نويسنده: ميلاد صالح
معمولاً دشمن به كسي گفته مي‌شود كه بد فرد ديگري را بخواهد. وقتي به كلام‌الله مجيد مراجعه كنيد، درمي‌يابيد كه ريشه دشمني كردن‌ها بازمي‌گردد به خلقت انسان. زماني كه خداوند متعال به تمام ملائكه دستور داد تا بر انسان سجده كنند همه سجده كردند جز ابليس. وقتي خداوند متعال علت آن را از ابليس جويا شد، پاسخ داد: «چون من از او بهتر هستم.» سپس خداوند متعال او را از درگاه خود راند. طبق درخواست خود ابليس، خداوند به او تا روز قيامت مهلت داد و ابليس نيز قسم ياد كرد كه تا روز قيامت از هر طرف به سوي انسان بشتابد و او را گمراه كند. پس در اينجا معلوم مي‌شود كه تخم دشمني كردن را خود ابليس درون قلب‌هايمان نهاده است تا با حسد و كينه آن را آبياري كند و درخت دشمني را در قلب‌هايمان بروياند.
جنگ سخت، جنگ نرم
وقتي صحبت از دشمن و جنگ به ميان مي‌آيد، ذهن انسان ناخودآگاه به طرف نيزه، شمشير، تفنگ و اين قبيل چيزها معطوف مي‌شود، اما جنگ فقط نيزه و شمشير نيست. در هر دوره‌اي از تاريخ، زماني كه دو گروه براي پيكار و نبرد در مقابل يكديگر قرار مي‌گرفتند، از دو شيوه براي مقابله با يكديگر استفاده مي‌كردند؛ اولين شيوه، شروع جنگ اعصاب است كه امروزه به آن جنگ نرم نيز گفته مي‌شود. به وسيله اين شيوه، اغلب افرادي كه در گروه مقابل قرار دارند، روحيه جهادي خود را از دست داده و از يك فرد مستحكم تبديل به يك فرد متزلزل و ضعيف از لحاظ روحي مي‌شوند. بنابراين در اغلب جنگ‌هايي كه بين اقوام عرب پيش مي‌آمد، اول رجزخواني مي‌كردند، سپس به جنگ و پيكار مي‌پرداختند. معمولاً در نبردها آن قومي قوي‌تر و پيروز بود كه جنگ اعصاب مؤثرتري ايجاد كرده باشد. دومين شيوه كه اين هم از اهميت بالايي برخوردار است، شروع جنگ تن به تن يا همان جنگ با نيزه و شمشير است.
جنگي كه بود، جنگي كه هست
در طول تاريخ ديده نشده است كه دشمنان اسلام و مسلمين لحظه‌اي آرام نشسته باشند. در سال 1357 از سوي دولت عراق حمله نظامي صورت گرفت و تنها هدف آنها براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بود كه به حول و قوه الهي پس از مدت هشت سال مقاومت، كشور عزيزمان ايران به پيروزي بزرگي نائل شد. اما اين پايان قصه نيست، نمي‌توان گفت ديگر خطري ما و جامعه ما را تهديد نمي‌كند.
كافي است كمي به پشت سرمان نگاه كنيم. به سال 897 ه ق بعد از اينكه حكومت آندلس (اسپانيا) هشت قرن به دست مسلمانان بود، سقوط كرد. در تاريخ آمده است، اسپانيا (آندلس) هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى ساخته بود، اما چه اتفاقي افتاد كه آندلس به يكباره سقوط كرد؟ جواب معلوم است: 1) ايجاد اختلاف - 2 ) فساد اخلاقي.
