چهار سال پيش وقتي جلسات مجلس براي بررسي رأي اعتماد به اعضاي كابينه اول روحاني برگزار ميشد، بالا بودن سن برخي وزرا از اصليترين نكات انتقاد به كابينه بود؛ موضوعي كه دولت آن را نپذيرفت و اعتنايي به انتقادات نكرد. حالا در آستانه تشكيل كابينه دوم حسن روحاني همين اعتراض از سوي برخي اصلاحطلبان هم بيان ميشود.
محمدعلي ابطحي، معاون پارلماني دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان ميگويد: «بازنشستگي سنتي است که دنيا به آن رسيده، يعني فردي پس از 30 سال خدمت، قبل از اينکه عزرائيل به کمک بيايد، جايگاهش براي ديگران خالي شود نه اينکه اکنون بسياري از مديران در حد وزير و معاون وزير از سن بازنشستگي عبور کردهاند، اما هيچکدام آماده بازنشستگي نيستند. من پيشنهادي مشخص براي آقاي روحاني دارم که بياييد به سنت بازنشستگي احترام بگذاريم.
کساني که 30 سال براي کشور زحمت کشيدهاند، دستشان درد نکند، اجازه بدهند تا نسل بعدي هم تجربه مديريتي داشته باشد. سنت بازنشستگي بايد مراعات و باور شود که نسل فعلي يک زندگي روزمره متفاوتي دارد. هنوز بايد براي برخي مديران ارشد مباحث را پرينت گرفت و داخل يک کارتابل به آنها داد، آنها ارتباطات ديجيتالي را که جهان بر آن مستقر شده نميشناسند که همين موضوع آسيبهاي زيادي براي کشور دارد.» پيش از اين هم محمدرضا تاجيک، مشاور رئيس دولت اصلاحات گفته بود: «برخي افراد که در گذشته وزير يا نماينده بودند، نوعي تفوق روحي و رواني نسبت به ديگران پيدا کردهاند و اجازه نميدهند خون جديد در جريان اصلاحات شريان پيدا کند. ما بايد در اين زمينه «حصارشکني» کنيم. به نظر من اين لايه بايد خودش و به صورت محترمانه کنار برود. اگر کنار نرود نسل جديد آنها را کنار خواهد زد.»
برخي مديران براي آينده خودشان دست و پا ميزدند!
رسول منتجبنيا، از فعالان اصلاحطلب معتقد است كه روحاني به تنهايي سپر بلاي كابينهاش شد و برخي وزرا حتي سؤالات مربوط به خودشان را هم نميتوانستند جواب دهند. منتجبنيا در مصاحبه با روزنامه آفتاب يزد ميگويد: «اينکه در سال گذشته بعضي از استاندارها و فرمانداران کوتاه ميآمدند يا حتي بعضي از آنها در ماههاي آخر منتهي به انتخابات به سمت ديگري گرايش پيدا ميکردند به خاطر ناهماهنگي اين مجموعه بود. درون بدنه دولت از افراد هماهنگ و همسو با آقاي روحاني انتخاب نشده بود و طبيعي است که زيرمجموعهاي مانند استانداران، فرمانداران و حتي بخشداران مناسب نباشند در نتيجه در زمان انتخابات اين مسئله خودش را نشان ميدهد و آنها احساس ميکنند که رئيسجمهورشان رأي نميآورد و براي آينده خودشان دست و پا ميزنند، حالا ممکن است بعضي از وزرا يا استاندارها يا فرمانداران دچار چنين حالتي بشوند.» او ادامه ميدهد: «وقتي که اعضاي کابينه با رئيسجمهور هماهنگ نباشند اين مشکلات به وجود ميآيد و ميبينيد که رئيسجمهور بايستي سپر بلاي کابينهاش باشد، يعني اينکه اينها حتي از حقوق خودشان نيز نميتوانند دفاع کنند.
حتي سؤالهاي متوجه خودشان را نميتوانند پاسخ دهند و اشکال کار هم همين است که از افرادي استفاده شده که با وعدههاي رئيسجمهوري هماهنگ نبودهاند.» برخی صاحبنظران سیاسی این قبیل اظهارنظرها را نوعی مستندسازی برای فشار بر روحانی با هدف تحمیل نیروهای خود ارزیابی میکنند.