کد خبر: 860715
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۵
به بهانه بستن قرارداد با شرکت «کلش واس ماس»
اگر می‌خواهیم مردم کرسنتچای را فراموش کنند باید یک قرارداد بدتر ببندیم!
کتابی به دستم رسیده با عنوان «خودآموز ماست‌مالی در 10 گام» که بسیار کتاب مفیدی است. به انسان می‌آموزد در شرایط بحرانی که گندی بالا آورده است، چگونه لاپوشانی کند و حواس دیگران را از افتضاحات پرت کند!
 
موضوع فصل دوازدهم این کتاب، درباره قراردادهای فاجعه‌باری است که بعد از انعقاد لو می‌روند و آوار انتقادات را بر سر انسان خراب می‌کنند. چند تا از دستورالعمل‌های جالب و آموزنده این کتاب را برایتان نقل می‌کنم که بهره ببرید:
 
درزگیر استاندارد
سعی کنید مفاد قرارداد به بیرون درز نکند. به این منظور، در مورد ابعاد کوچک از درزگیر استاندارد و در موارد بزرگ از ماله‌کش حرفه‌ای استفاده کنید. اگر این کارها جواب نداد از مهر «محرمانه» روی قرارداد استفاده کنید.
 
بعد از چشم‌انداز
با مهربانی با منتقدین برخورد کنید. به آن‌ها حق بدهید و بگویید به زمان نیاز دارید و در دوره بعدی مسئولیتتان حتماً اوضاع را سر و سامان می‌دهید. اگر در حال حاضر در دوره بعدی هستید، وعده دوره بعدتر را بدهید. اگر در دوره بعد‌تر هستید به دولت بعدترین حواله بدهید. اگر الان در دولت بعدی مسئول هستید، به دور دوم ارجاع دهید! در دور دوم هم به بعد از چشم‌انداز موکول کنید. بعد از چشم‌انداز هم خدا بزرگ است!
 
دکترای مصلحت‌شناسی
واژه «مصلحت» معجزه می‌کند. در جلسات مختلف و شوراها شرکت کنید و در پایان اعلام کنید اجرای قرارداد به «مصلحت» است. اگر کسی پرسید چگونه واگذاری اموال به طرف مقابل به صورت رایگان مصلحت است؟ بگویید شما نمی‌فهمید، من دکترای مصلحت‌شناسی دارم، بروید هر وقت کارشناسی‌ارشدش را گرفتید بیایید صحبت کنیم! بعضاً دیده شده با همین بهانه کل افراد یک کشور را از صحبت درباره قراردادی خاص منع کرده‌اند!
 
روسفیدی علمی
قرارداد را لوله کنید و داخل دبه ماست فرو ببرید. دقت کنید که همه جایش به ماست آغشته شود. سر و صورت خود و معاونانتان را هم ماست‌مالی کنید. با این شیوه هم رو سفید می‌شوید، هم به شکلی علمی و عقلانی کارتان را توجیه کرده‌اید، هم برای پوستتان خوب است!
 
مرزهای قرارداد
اگر باز هم ماجرا کش پیدا کرد، شما نیاز دارید که چنان قرارداد فجیعی ببندید که دیگر کسی رویش نشود از قرارداد قبلی حرفی بزند! تنها راه شما این است که مرزهای قرارداد بد را جا به جا کنید! مثلاً اگر دفعه قبل 75 درصد منافع را واگذار کرده‌اید، این بار 120 درصد را واگذار کنید و بعد با لبخند از موفقیت حرف بزنید. مطمئن باشید که منتقدان قراردادهای قبلی را روی سرشان گذاشته حلوا حلوا خواهند کرد! در یادداشت‌های یکی از شخصیت‌های تاریخی در زمان قرارداد «کرسنتچای» آمده است که به مسئولین وقت توصیه کرده بود اگر می‌خواهید مردم گرسنتچای را فراموش کنند باید یک قرارداد بدتر ببندید!
 
شعار مدیرعامل
برای این منظور شرکتی را پیدا کنید که نامش معنای «کلهم اجمعین» بدهد! بعد اگر کسی از قرارداد ایراد گرفت بگویید این شرکت از اسمش پیداست که همه چیز را می‌خواهد، ما راه دیگری نداشتیم! اصلاً شعار مدیرعاملشان این است: «کلش واس ماس!»
 
حرفش را نزن!
در فواصل کار، گاهی هم محصولات را به شکل رایگان به کشورهای همسایه نظیر ترکیه اهدا کنید! مطمئن باشید خیلی‌ها قطع امید می‌کنند و اگر صحبت درباره قرارداد پیش بیاید به جای انتقاد، می‌گویند اصلاً حرفش را نزن!
 
راستی یادم رفت بگویم که نویسنده کتاب، دکترمهندس وامدار زنگ‌زده هستند و ناشرش مرکز انتشارات تخصصی وزارت «رفت و آمد».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر