا آن حد كه حتي وزير امور خارجه خودش را هم ناكام بگذارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار