وضعيت بانكهاي ايران علاوه بر مشكل رباخواري با مشكل تعارض با اهداف اقتصادي شريعت نيز مواجه است. پس اگر عالمي با توجيهات خاصي رباخواري بانكها را نپذيرد بيشك بايد مشكلات كاركردي آنها را پذيرا باشد.
فكرش را بكنيد شخصي وام 20 درصدي براي چندين سال بگيرد و در نتيجه دو يا سه برابر مبلغ وام را پرداخت بكند با چه معضلي مواجه ميشود. وامي كه قرار بود گره اين انسان بيچاره را باز كند حال چقدر او را بيچارهتر ميكند، شايد مشكل مقطعي او را حل كند لاكن مشكل مستمري براي او پديد ميآورد.
وضعيت بانكها پديده كنز را نيز به وجود ميآورد چون باعث تجميع ثروت در بانكها ميشود و بانك نيز ثروتش را در مسير توليد و رشد كارگران به كار نميگيرد. الان هم با نقشهاي زيركانه سرمايهها را از بانكهاي خصوصي به بانكهاي دولتي سوق ميدهند تا نقش پديده كنز در آنها پررنگتر گردد و انحصارگرايي مالي در بانكهاي دولتي بيشتر شود. امروزه بانكها كشور را دچار بحران ميكند و اقتصاد كشور را فلج ميسازد. خدا در قرآن كريم در سوره بقره آيات ۲۷۸و ۲۷۹ ميفرمايد: اي كساني كه ايمان آورديد، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و آنچه از ربا باقي مانده رها كنيد و اگر چنين نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و رسول او برخاستهايد، و اگر توبه كنيد، سرمايههاي شما از آن شماست، نه ستم ميكنيد و نه بر شما ستم وارد ميشود. رسول اكرم (ص): هركه ربا خورد خداوند به مقدار آن، شكم او را از آتش جهنم پر ميكند، و اگر با آن پول مالي به دست آورد خداوند از عمل او چيزي قبول نميكند و تا آن مال با اوست هميشه در لعنت خدا و فرشتگان ميباشد. (جامع الاخبار صفحه ۱۶۹).
امام علي (ع): اي مردم! ابتدا احكام را ياد بگيريد، سپس تجارت كنيد! به خدا قسم كه ربا در ميان اين امت ناپيداتر از حركت مورچه بر روي تخته سنگ است. (من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۱۹۵).
امام صادق (ع): ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانهاش كند. (بحارالانوار(ط- بيروت) ج ۱۰۰ ، ص ۱۲۰).
دو گروه در وضعيت كنوني بانكها و بحران مالي و اقتصادي كشور شريك هستند و بايد پاسخگو باشند؛ اول برخي از فقهايي كه مرتب توجيه شرعي براي وامها و سودهاي بانكي را صادر ميكنند و با عنوانهاي فقهي بر حليت اين فعاليتها حكم ميرانند و گاهي هم از كلاه شرعي براي توجيهات خود بهره ميبرند و چشم خود را از كاركردهاي منفي فعاليتهاي بانكي ميبندند.
گروه دوم برخي از اقتصاددانان كشور هستند كه سود مجموعهها و شركتهاي خصوصي خود را در دادن وامهاي كلان و گرفتن سودهاي فراوان ميدانند. بنده در يك سال پيش سخني گفتم كه به مزاج برخي خوش نيامد و آن جمله اين بود كه اين فقه در خدمت نظام سرمايهداري است. معني جمله بنده اين است كه فقه اين دسته از فقها در خدمت نظام سرمايهداري آن دسته از اقتصاددانان است و الا فقه آلرسولالله در خدمت عدالت است. سؤال اساسي اين است اگر بانك، يك نظام اقتصادي غربي است چرا بانكهاي ايراني همانند بانكهاي غربي عمل نميكنند؟ چرا هيچ يك از نظامهاي بانكي در جهان به شكل بانكهاي ايران وام نميدهند و سود نميگيرند؟ سخن ما اين است كه اي بانكهاي ايراني قدري غربي شويد و مانند بانكهاي امريكا و اروپا باشيد. اميدوارم تا دير نشده و نظام بانكي كشور، نظام جمهوري اسلامي را دچار آسيب مشروعيت نكرده است چارهاي انديشيده شود و مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام با شنيدن اين زنگ خطر حركت اساسي كنند و اقتصاد كشور را از ورطه سقوط نجات دهند.
منبع: مهر