لازم است كمي گذشته را مرور كنيم. پس از پيروزي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، درست زماني كه همه مردم فكر مي‌كردند كه جنگ به پايان رسيده است، بلافاصله جنگ ديگري آغاز شد. در نيمه دوم سال 1360 معروف شده بود ماهواره‌اي در فضاي ايران برنامه‌هاي تلويزيون كشورهاي ديگر را پخش مي‌كند. پس از مدت كوتاهي ديش‌هاي ماهواره فراگير شد و كار خود را به صورت رسمي آغاز كرد. پس از آنكه ماهواره سر بيشتر مردم را به خود گرم كرده بود، يك مهمان ناخوانده ديگر پاي خود را به درون خانه‌ها باز كرد و آن چيزي نبود جز بازي‌هاي كامپيوتري. آن زمان كه بچه بوديم، لحظه‌شماري مي‌كرديم غروب شود تا با دوستانمان به كوچه و خيابان برويم و به صورت دسته‌جمعي بازي كنيم. هفت سنگ، گرگم به هوا، بالا بلندي، دزد و پليس، فوتبال و بازي‌هاي گروهي و نشاط‌آور ديگر، اما به يكباره فاجعه عظيمي رخ داد. تنها بعد از دو الي سه سال، ديگر هيچ كدام از بچه‌ها به كوچه نيامدند. گويا مهمان ناخوانده كار خود را كرده بود. سال به سال كيفيت و كميت بازي‌هاي كامپيوتري بيشتر و بيشتر مي‌شد تا جايي كه بزرگ‌تر‌ها را نيز اسير خود كرد. همه آن بچه‌هاي شر و شيطان را تبديل به يك انسان منزوي و گوشه‌نشين كرده بود.
تسهيلات غرب براي رفاه ما!
چندي نگذشته بود كه جاي تلفن‌هاي همراه نيز در ميان خانه‌ها باز شد. اول نيتش خير بود. براي اين آمده بود كه خانواده‌ها راحت‌تر با يكديگر در تماس باشند، اما به نظر مي‌رسيد با آمدن خود براي دارندگانش سوغاتي آورد و آن چيزي نبود جز بازي. حالا كساني كه وسعشان نمي‌رسيد كامپيوتر بخرند، با پرداخت هزينه‌اي اندك صاحب تلفن همراه مي‌شدند كه مي‌شد به وسيله آن در اتوبوس، مسافرت، خيابان و حتي در رختخواب هم بازي كرد. به قدري بازي‌هاي تلفن همراه گسترش و پيشرفت داشت كه جاي اوقات فراغت اكثر مردم را پر كرد. تازه اين پايان كار نبود. بعد از آن كه انواع و اقسام بازي‌ها، قدرت تفكر و تعقل را از مخاطبانش گرفت، شبكه‌هايي به ميان آمد كه مي‌شود در آن با كمترين هزينه با سيل عظيمي از مردم در ارتباط بود. چقدر غرب به فكر رفاه من مسلمان افتاده است!
به نظر مي‌رسد حال كه اذهان عمومي مشغول بازي‌هاي كامپيوتري است و فرصت تفكر و تعقل را ندارد، فرصت مناسبي باشد تا با جملاتي كه ظاهري زيبا و دلفريب دارند، شبهات ديني و اعتقادي را در جامعه اسلامي رواج دهند. به نظر مي‌رسد دختر و پسر نامحرم، خيلي راحت‌تر از گذشته بتوانند با يكديگر ارتباط برقرار كنند! به نظر مي‌رسد فضا براي سودجويان بازتر و بازتر شود. انسان عاقل بايد از احوال گذشتگان درس بگيرد. مگر نه اين است كه تاريخ مدام در حال تكرار است. اندكي تأمل كنيم. نكند زبانم لال فاجعه‌اي مانند آندلس براي كشور عزيزمان پيش بيايد. اين را بدانيم كه: جنگ هنوز هم ادامه دارد. فقط نوع دشمني‌ها تغيير كرده است، نوع سنگرها تغيير كرده است. و الا جنگ همان جنگ است و دشمن همان دشمن. فقط بايد در شناسايي دشمن دقت بيشتري كنيم.
اميرالمؤمنين علي (ع) فرمودند: «هر جماعتي كه در داخل خانه خودشان مورد تهاجم دشمن قرار بگيرند، غفلت كنند از اينكه دشمن دارد مي‌آيد، اينها شكست خواهند خورد، مغلوب خواهند شد.»
